نظرگاه
علل وابستگی قیمتهای داخلی به دلار
اصطلاح «آتارکی» (Autarky) که دارای یک مفهوم اقتصادی و سیاسی است به نظام اقتصادی مستقل، خودکفا یا بسته در یک کشور اطلاق میشود که یا هیچ گونه ارتباطات تجاری با سایر کشورها ندارد یا این ارتباطات در حداقل ممکن است. این نوع نظام در قرون گذشته، به خصوص در قرن بیستم در اروپا، در چند کشور، از جمله ایتالیای «بنیتوموسولینی» و آلمان هیتلری مصداق داشت.
دکتر منوچهر کیانی
اصطلاح «آتارکی» (Autarky) که دارای یک مفهوم اقتصادی و سیاسی است به نظام اقتصادی مستقل، خودکفا یا بسته در یک کشور اطلاق میشود که یا هیچ گونه ارتباطات تجاری با سایر کشورها ندارد یا این ارتباطات در حداقل ممکن است. این نوع نظام در قرون گذشته، به خصوص در قرن بیستم در اروپا، در چند کشور، از جمله ایتالیای «بنیتوموسولینی» و آلمان هیتلری مصداق داشت. امروزه میتوان تنها کشور «آتارک» را در کره شمالی سراغ گرفت که سعی دارد تمام محصولات و کالاهای مورد نیازش را خود تهیه کند و به داد و ستد با دیگر کشورهای بینیاز باشد. البته در حال حاضر خیلی از کشورها تلاش میکنند در مورد کالاهای خاصی نظیر تسلیحات مستقل بوده و به دیگران نیازی نداشته باشند.
در مقابل و در تناقض کامل «آتارکی»، وابستگی اقتصادی به یک یا چند کشور دیگر قرار دارد. گاهی وابستگی به دیگران به قدری شدید است که حیات و ممات یک کشور در دست کشور یا کشورهای دیگری است.
از دیرباز که تجارت در جهان مرسوم شد، دولتها سعی داشته اند که بین صادرات و واردات کشورشان تعادل به وجود آورند یا به اصطلاح اقتصادی تراز دریافتها و پرداختهایشان منفی نباشد. در عمل هم، دولتها همیشه کوشش کردهاند که حداقل، کالاهای ضروری، اساسی و استراتژیک را خود تولید کنند تا به دیگران محتاج نباشند. همان قدر که کسری تراز پرداختها برای دولتها قابل تحمل نیست، به همان میزان مازاد صادرات بر واردات یک کشور میتواند دارای تبعات زیانباری باشد. هر دو گروه از این کشورها شدیدا وابسته به سایر کشورها میشوند و این واقعیت سبب میگردد که نفوذ دولتمردان بر سیاستهای اقتصادی نقصان یابد.
اخیرا یک اقتصاددان هندی در مقایسه اقتصاد هندوستان و چین که هر دو دارای جمعیتی بیش از یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون نفر و نرخ رشد بالای اقتصادی هستند، در برتری سیاستهای اقتصادی هند نسبت به چین اظهار کرد که هند هیچ گاه مانند چین وابسته به صادرات نیست و به این علت در سیاستهای اقتصادی خود دارای استقلال بیشتری است.
در ایران، هر چند در چند سال اخیر میزان صادرات بر واردات فزونی داشته و تراز پرداختها مثبت بوده است(تراز حساب جاری در سال ۱۳۸۷ نزدیک به ۲۳ میلیارد دلار، ۱۳۸۸ نزدیک به ۹ میلیارد دلار و در سال۱۳۸۹ حدود ۵/۱۴ میلیارد دلار و ۱۳۹۰ بیش از ۱۹ میلیارد دلار)، معهذا، اقتصاد ایران به علل زیاد وابستگی شدید به سایر اقتصادها و پول آنها دارد.
