سنگ بزرگ نشانه نزدن است
از ویندوز تا موبایل ایرانی
تولید موبایل، سیستم عامل، موتور جستوجوی، خودروی برقی و... از جمله محصولات پیچیدهای هستند که ورای قابلیتهای موجود در اقتصاد کشور هستند. حالا دوباره وزارت صنعت، معدن و تجارت خبر از برنامه این وزارتخانه برای تولید گوشی همراه داده است. فارغ از اینکه همین حالا هم موبایل جیالایکس در کشور تولید (مونتاژ) میشود، لزوم حمایت از مونتاژ مضاعف گوشی با برند ایرانی تامل برانگیز است. اولا برند ایرانی ناشناخته است و هزینه زیادی باید صرف برندسازی و جلب نظر مشتریان شود. ثانیا ارزشافزوده مونتاژ بسیار محدود است و کمکی به صرفهجویی ارزی نخواهد کرد. ثالثا عملیات مونتاژ گاه هزینه بیشتری نسبت به واردات کامل داشته و بروز مشکلات کیفی حین مونتاژ محتمل است.
البته مونتاژ به خودی خود هم ایرادی ندارد به شرطی اینکه راهبرد خاصی مد نظر باشد. برای مثال مونتاژ گسترده لوازم الکترونیک در کشورهای شرق آسیا منجر به آشنایی با فرآیند تولید، ورود به زنجیره ارزش جهانی و یادگیری از شرکتهای چندملیتی شد. ولی مونتاژ محدود برای بازار داخل تقریبا هیچکدام از مزایای فوق را به همراه ندارد. موضوعی که در صنعت خودروسازی هم شاهد آن هستیم. مونتاژ خودروهای خارجی در مقیاس پایین عمدتا با قیمت بیشتر و کیفیت پایینتر انجام شده و هیچ یادگیری خاصی هم رخ نمیدهد. درباره مونتاژ محدود تلفن همراه هم معلوم نیست که هدف اصلی چیست.
در شرایطی که هدف، مونتاژ گسترده برای صادرات نبوده و امکان افزایش عمق تولید هم بهدلیل عدم تناسب سطح پیچیدگی صنعت با قابلیتهای موجود ممکن نیست. امروزه تقریبا عمده اندیشمندان توسعه اقتصادی به این جمعبندی رسیدهاند که صنایع منتخب در یک کشور نمیتواند خیلی با قابلیتهای موجود یا به عبارت دیگر مزیت نسبی آن کشور فاصله داشته باشد. برای مثال اقتصاد ساختارگرایی جدید معتقد است عمده تلاشهای ناکام کشورهای در حال توسعه برای صنعتی شدن بهدلیل ورود زودهنگام به صنایع پیچیده و بیتوجهی به مزیت نسبی (تعیینشده توسط سطح برخورداری از عوامل تولید) کشور رخ داد. بنابراین توصیه اقتصاد ساختارگرایی جدید، توجه به صنایعی است که با مزیت نسبی کشور همخوانی داشته باشد. در همین راستا، توصیه نظریه «پیچیدگی اقتصادی» نیز مبتنی بر توجه به قابلیتهای موجود و حرکت به فعالیتها و صنایع مرتبط با صنایع موجود است.
«پارادایم غازهای پرنده» کشورهای شرق آسیا مثالی برای این موضوع است. پارادایم غازهای پرنده فرآیند توسعه آسیای شرقی را از طریق یک سلسلهمراتب منطقهای متشکل از ژاپن، اقتصادهای تازه صنعتیشده رده اول (NIEs) (جمهوری کره، تایوان، سنگاپور و هنگکنگ)، اقتصادهای تازه صنعتیشده رده دوم (مالزی، تایلند، اندونزی)، چین و سایر کشورهای منطقه به خوبی ترسیم میکند. با اینکه محبوبیت این پارادایم تا حدودی از دوران اوج خود در اواخر دهه۱۹۸۰ و اوایل دهه۱۹۹۰ کاهش یافته، ولی مسلما این پارادایم گستردهترین چارچوب مفهومی برای توضیح فرآیند همپایی این منطقه است. این پارادایم فرض میکند که تحت شرایط مناسب، پیوندهای اقتصادی شمال-جنوب، یعنی روابط بین اقتصادهای توسعهیافته و در حال توسعه میتواند برای همه مفید باشد و ادغام توسعه آسیای شرقی نمونه خوبی از این موارد است.
در این چارچوب فرآیند صنعتی شدن و توسعه از فعالیتهای کشاورزی آغاز میشود و به مرور به تولیدات کارخانهای و سبک و در نهایت به سمت صنایع سنگین و پیچیده حرکت میکند. در واقع کشورهایی که این مسیر را طی کردند، صنایع سبک خود را به کشورهای عقبمانده منتقل کرده و این توالی آنقدر ادامه پیدا میکند تا منجر به توسعه این کشورها شود. این ایده، یعنی توالی غیرقابل خدشه توسعه صنعتی از صنایع سبک و ساده به سمت صنایع سنگین و پیچیده در «نظریه مرحله جدید» ارائهشده توسط یی ون هم تکرار شده است.
یی ون معتقد است یک منطق تاریخی توسعه وجود دارد که در انقلاب صنعتی و همچنین توسعه کشورهای شرق آسیا و بهویژه چین دیده میشود. این منطق شامل فرآیند متوالی ایجاد بازار و تحول ساختاری، از یک ساختار بازار کشاورزی به یک ساختار بازار اولیه صنعتی، سپس به یک ساختار بازار سبک-صنعتی و متعاقباً= به یک ساختار بازار صنعتی- سنگین و در نهایت، به ساختار بازار دولت رفاه خدمات محور میشود. بر اساس این منطق که بخش بزرگی از نظریههای توسعه روی آن اتفاق نظر دارند، حرکت زودهنگام به سمت صنایع پیشرفته به احتمال زیاد با شکست مواجه میشود.
ازاینرو ورود به صنایع پیچیده مانند تولید تلفن همراه یا تبلت دستاورد چندانی برای کشور ندارد. مگر مونتاژ برندهای خارجی در مقیاس بالا برای صادرات حداقل بخشی از محصول تولیدی باشد. در این شرایط مونتاژ میتواند موجب یادگیریهای قابل توجهی در حوزههای تامین، انبارداری، چیدمان خط مونتاژ، کنترل کیفیت، بستهبندی، لجستیک، مذاکره و صادرات به همراه داشته باشد. در غیر این صورت همانند مونتاژ خودروهای خارجی، بعید است که مونتاژ تلفن همراه در مقیاس محدود و بدون ارتباط مستقیم با برندهای معتبر خارجی آورده اقتصادی یا فناوری خاصی به همراه داشته باشد.