استارت‌آپ‌ها و سعه صدر قانون‌گذار

ماهیت تقنینی؛ سیاست‌های کلی تقنین که در سال ۱۳۹۸ ابلاغ شد، دارای رویکردهایی همچون مبتنی بودن بر کار کارشناسی، داشتن نگاه‌های تطبیقی، قابل اجرا بودن، معطوف بودن به مسائل و نیازها، دور بودن از تبعیض و منطبق بودن با سلسله‌مراتب قوانین است،‌ اما انطباق برخی از اقدامات بهارستان‌نشینان با این سیاست‌های ابلاغی را باید به ترازوی قضاوت کارشناسان سپرد. تاجایی‌ که مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی‌ در نامه‌ای به رئیس کمیسیون ویژه بررسی طرح صیانت از فضای مجازی اشکالات حقوقی این متن را این‌گونه تشریح کرده که این طرح در موارد متعددی، امور دارای ماهیت تقنینی را به کمیسیون عالی تنظیم مقررات تفویض‌ کرده که مغایر با اصل۸۵ قانون اساسی است. همچنین برخی از مفاد طرح با مصوبات شورای عالی فضای مجازی تناسبی ندارد که مغایر با اصل۵۷ قانون اساسی است. البته شاید ایراد قابل توجه مرکز پژوهش‌ها  به طرح این باشد که سلب حق مجلس برای مداخله، استیفای حق مردم، مطالبه، استیضاح و سوال در این رویه نادیده گرفته شده است.

ترغیب نخبگان به مهاجرت؛ میل و قصد مهاجرت با هم تفاوت دارند. مهاجرت فرآیند ساده‌ای نیست و به منابع مالی، دانش تخصصی و فنی نیاز دارد. این منابع اولیه در بین جامعه نخبه ما وجود دارد. بنابراین با توجه به آنکه به طور کلی میل به مهاجرت از قبل هم وجود داشت با مطرح شدن این طرح شاهد رشد فزاینده قصد مهاجرت در بین نخبگان استارت‌آپی هستیم. افزایش درخواست ترجمه‌ مدرک و ریزنمرات در دارالترجمه‌های رسمی و رشد فزاینده آموزشگاه‌های زبان نیز گواهی بر این موضوع است. در این میان رصدخانه مهاجرت ایران نیز در نظرسنجی که انجام داد اعلام کرد ۷۳درصد از کاربران، تاثیر طرح صیانت و کندی سرعت اینترنت بر افزایش میل به مهاجرت خود را زیاد و بسیار زیاد، ۱۸درصد کم و خیلی‌کم (یا هیچ) و ۹درصد میل به مهاجرت خود را متوسط ارزیابی کرده‌اند.

مخاطرات امنیت سرمایه‌گذاری؛ فضای مجازی اکنون در همه دنیا به عنوان بخشی از اقتصاد است. هر فعالیتی که در توزیع و تولید کالا و خدمات به ویژه در حوزه توزیع و مصرف نقش داشته باشد بخشی از اقتصاد است و شبکه‌های اجتماعی و استارت‌آپ‌ها امروزه هم به نفع تولیدکننده، توزیع‌کننده و مصرف‌کننده عمل کرده و بازار رقابتی ایجاد کرده‌اند. هر چند شاید تا به امروز بخش کوچکی از اقتصاد کشور به این فضا وابسته شده است اما با بسته شدن این شبکه‌های مجازی این شغل‌ها از بین می‌روند. دراین میان تمایل سرمایه‌گذار اعم از داخلی یا خارجی در برندسازی، بخش مهمی ‌از اقتصاد دیجیتال است که به کمک موبایل همه طبقات اجتماعی به آن دسترسی داشته و این کسب و کارها نیز به این مخاطبان دسترسی دارند. بنابراین حتی ریسک ترساندن سرمایه‌گذاران در فناوری‌های نوین توجیه منطقی ندارد.

گرچه برخی نکات قابل تامل مصران به تصویب طرح صیانت می‌تواند سدی در برابر فعالیت اکوسیستم استارت‌آپی باشد اما با بهره‌گیری از تجربیات کشورهای موفق توسعه‌دهنده فناوری‌ها می‌توان به اهداف هم مردم و هم قانون‌گذاران دست یافت که در ادامه پیشنهادهایی در این حوزه مطرح می‌شود:

حمایت عملی از استارت‌آپ‌های وطنی؛ برخی استارت‌آپ‌هایی که در داخل کشور تشکیل شده‌اند با وجود نمونه‌های خارجی و با تلاش بخش خصوصی مورد اقبال کاربران قرار گرفته یا به شدت در حال رقابت با نمونه‌های خارجی هستند. نمونه‌هایی از آنها کافه بازار، اسنپ و آپارات است که می‌شود به عنوان استارت‌آپ‌ها و موفقیت‌های بخش‌خصوصی از آنها نام برد بنابراین باید گفت حمایت عملی که موجب اثربخشی و استقبال کاربران شود از کانال بخش خصوصی و استارت‌آپ‌ها می‌گذرد. البته این حمایت‌ها باید در عناوینی مانند حمایت‌های معنوی مثل ساده‌سازی ارائه مجوزها، حمایت‌های قضایی و مادی مثل پرداخت تسهیلات و تخصیص معافیت‌های مالیاتی تدوین شوند.

جلب اعتماد عمومی؛ مسائل فرهنگی و اجتماعی از مواردی است که به عنوان چالش استارت‌آپ‌ها معرفی می‌شوند. خطرپذیری پایین و ترس از شکست، هزینه‌های بالای زندگی، نگاه نامناسب جامعه به افراد شکست‌خورده در کسب‌وکار و هزینه‌های مالی و غیرمالی که به افراد شکست‌خورده تحمیل می‌شود، باعث کاهش گرایش افراد جامعه به سمت فعالیت‌های کارآفرینی و استارت‌آپی شده است. این در حالی است که در کشور ما با توجه به شرایط متفاوت و نیروی جوان تحصیل‌کرده و مستعد، با سوق افراد به سمت فعالیت‌های کارآفرینانه می‌توان پیشرفت اقتصادی چشمگیری حاصل کرد و با تدوین مقررات مناسب،‌ هم نظارت را انجام داد و هم اعتماد مردم را تقویت کرد.

افق منطقه‌محور؛ سیاستگذاری، رگولاتوری، حمایت از سرمایه خارجی و استفاده از تجربه و ‌دانش دیگر کشورها نه‌تنها فرصتی بزرگ در داخل چین فراهم آورد، حتی توانست پابه‌پای استارت‌آپ‌های بزرگ جهانی و آمریکایی رقابت کند و بخشی از بازارهای دیگر کشورها را نیز به دست بیاورد. با نگاه به این تجربه وقت آن رسیده ‌تا تصمیم‌سازان در دیدگاه‌های خود به استارت‌آپ‌های ایرانی تجدید‌نظر و با سیاستگذاری و خرد‌ورزی صحیح، راه را برای توسعه استارت‌آپ‌های ایرانی باز کنند. سرانجام اینکه هنوز روزنه‌های امید برای موفقیت استارت‌آپ‌های وطنی در ایران و‌ جهان وجود دارد و بازارهای عراق، سوریه، افغانستان، لبنان و… کامل فتح نشده‌اند و می‌توان به استعداد نخبگان ایرانی اعتماد کرد تا در داخل و خارج بدرخشند.