یادداشت روز
حکم؛ سرپرست
«سرپرست» وزارت صنایع و معادن، «سرپرست» سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران، «سرپرست» شرکت دخانیات ایران... مخرج مشترک همه اینها واژه «سرپرست» است که از قضا همه مربوط به وزارتخانه سابق صنایع و معادن است. داستان «سرپرست»گذاری وزارتخانه سابق صنایع و معادن و بلاتکلیفی سازمان معدنی و شرکت صنعتی کشور معلوم نیست که کی به فصل آخر خود نزدیک میشود.دو هفتهای است که اعطای رای اعتماد مجلس به «مهدی غضنفری» به دوره سرپرستی ایشان خاتمه داد و وزارت صنایع و معادن را از بلاتکلیفی خارج کرد. قاعدتا از این پس، سیاستها به طور رسمی تحت یک مدیریت واحد شکل میگیرد؛ اما در همین مجموعه، بعد از گذشت چند ماه، سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران و شرکت دخانیات ایران هنوز در بلاتکلیفی به سر میبرند.دو مساله مهم در این دو سازمان با سرپرستی وجود دارد که حتی برخی از اعضای مجلس را نیز به واکنش واداشته است. اول اینکه، سرپرست در این دو سازمان صنعتی در عمل از اختیارات لازم و کافی برای اتخاذ تصمیمهای بزرگ و حتی جاری برخوردار نیست و از تصمیمگیریهای مفید که نیازمند جسارت است، پرهیز میکند. این در شرایطی است که تحقق اهداف دولت در امر سرمایهگذاری و اشتغالزایی نیازمند سازمانهای با ثبات است. بهطور کلی، مدیر فردی است که افراد سازمان و سایر ذینفعان نگاه دیگری به آن دارد و نبود او، باعث بر هم ریختگی و آشوبهای سازمانی میشود. سازمانی که در کنار نبود تصمیمگیری، برنامهریزی، سازماندهی و اجرا و نظارت به حیات خود در مدت طولانی ادامه میدهد، کمتر بعد از انتخاب مدیران آتی با اختیارات لازم، مدیریت پذیر میشود. مساله دوم این است که گاه سرپرست، جزو مدیران دو شغلهای است که نمیتواند به خوبی به هر دو سازمان ادای خدمت کند و هر دو سازمان از کمبودها رنج میبرند؛ بنابراین به نظر میرسد که وزیر جدید صنعت، معدن و تجارت باید هر چه سریعتر به دوران مدیریت سرپرستان پایان داده و اصل اول ثبات را به سازمانهای مزبور بازگرداند.
ارسال نظر