قطعا استفاده از رمز پول‌ها برای تامین مالی یکی از جدیدترین روش‌ها در دنیا بوده اما لازمه آن ایجاد زیرساخت‌هایی در بخش‌های مختلف کشور است. استفاده از تکنولوژی بلاک‌چین در جای‌جای زنجیره می‌تواند منجر به فراهم آمدن مقدمات و ایجاد پایه‌های قوی برای توسعه استفاده از رمزارزها و متعاقب آن جذب سرمایه‌گذار خارجی شود.

با توجه به اینکه فناوری بلاک‌چین تحولی دیجیتالی در تمامی صنایع و حوزه‌‌‌ها ایجاد کرده است. فناوری رمزنگاری بلاک‌چین و دفترکل دیجیتال آن، امکان ذخیره‌‌‌سازی و به اشتراک‌‌‌گذاری ایمن ارزهای دیجیتال را فراهم می‌کند. بلاک‌چین با ارائه امنیت و شفافیت در معاملات تجاری، تغییرات در طراحی‌‌‌ها، اسناد و سایر قراردادهای تجاری را پیگیری می‌کند. این ویژگی‌‌‌های بلاک‌چین، آن را به ابزاری مفید و مرتبط برای صنعت معدن تبدیل کرده است. از جمله کاربردهای بلاک‌چین در معدن و صنایع معدنی می‌توان به این موارد اشاره کرد:

۱. مهندسی، ساخت‌‌‌وساز و تحویل سایت معدنی:

عملیات مرتبط با مهندسی، ساخت‌‌‌وساز و تحویل حجم زیادی از اطلاعات و مهندسی پیچیده در قالب‌‌‌های ساختار‌یافته و غیر‌ساختار‌یافته تولید می‌کنند. مدیریت و حفظ دقت این حجم گسترده از اطلاعات، هزینه‌‌‌های زیادی به همراه دارد. در صورت عدم‌رسیدگی به موقع، این هزینه‌‌‌های اضافی می‌توانند سرعت پیشرفت پروژه‌‌‌های تجاری را کاهش داده و به اهداف سازمانی لطمه بزنند.

بلاک‌چین این امکان را فراهم می‌کند که معاملات در طول فرآیندهای پیچیده مدیریت مقررات و استانداردها قابل‌‌‌پیگیری و شفاف باشند و اعتماد و تطابق کار تضمین شود.

۲. مدیریت تطابق و اجاره‌‌‌های معدنی:

شرکت‌های معدنی باید اسناد مربوط به اکتشاف، برآورد منابع/ذخایر، طراحی و برنامه‌‌‌ریزی معدن را مدیریت کنند. این شرکت‌ها به دنبال بهبود مکانیزم مالکیت و کنترل مدارک با مدارکی هستند که ثابت کند فرآیند تایید به درستی طی شده است. بلاک‌چین امکان ردیابی بهتر برآورد منابع برای گزارش‌‌‌دهی به بورس را فراهم می‌کند و همچنین قابلیت ردیابی موجودی منابع را در سیستم‌های مدیریت منابع افزایش می‌دهد.

بلاک‌چین همچنین می‌تواند از قراردادهای هوشمند به صورت داخلی استفاده کرده و این قراردادها را به نهادهای خارجی (مانند بورس‌‌‌ها) گسترش دهد. از این فناوری برای اعتبارسنجی و ردیابی فرآیندها و خروجی‌‌‌های محاسبات ذخایر و منابع معدنی نیز می‌توان استفاده کرد.

۳. زنجیره تامین:

بلاک‌چین می‌تواند برای ردیابی مواد در زنجیره ارزش معدن، از بلوک‌‌‌های استخراج‌شده تا کنسانتره و سپس فلز نهایی (مانند شمش‌‌‌های طلا، صفحات مسی و...) به کار گرفته شود. این فناوری می‌تواند در هر مرحله از زنجیره ارزش، منبع مواد را تا رسیدن به مشتری نهایی شفاف‌‌‌سازی کند. همچنین بلاک‌چین می‌تواند شفافیت بیشتری برای شرکای تجاری مشترک ایجاد کند.

این فناوری پتانسیل خودکارسازی فرآیند تطبیق فاکتورها را نیز داراست. برای مثال، سنگ معدن می‌تواند گواهی کیفیت دریافت کرده و سپس در آزمایشگاه‌‌‌های مشتری آزمایش شود تا صحت کیفیت تایید شود. تمامی این مراحل با استفاده از بلاک‌چین و با همکاری معدن‌‌‌کار، مشتری و میانجی امکان‌‌‌پذیر است.

۴. رویکرد جدید به معدن:

در کنفرانس‌‌‌های اخیر، مدیر ارشد نوآوری شرکت Barrick، درباره چشم‌‌‌انداز معدن دیجیتال صحبت کرده است. یکی از سناریوهای مطرح‌‌‌شده به عدم‌نیاز به استخراج فیزیکی سنگ معدن اشاره داشت و به جای آن به شناسایی ارزش مواد معدنی در زمین پرداخته شد. در این مدل، سرمایه‌گذاران توکن‌‌‌های دیجیتالی خریداری می‌کنند که نمایانگر مقدار مشخصی طلا در زمین است. طلایی که هرگز استخراج نمی‌شود اما با استفاده از توکن‌‌‌های دیجیتال در بورس معامله می‌شود.

در این مدل، بخشی از درآمد حاصل از فروش اولیه می‌تواند به جوامع محلی اختصاص یابد و با استفاده از بلاک‌چین پیگیری شود. این مدل پتانسیل ایجاد تغییرات اساسی در بازار طلا و نحوه تفکر سرمایه‌گذاران نسبت به دارایی‌‌‌های طلا را دارد و نوآوری چشمگیری در صنعت معدن به شمار می‌‌‌آید.

۵. تامین تجهیزات معدنی:

تامین‌‌‌کنندگان تجهیزات معدنی قطعات را از فروشندگان مختلف تهیه می‌کنند و در یک محیط کاری پرفشار با هم همکاری دارند. در مواقع خرابی‌‌‌های بحرانی، تنها تامین‌‌‌کننده از تمامی فروشندگان آگاهی دارد. اگر بخش تعمیر و نگهداری بخواهد سابقه خرابی قطعات را بررسی کند، درخواست خود را از طریق تامین‌‌‌کنندگان ارسال می‌کند. بلاک‌چین می‌تواند به بخشی از قرارداد قطعه ضمیمه شود و اجازه دسترسی به داده‌‌‌های مربوط به آن قطعه را فراهم کند. این امر به همکاری بهتر مشتری و تامین‌‌‌کننده کمک می‌کند و در نهایت به تضمین کیفیت قطعات استفاده شده منجر می‌شود.