ساختوساز پایدار و چالشهای اقتصادی
برای بررسی اصول ساختوساز پایدار ابتدا باید مفهوم پایداری بررسی شود. پایداری یک مفهوم کلنگر است که عوامل اقتصادی، اجتماعی و محیطی را در تعادل نگه میدارد. در دهه ۹۰ میلادی اصطلاح «ساختوساز پایدار» در ابتدا برای توصیف مسوولیت صنعت ساختوساز برای دستیابی به «پایداری» پیشنهاد شد و توسعه پایدار را با رعایت شش اصل (به حداقل رساندن مصرف منابع، به حداکثر رساندن استفاده مجدد از منابع، استفاده از منابع تجدیدپذیر و قابل بازیافت، حفاظت از محیط طبیعی، ایجاد یک محیط سالم و غیرسمی و پیگیری کیفیت در ایجاد محیط ساختهشده) اینگونه تعریف کردند: «ایجاد و مدیریت مسوولانه یک محیط سالم ساخته شده بر اساس اصول کارآمد منابع و اکولوژیک».
این تعریف را میتوان آغاز ساختوساز پایدار در دنیای کنونی دانست. ساختوساز پایدار باید عملکرد ساختمانی برای ساکنان را فراهم و همچنین رابطه خود را با محیط اجتماعی و اقتصادی برقرار کند. پایداری اجتماعی بهبود کیفیت زندگی انسان و محیط زندگی انسان را برجسته میکند که شامل فرهنگ، بهداشت، آموزش و برابری بین نسلی میشود. پایداری اقتصادی شامل استفاده از روشهای حسابداری تمام هزینه و قیمتگذاری با هزینه واقعی برای تعیین قیمتها و تعرفهها برای کالاها و خدمات و دستیابی به استفاده کارآمدتر از منابع است. علاوه بر این، پایداری باید از منظر بیولوژیکی نیز مدنظر قرار گیرد؛ بدین معنی که ساختوساز پایدار برای حفاظت از محیط طبیعی به جای آلودگی، تشویق به استفاده از منابع تجدیدپذیر و کاهش استفاده از آب، انرژی، مواد و زمین در هر مرحله از پروژه نیز در نظرگرفته شود. در حال حاضر در تحقیقات ساختوساز پایدار بر مسائل زیست محیطی و فنی از طریق طراحی و توسعه فنی مصالح و اجزای جدید برای دستیابی به ساختمانهای کارآمدتر و باکیفیتتر تمرکز میشود. به نظر میرسد برای حصول نتیجه بهتر و توسعه بیشتر، جستوجوی اصول اقتصادی (ارزش پول، حداکثر خروجی با حداقل ورودی، ادغام سود کوتاهمدت و منافع بلندمدت، مشارکت ذینفعان بین طرف تقاضا و عرضه صنعت، تغییر الگوی کسب و کار از یک فرآیند خطی به یک فرآیند چرخهای) برای ایجاد بازاری سودآور برای ساخت پایدار ضروری است. آشکار است که صنعت ساختوساز یکی از ارکان اقتصاد ملی هر کشوری به شمار میرود و تاثیر عمدهای بر محیط زیست ملی و استفاده از منابع دارد. تخریب ساختمانها هر سال میلیونها تن زباله تولید میکند و ضایعات تجاری حاصل از ساختوساز بسیار زیاد است. لذا ضروری است که دولت همانند بسیاری از کشورهای توسعهیافته، مجموعهای از سیاستها را برای اجرای اصول ساختوساز پایدار در پروژههای جاری و آتی تدوین کند. این موضوع میتواند با تشویق ساخت وسازهای پایدارتر با استفاده از ابزارهای مختلف برای تاثیرگذاری بر بازار باشد. همچنین دولت میتواند با پیادهسازی این طرح در ساختمانهای زیرمجموعه خود همچون ساختمانهای اداری و دانشگاهها به صورت عملی به تشویق فعالان صنعت ساختوساز بپردازد. در صورتی که فعالان صنعت ساختمان به مزایای اقتصادی ساختوساز پایدار (ساختمان سبز) با در نظر گرفتن ارزش- هزینه با نگاه بلندمدت پی ببرند، توسعه این امر به راحتی عملی خواهد شد. آنها باید بدانند که هزینه یک ساختمان تنها سرمایه اولیه نیست و کاهش هزینههای نگهداری و بهرهبرداری در طول عمر ساختمان و ایجاد یک محل زندگی و کار ایدهآل منجر به افزایش بهرهوری میشود. با این حال، تصور نادرست از افزایش هزینه سرمایه و فقدان ارزش بازار قابل مشاهده، توسعهدهندگان و پیمانکاران را دلسرد میکند. باید دانست که ادغام ارزش بازار کوتاهمدت و منافع بلندمدت برای ایجاد انگیزه در تقاضا برای ساختوساز پایدار مهم است.
تحقیقات انجام شده در دنیا نشان میدهد که یک ساختمان سبز میتواند با در نظر گرفتن موارد زیر منافع اقتصادی زیادی را در بلندمدت ایجاد کند:
-صرفهجویی در انرژی با در نظر گرفتن مواردی چون بهسازی پوشش ساختمان، طراحی سازه برای استفاده از انرژی خورشیدی غیرفعال، استفاده از سیستمهای گرمایش و سرمایش زمینگرمایی، بهبود بهرهوری انرژی روشنایی، کاهش اوج مصرف انرژی و...
-صرفهجویی در بهرهوری آب با در نظر گرفتن مواردی چون صرفهجویی در مصرف آب، استفاده از سیستم جمعآوری آب باران، استفاده از سیستم آب خاکستری، استفاده از تصفیه فاضلاب در محل و...
- بهرهوری بیشتر.
مزایای اقتصادی زیست محیطی
با وجود ذکر تمامی محاسن ساختوساز پایدار، این صنعت در عمل با چندین چالش اقتصادی مواجه است. بهطور سنتی، هدف یک پروژه ساختمانی، تکمیل پروژه با کیفیت خوب، کمترین هزینه و در یک دوره محدود است. همه سرمایهگذاران محتاط هستند و تمایلی به دریافت هزینه اضافی ندارند. هزینه حفاظت از محیطزیست معمولا به عنوان یک مانع اضافی و غیر ضروری برای سودآوری دیده میشود. مزایای اقتصادی ساختوساز پایدار کمتر درک میشود.