روزشمار رویداد«دنیایاقتصاد»
سالزگیتر زنده میماند؟
این تغییر که از سوی بسیاری از تحلیلگران، تلاشی بلندپروازانه برای متحول کردن فرآیند فولادسازی و در نهایت، ایمن سازی بخش مهمی از اقتصاد آلمان تلقی میشد، با موانع بسیاری روبهروست و احتمال مرگ دومین غول فولادی آلمان را بالا برده است. خبر بد اینکه چنین شکستی بر کل اقتصاد آلمان اثر دارد. فولاد نقطه شروع هر زنجیره ارزشی است که میتوان به آن فکر کرد. خودروهای آلمانی از بنز تا فولکس و لوازم خانگی ساخت این کشور از بوش تا لیبهر همه از فولادی ساخته میشوند که سالزگیتر و گروه کروپ (Thyssenkrupp) تولید میکنند. بنابراین تغییر سالزگیتر، شدت تغییر در بسیاری از صنایع جهان را با خود افزایش میدهد. اهمیت فولاد برای آلمان در حدی است که تقریبا صنایع این کشور از ماشینآلات تا قطعهسازان با فولاد در پیوند هستند.
سالزگیتر با آگاهی از این موضوع که فولاد یکی از بدترین متخلفان از نظر انتشار کربن است دست به تحول ساختاری زد. تکنیکهای تولید فولاد که برای بیش از ۱۵۰سال بدون تغییر باقی ماندهاند، عامل اصلی این آلایندگی هستند؛ روشهایی که به کورههای سوخت فسیلی متکی هستند و برای تولید هر تن فولاد بیش از یکتن کربن منتشر میکنند که این رقم حتی بیشتر از بخشهای سیمان یا مواد شیمیایی است. همین عامل نیز باعث شده است تا اتحادیه اروپا صنعت فولاد را آلاینده عظیم نامگذاری کند. از آنجا که آلمان تعهد زیادی نسبت به تحقق سرفصلهای اقتصاد سبز دارد، سوال مهم درباره تغییر مسیر سالزگیتر و باقی فولادسازان آلمان، این بود که چنین تغییری خطر خروج بخشی از زنجیره به بیرون از آلمان را در پی دارد یا نه؟ سوالی که البته جواب آن مثبت بود.
از آنجا که این پاسخ به معنی پایان عصر فولاد در آلمان بود، سالزگیتر دست به تغییر روش ساخت فولاد و جایگزین کردن هیدروژن با برخی از آلایندهترین سوختها و مواد کرد. در روش جدید، برخلاف نسخههای سنتی، آهن مورد استفاده در فرآیند فولاد سبز نیازی به ذوب ندارد. برای تکمیل فرآیند تبدیل، سنگ معدن خالصشده با عناصر دیگر در یک کوره برقی شبیه یک زودپز غولپیکر ترکیب میشود. این فرآیند حدود ۹۷ درصد از انتشار کربن را حذف میکند، اما اجرای آن ارزان نیست: در حالی که سالزگیتر تاکنون نزدیک به یکمیلیارد یورو (۱.۰۷ میلیارد دلار) کمک دولتی دریافت کرده است، انتظار میرود مرحله اول انتقال به تنهایی به همین میزان برای شرکت هزینه داشته باشد و تا ۴/ ۲میلیارد یورو نیز افزایش یابد. از این مهمتر تامین پایدار مواد موردنیاز برای تحول است.