۱- اقتصاد ایران هر چند دارای شاخ و برگهای زیادی است و بعضی از آنها تنومند به نظر میرسند، مانند صنایع مونتاژ و تولید خودرو، ولی هنوز در ذات خود یک اقتصاد «تک محصولی» است و اقتصاد ایران، بر محور نفت و گاز میچرخد و به قیمت و میزان صادرات نفت و گاز وابسته است. درآمد حاصل از صادرات نفت و گاز در سال ۱۳۸۴ نزدیک به ۵۴ میلیارد دلار، ۱۳۸۵ بیش از ۶۱ میلیارد دلار، ۱۳۸۶ بیش از ۵/۸۲ میلیارد دلار، ۱۳۸۷ نزدیک به ۵/۸۲ میلیارد دلار، ۱۳۸۸ بیش از ۶۰ میلیارد دلار، ۱۳۸۹ بیش از ۷/۷۱ میلیارد دلار و ۱۳۹۰ بیش از ۸/۸۰ میلیارد دلار بوده است. حدود ۸۰ درصد از ارزش صادرات سالانه کشور متعلق به نفت و گاز است. قسمت اعظم صادرات غیرنفتی نیز مواد حاصل و تولید شده از نفت و گاز است. طبق ارقام موجود در سال ۲۰۱۰ میلادی سهم صادرات پسته و خشکبار ۲ درصد و قالی دستباف یک درصد کل صادرات بوده است.
۲- نه فقط نفت و گاز مهمترین منبع صادرات و استحصال ارز برای کشور است، بلکه سهم عمده و مخارج دولت از محل فروش ارز (دلار یا هر ارز دیگری) به بانک مرکزی و سپس توسط این بانک به مردم تامین میشود. حتی بخش بزرگی از درآمدهای دولت از طریق مالیاتهای غیرمستقیم و گمرکها نیز حاصل از درآمدهای ارزی دولت از طریق نفت و گاز است.
۳- درآمد سرشار ارزی (دلاری) حاصل از صادرات نفت به علت افزایش غیرقابل پیشبینی آن در چند سال گذشته سبب شده که در دروازههای واردات به روی کالاهای مرغوب و غیرمرغوب، ضروری و غیرضروری، اساسی و غیراساسی آنقدر گشوده شود که تعدادی از صنایع داخلی دچار اختلال شوند و عدهای از کارگاهها تعطیل . چندین سال پیش زمان جنگ تحمیلی که کشور ارز زیادی در اختیار نداشت، تجار فعال ایرانی در شمال اروپا به دنبال مشتریانی بودند که «سیر» ایرانی را که در برابر رقابت شدید «سیر» روسی قرار داشت به آنان بفروشند، اما سه سال پیش آمار نشان میدهد که ایران حدود ۱۸۰ هزار دلار «سیر و پیاز» از چین وارد کرد ! و لابد واردات این دو محصول همچنان ادامه دارد.
۴- حاصل این سیاستهای اقتصادی یا بیسیاستیهای اقتصادی موجب شده است که ایران در حال حاضر در کمتر زمینهای «خود کفا» یا «آتارک» باشد.
طبق برآوردهای انجام شده، در خوش بینانهترین حالت کشور میتواند ۴۰ درصد انرژی مورد لزوم مردم را از مواد غذایی تولیدی داخل تامین کند. از سیر تا پیاز، از مرغ تا تخم مرغ، از چای تا برنج، از شکر تا گندم، از روغن نباتی تا دارو و از . . . تا . . . باید از خارج وارد شود.
۵- وقتی که درآمدهای دولت به میزان دلار حاصل از صادرات نفت و گاز وابسته است، زمانی که بیشتر کالاهای ضروری و اساسی چه به وسیله دولت و چه توسط بخش خصوصی وارد شود، موقعی که در بازار ارز، بانک مرکزی مکانیسمهای بازار را نادیده انگاشته و قیمت دلار و سایر ارزها را طبق موجودی ارزی خود و پیشبینی درآمد ارزی (دلاری) در چند روز، چند هفته یا احیانا چند ماه دیگر تعیین میکند، نوسانات قیمت طلا یا دلار یا هر ارز دیگری در قیمت هر کالایی به طور مجزا و در سطح قیمتها به طور کلی موثر است. از این رو، برخلاف تصور بعضیها، سطح قیمتها در داخل رابطه مستقیم و تنگاتنگی با دلار یا سایر ارزها دارد.
ارسال نظر