فرصتهای قرارداد ۲۵ ساله ایران و چین
رئیس کمیسیون صنایع اتاق ایران با تاکید بر لزوم برنامهریزی راهبردی برای افزایش سطح اثربخشی قرارداد ۲۵ساله ایران و چین، اظهار کرد: یکی از موضوعات مهمی که به طور معمول برای همکاریهای مشترک حاصل از این قرارداد یا سایر قراردادهای بلندمدت دوسویه با کشورهای دیگر، از سوی سیاستگذاران و تصمیمسازان کشور مدنظر قرار میگیرد، این است که همه این قراردادها در نهایت باید به پیادهسازی راهبردهای بلندمدت برای افزایش رقابتپذیری صنایع کشور منجر شود و این مهم مستلزم دوری از ابتلا به عارضه کوتاهمدتگرایی است. علیرضا کلاهی، با بیان اینکه قراردادهایی از این دست نباید صرفا با محوریت برطرف کردن امور جاری کشور مورد توجه قرار گیرند، اظهار کرد: توافقهای بلندمدت زمانی میتوانند در بهبود شرایط اقتصادی کشور اثرگذار باشند که با بهرهبرداری حداکثری و هوشمندانه از ظرفیت آنها، به فرصتی برای جهش اقتصادی تبدیل شوند.
وی جلوگیری از خلط مبحث سرمایهگذاری با فاینانس و استقراض را از جدیترین موضوعات در بهرهبرداری از این قرارداد برشمرد و افزود: نباید این مساله را از نظر دور داشت که مدل فاینانس پروژهها برای بهرهمندی حداکثری ایران از ظرفیتهای این توافق مناسب نیست. فاینانس به نوعی همان استقراض است و کشور مقابل، طبق قوانین بینالملل باید عددی بالغ بر۷۰درصد تجهیزات و منابع موردنیاز پروژه را از کشور خود به ایران وارد کند. همین موضوع قدرت رقابت تولیدات داخل را کاهش داده و به تعبیری، خلاف قانون حداکثر استفاده از توان تولیدی و خدماتی کشور و حمایت از کالای ایرانی است.
رئیس کمیسیون صنایع اتاق ایران با تاکید بر اینکه بهترین مدل برای بهرهمندی صنایع ایرانی، سرمایهگذاری مشترک با شرکتهای چینی است، تصریح کرد: سرمایهگذاری مشترک، علاوه بر زمینهسازی برای جذب سرمایه به کشور، میتواند موجب انتقال و ارتقای دانش تولید محصول و دانش مدیریت در سطح بینالمللی بین شرکتهای ایرانی شود. البته ارتقای برند ایرانی در سطح بینالملل و آمادگی شرکتهای ایرانی برای بینالمللیشدن هم میتواند از دیگر پیامدهای مثبت این توافق ۲۵ساله باشد. وی افزود: مسالهای که نباید از نظر دور داشت، این است که از طریق سرمایهگذاری مشترک شرکتهای چینی و ایرانی و گرهخوردن منافع مشترک این دو، امنیت سیاسی و اقتصادی دو کشور پیوند قویتری با یکدیگر برقرار کرده و امکان تکانههای ناشی از تحریمهای احتمالی از سوی کشورهای دیگر کاهش مییابد.
کلاهی انتقال فناوری و صنایع پیشران را از دیگر فرصتهای قرارداد ۲۵ساله برای ایران دانست و گفت: براساس مطالعات و پایش صورتگرفته، چین از توانایی زیادی در فناوریهای پیشرو از جمله حملونقل برخوردار است. در همین راستا، یکی از موضوعات مهم در حوزه حملونقل، موضوع راهآهن سریعالسیر است که چین در این فناوری پیشرفتهای خوبی داشته است. با توجه به اینکه فناوری لازم برای این سیستم در ایران وجود ندارد، راهاندازی راهآهن سریعالسیر چه در خطوط باری و چه مسافری میتواند موضوع مناسبی برای همکاری مشترک و انتقال دانش باشد. حملونقل سریع السیر باتوجه به طرح ایده احداث «یک کمربند ـ یکجاده» توسط چین، بهمنظور احیای راه ابریشم، میتواند زمینه نقشآفرینی فعال ایران در ترانزیت بینالمللی را نیز فراهم کند.
وی افزود: علاوه بر آن، موضوعاتی همچون هوش مصنوعی، رباتیک، تکنولوژی مخابراتی، خودروهای خودران و حملونقل الکتریکی و انرژیهای تجدیدپذیر دیگر مزیتهای چین در دانش و فناوری هستند. هر یک از این بخشها میتواند سرفصل همکاریهای مشترک دو کشور و در قالب همپایی فناورانه ذیل تحولات انقلاب صنعتی چهارم باشد. این فعال اقتصادی با اشاره به اینکه تحریمهای هوایی کشور، حملونقل و لجستیک جزو مهمترین موضوعاتی هستند که در این قرارداد و در راستای توسعه سیاسی و اقتصادی کشور باید مورد توجه قرار گیرند، اظهار کرد: ظرفیت همکاریهای مشترک با چین در حوزه توسعه معادن و همچنین توسعه صنایع ماشینسازی و ماشینآلات سنگین نیز وجود دارد و باید برای بهرهبرداری حداکثری از این ظرفیتها بهدرستی برنامهریزی کنیم.
کلاهی، حوزه نفت و انرژی را از دیگر محورهای کلیدی این قرارداد دانست و تصریح کرد: با توجه به چشمانداز مبهم سوختهای فسیلی در دهه جاری میلادی و معضل پایینبودن نرخ استخراج نسبت به ذخایر در ایران نسبت به سایر کشورها، لازم است برنامهریزی جدی برای افزایش بهرهبرداری از میادین نفتی صورت گیرد. افزایش برداشت نفت همراه با توسعه پتروشیمیهای داخل و خارج از کشور میتواند به فرصت مناسبی برای ارتقای سطح درآمدی دولت تبدیل شود. رئیس کمیسیون صنایع اتاق ایران افزود: در صنعت پتروشیمی لزوم تمرکز بر تولیدات با ارزشافزوده بالاتر برای بهبود زنجیره ارزش و تنوعبخشی به محصولات پتروشیمی از جمله راهبردهای قابلتوجه است. در این راستا، توسعه زنجیره ارزش آمونیاک و آروماتیکها میتواند از اولویتهای همکاری بین ایران و چین در حوزه نفت و صنایع وابسته آن باشد.
کلاهی اظهار کرد: با توجه به کمبود منابع آبی و عدمامکان ایجاد نیروگاههای سیکل ترکیبی در پهنه اصلی کشور باید نیروگاههای جدید در کنار دریا تاسیس شود. در این حالت، انتقال برق این نیروگاهها در قالب برق DC امکانپذیر است و تکنولوژی انتقال برق DC نیز میتواند به یکی از فصول همکاری مشترک بین دو کشور در حوزه انرژی تبدیل شود.