فلسفه «امید» و مشکلات دامنگیر

محسن خلیلی

«امید» فلسفه زندگی انسان صنعتگر است. انسان خلاق با اتکا به این فلسفه است که بذر کار و تولید را می‌افشاند. با فلسفه «امید» است که می‌توان سختی‌ها را تاب آورد و حتی بر آنها پیروز شد. امسال صنعت و تولید کشور بی‌شک یکی از سخت‌ترین سال‌ها را سپری کرد. سالی که درآمدهای نفتی دولت روند نزولی باور نکردنی درپیش گرفت و حتی تا بشکه‌ای ۲۰ دلار نیز سقوط کرد و از سوی دیگر فشار تحریم‌ها تا همین اواخر با شدت و حدت ادامه داشت و بازارهای جهانی مواد معدنی و مشتقات نفت و گاز در رکود به سر می‌برد. اقتصاد چین و سایر قدرت‌های نوظهور اقتصادی و نیز بسیاری از کشورهای اروپایی رشد کمی را تجربه کرد. این وضعیت نامناسب داخلی و خارجی اقتصادی طبعا خود را در قدرت خرید خانوارهای ایرانی که چند سالی است وضعیت نامناسبی دارد، بازتاب داد و کاهش قدرت خرید مردم، بنگاه‌های صنعتی را با انبار شدن محصولاتشان و بدترین شرایط چند دهه اخیر مواجه کرد. وضعیتی که در این روزهای پایانی سال بنگاه‌های اقتصادی و صنعتی را وا می‌دارد که به ناچار برای آنکه کل کشتی واحد تولیدی غرق نشود، با تعدادی از همرزمان و همکاران بس عزیز و گرامی که آنان را همچون فرزندان عزیز می‌دارد، خداحافظی کنند؛ اقدامی بس سخت وطاقت فرسا. موقعیت بغرنج بنگاه‌های صنعتی نمادی است از وضعیت نامناسب اقتصادی و صنعتی میهن عزیزمان. اقتصاد و صنعتی که به‌رغم توانمندی‌های بسیار نمی‌تواند در حال حاضر به فعالیت معمول خود ادامه دهد و مجبور به کوچک کردن خود و کاهش شدید هزینه‌ها و کارکنان خود است. صنعت و اقتصادی که در حال حاضر نمی‌تواند پاسخگوی نیاز نیروهای جوان مستعد و افراد مجرب به فرصت‌های شغلی متناسب با علاقه و تخصص آنان باشد، اما آنچه شاید از این رنج و سختی تا حدودی می‌کاهد و «امید» را زنده نگه می‌دارد، گشایش‌هایی است که در سال جاری در فضای داخلی و خارجی میهن‌مان ظاهر شد. توافق برجام و ایجاد اعتماد و آشتی در روابط بین‌المللی کشورمان با قدرت‌های جهانی و نیز برگزاری انتخابات ۷ اسفند و ارتقای همبستگی و اعتماد ملی در داخل کشور و بین آحاد اجتماعی و دولت-ملت می‌تواند فضای «امید» و رونق اقتصادی و معیشت سالم را برای همه مردم و به خصوص جوانان عزیز و تحصیلکرده فراهم آورد. جوانان شایسته این سرزمین باید این امکان را داشته باشند که از بین موقعیت‌های مختلف شغلی مطلوب‌ترین آن را متناسب با تخصص و تجربه خود انتخاب و من صنعتگر نیز برای جذب هر یک از این عزیزان شرایط بهتری را به ایشان پیشنهاد کند، نه آنکه تحصیلکردگان عزیزمان از سر ناگزیری و برای تامین صرف معیشت به کاری مشغول شوند و کارفرما نیز به واسطه تنگدستی تنها امکان تامین حداقل‌ها را برای آنان داشته باشد. آنچنان که در مورد تعیین حداقل حقوق امسال و سال‌های اخیر روی داد و کارگر و کارفرما به قول استاد عزیزم جناب آقای مردوخی با یکدیگر رفاقت کردند که قطعا مبلغ حقوق تعیین شده، مطلوب هیچ یک از طرفین نبوده است. امید است دولت محترم با ارتقای فضای کسب و کار و مولفه‌های اقتصاد کلان چنانکه طی دو، سه سال اخیر جد و جهد کرده است بسترهای لازم را برای به بار نشستن بذر «امید» فراهم کند تا این سرزمین، بهاری دل‌انگیزتر را در سال آتی تجربه کند.