در واقع برای اینکه تولید پروژه فولاد سبز در درازمدت کار کند، سالزگیتر باید اطمینان حاصل کند که از انرژی تجدیدپذیر کافی و زیرساخت مناسب برای تبدیل انرژی به هیدروژن برخوردار است. ضمن اینکه حمایت دولتها و همراهی مشتریان کفاف پوشش هزینه های بالقوه تولید فولاد سبز را خواهد داد. شرکت آلمانی نیز با توجه به ریسکهای این تحول دست به حرکت آرام زده و گامهای کوتاه را جانشین تحول برقآسا کرده است. درواقع به جای تحقق اهداف شرکت تا ۲۰۲۵، قرار است سه ساختار اصلی سالزگیتر در زمینه تولید فولاد پرکربن، تا سال ۲۰۳۳ به کل تغییر کنند. مسیری که آرچلورمیتال، ساب و اچ۲ گریناستیل نیز به شکل دیگری آن را انتخاب کردهاند.این موضوع از آن جهت حیاتی است که ظرفیت آلمان برای تولید منابع تجدیدپذیر به دلیل خط ساحلی نسبتا کوچک و زمستانهای سرد و تاریک محدود است.
از آنسو مدیران بنگاههای صنعتی با توجه به افق انرژی پاک، مواد معدنی کمیاب و بسترهای کربن صفرخاورمیانه و شمال آفریقا را برای سایتهای تولیدی آینده انتخابهایی بهتر میدانند. بنابراین میتوان ادعا کرد مبارزه سالزگیتر برای بهروزرسانی و تغییر مسیر، تنها یکدریچه کوچک است از مبارزه بزرگتر آلمان برای اثبات اینکه این کشور آینده روشنی به عنوان یک جغرافیای صنعتی، پاک و حائز امتیاز تامین پایدار انرژی دارد. سالزگیتر گرچه مشکلاتی در راضی کردن مشتریان سختگیر جهانی برای تامین نیاز فولاد سبز دارد اما دستیابی به اهداف اقلیمی به معنای کنار گذاشتن زغال سنگ است که دیگر در دسترس نیست؛ سوختی که از ابتدای جنگ اوکراین در محدودههای صنعتی و فولادسازان آلمان پدید آمده و با شدتگرفتن تهاجم روسیه به اوکراین شرایط بدتری پیدا کرد. از آنجا که زمزمه پایان اتکای آلمان به گاز طبیعی ارزان روسیه نیز مدتهاست شنیده میشود، رویکرد سالزگیتر نهتنها یک استراتژی سازمانی بلکه یکهدف ملی و حتی سیاسی است و با پایداری بلندمدت اقتصاد این کشور نیز همبسته است.
موفقیت سالزگیتر در طراحی سازوکار جدید فولادسازی در حالی است که تیسنکروپ در حال بررسی برنامهای برای خروج از تولید انبوه فولاد و ورود به فرآیند واردات شمش فولادی است. در این مسیر جدید فولاد وارداتی در آلمان به محصولات با ارزش بالاتر تبدیل میشود. بسیاری امروز با دیده تردید به اقدام سالزگیتر نگاه میکنند و میپرسند اگر قرار است بعد از سیمان و صنایع پتروشیمی، کشورهای توسعهیافته از بازی تولید فولاد هم کناره بگیرند، چه سرنوشتی در انتظار اقتصادهای پیشرفته است؟ آیا این تغییر به معنای رستاخیزی برای کشورهای در حال توسعه صاحب صنایع فولاد نظیر ایران است؟ به نظر میرسد شرایط برای توسعه صنعت فولاد مهیاست به شرط اینکه کربنزدایی، تولید با کمترین انرژی و در انواع سبک و مقاومت بالا در ایران و کشورهای مشابه جدی گرفته شود.
گروه رسانهای «دنیایاقتصاد» با هدف توجه به تبیین نقش و جایگاه بخش خصوصی در شکوفایی اقتصادی و توسعه پایدار در روزهای ۱۸ و ۱۹اردیبهشتماه اقدام به برگزاری سیزدهمین «همایش و نمایشگاه چشمانداز صنعت فولاد و سنگآهن ایران با نگاهی به بازار» در محل هتل المپیک تهران کرده است. همچنین در روزهای ۲۰ و ۲۱اردیبهشتماه امسال «همایش و نمایشگاه چشمانداز صنایع فلزات غیرآهنی ایران» و فناوریهای وابسته با نگاهی به تولید و بازار، در محل هتل المپیک تهران برگزار میشود.