نرگس لؤلؤ

از ابتدای طرح قانون هدفمندی یارانه‌ها تاکنون، بحث‌های فراوانی در مورد میزان تاثیر اجرای این قانون بر صنایع مختلف طرح شده است، اما امروز با گذشت چند ماه از اجرای این قانون می‌توان به پیامدهای آن بر صنایع مختلف از جمله صنعت فولاد نگاه دقیق‌تر‌ی داشت. واقعیت این است که بعد از هدفمندی یارانه‌ها، تنها هزینه‌ای که در واحد‌های تولیدی در پنج ماه ابتدایی سال‌جاری ثابت مانده، حقوق و دستمزد کارگران بوده است. افزایش ۵/۳ برابری هزینه برق همچنین رشد دو برابری هزینه آب، گاز، حمل‌ونقل و از همه مهم‌تر افزایش قیمت مواد اولیه که در صدر آن ضایعات آهن قراضه قرار دارد، باعث افزایش چشمگیر قیمت تمام شده محصولات شده است. این در حالی است که پیش از این هزینه برق مصرفی برای ریخته‌گری یک کیلو آهن قراضه حدود ۱۳تومان بود و اکنون این رقم به ۴۷ تومان افزایش یافته است. به عبارت دیگر، تنها هزینه برق مصرفی برای هر کیلو ریخته گری، حدود ۳۳ تومان افزایش داشته است.

اگرچه روش تقسیط هزینه‌های انرژی مانند برق، گاز و آب برای تولیدکنندگان که از سوی دولت اجرا می‌شود، در کوتاه‌مدت ممکن است کمک‌هایی به مدیریت مالی واحدهای تولیدی داشته باشد، اما واقعیت این است که در بلند مدت تولیدکنندگان، ناگزیرند بخش عمده‌ای از سرمایه در گردش خود را به جای ارتقای فناوری‌های تولید و بالا بردن بهره‌وری، باید صرف بازپرداخت اقساط هزینه‌های انرژی کنند.

با وجود این افزایش چشمگیر، شاید بتوان گفت این جهش قیمتی از قبل پیش‌بینی شده بود، دولت نیز بر اساس همین برآوردها، پرداخت یارانه‌هایی را به منظور جبران این هزینه‌ها در نظر گرفته بود؛ اگرچه تخصیص این یارانه‌ها با مشکلات و خلف وعده‌های بسیاری همراه است، اما به نظر می‌رسد واقعیتی که در جریان آزادسازی قیمت‌ها حداقل در بخش تولید محصولات فولادی مغفول مانده و برآوردی از آن صورت نگرفته بود، افزایش چشمگیری است که در قیمت مواد اولیه مصرفی فولادکاران شاهد آن هستیم. با یک مقایسه اجمالی بین شرایط فعلی با سال ۸۹ می توان متوجه این اختلاف شد؛ محاسبات نشان می‌دهد که قیمت تمام شده در پایان سال ۸۹ برای یک کیلو ریخته گری حدود ۵۲۰ تومان بوده، این در حالی است که فقط قیمت تمام شده مواد مصرفی به ازای یک کیلو در سال‌جاری حدود ۵۵۰ تومان است که با احتساب سربار۷۶ تومانی و ۲۵ تومان سهم حقوق و دستمزد به ازای هر کیلو، قیمت تمام شده یک کیلو ریخته‌گری با آهن ضایعاتی حدود ۶۵۰ تومان است.

قابل‌توجه است که از این مبلغ ۴۹۰ تومان آن صرف خرید آهن قراضه می شود که در سال گذشته بالاترین قیمت آن حدود ۴۰۰ تومان بود. حال پرسش اساسی این است که کمک‌های دولت تا چه اندازه از هزینه‌های افزایش یافته صنایع را جبران می‌کند؟

یکی از راهکار‌هایی که دولت برای حمایت از واحد‌های فولادسازی در پیش گرفته، پایین نگه داشتن قیمت سنگ‌آهن نسبت به قیمت جهانی آن است. یعنی دولت قیمت سنگ‌آهن را بعد از حذف یارانه‌ها متناسب با قیمت‌های جهانی به فولادسازان نمی‌فروشد که این حمایت قابل‌توجهی است، اما سوال اینجا است که تکلیف واحدهایی که به جای سنگ‌آهن از ضایعات آهن قراضه استفاده می‌کنند، چیست؟ با افزایش روز به روز قیمت ضایعات آهن قراضه و کنترل تعرفه فروش شمش آهن چه آینده‌ای در انتظار این واحد‌ها خواهد بود؟ این پرسش زمانی پررنگ‌تر می‌شود که یادآوری شود تقریبا تمام فولادکاران بخش خصوصی از ضایعات آهن قراضه استفاده می‌کنند.

حال اگر بگوییم یکی از اهداف برنامه حذف یارانه‌ها، ارتقای فناوری تولید فولاد با هدف بهینه‌سازی مصرف سوخت و خارج کردن کالای وارداتی از بازار داخلی است، باید پرسید آیا سرمایه‌گذار بخش خصوصی در این شرایط، توانایی مالی برای تحقق این اهداف را دارد؟ بسیاری در مثبت بودن پاسخ این پرسش تردید دارند؛ چرا که در شرایط فعلی آن میزان سرمایه‌های اندکی که طی سال صرف پروژه‌ها و ساخت‌وساز‌ها می‌شد، اکنون صرف هزینه‌ها و خرید مواد اولیه می‌شود. اتفاقی که در خوش‌بینانه‌ترین حالت منجر به کاهش سرمایه‌گذاری‌ها و در حالت بدبینانه متاسفانه به تعطیلی واحدهای تولیدی منتهی خواهد شد.