با این حال، آنچه از ارزش پول ملی کشورها مد نظر است، نسبت تبدیل آنهاست، نه نسبت آنها با رمزارزها. به عبارت دیگر سیاست‌های پولی هر کشور و تغییر در توابع عرضه و تقاضا در گذر زمان است که نسبت تعادلی میان ارزش پول کشورها را رقم می‌زند و رمزارز‌ها تابع و وابسته به این فرآیند هستند و قابلیت تاثیرگذاری بر واقعیت‌های پولی را ندارند. از سوی دیگر با وجود رشد تقاضا و استقبال از رمزارزها هنوز نسبت مجموع ارزش بازارها به مجموع ذخیره پولی کشورها عدد بسیار کوچکی است. در همین راستا مدیرعامل «آبان‌تتر» با اشاره به سرعت رشد فناوری در جهان گفت: هم‌اکنون با توجه به افزایش رشد دانش و تکنولوژی، شاهد تغییرات لحظه‌ای در تمامی ‌امور مالی و اقتصادی هستیم. اما باید توجه کرد که  ارزش‌های جدید نابودگر ارزش‌های قبلی نیستند، بلکه در امتداد آنها شکل می‌گیرند. در همین راستا امور مالی غیرمتمرکز (دیفای) نیز می‌تواند در جهت پوشش نقاط ضعف پول ملی عمل ‌کند. به گفته رضا شوهانی، نگریستن به دیفای با دید بسته و محدود مطلوب نیست؛ چرا که مباحث مختلف مالی با یکدیگر همپوشانی دارند و نباید آنها را جدا از هم تلقی کرد. همچنین دیفای می‌تواند باعث افزایش رشد اقتصادی کشورها شود.  وی در ادامه فواید دیفای را مطرح کرد  و گفت: دیفای می‌تواند یکی از عوامل جلوگیری از فساد سیستم‌های مالی باشد. عدم شفافیت گردش منابع سپرده‌گذار در سیستم‌های مالی متمرکز باعث ایجاد رانت و فساد می‌شود که در دیفای این امکان وجود ندارد؛ زیرا دارای الگوریتم‌ها و سازوکار‌های شفاف و مشخص است. همچنین راه‌اندازی این سیستم به سهولت امکان‌پذیر است و می‌تواند در مقایسه با دیگر سیستم‌های مالی مطلوبیت بیشتری داشته باشد.

 مخاطرات بی‌توجهی به امور مالی غیرمتمرکز (دیفای)

شوهانی درباره فسادزدایی دیفای اظهار کرد: اصولا فساد در سیستم‌های مالی ناشی از مداخله افراد برای کسب منفعت در خارج از ضوابط تعریف‌شده است. سیستم‌های مالی دارای دو مخاطره هستند. یک مخاطره ناشی از طراحی و مدلی است که بر آن استوار شده‌اند که سعی شده تا حد امکان این مدل‌ها در طول زمان بهینه شوند. مخاطره دوم ناشی از مداخله انسان در اصول حاکم بر ساختارهای پولی و مالی است. مدیرعامل آبان‌تتر در ادامه افزود: اصولا بسیاری از مخاطرات، چه از نوع آگاهانه که از آن، با نام فساد یاد می‌شود و چه از نوع خطای انسانی و اشتباه می‌توانند به خسارت ذی‌نفعان این ساختارها منجر شوند. مساله تمرکز و شفافیت ناقص نیز از مواردی است که در بسیاری از سیستم‌های مالی وجود دارد و نوعی مخاطره درونی است، درحالی که اصولا اولین مبنای فناوری دیفای که روی بلاک‌چین ایجاد شده‌، تعامل میان ذی‌نفعانی است که به یکدیگر اعتماد ندارند. این ساختارها به صورت غیرمتمرکز و در قالب قرارداد‌های هوشمند که تماما کدهای برنامه‌نویسی هستند بنا شده‌اند. شفافیت، عدم تمرکز و غیرقابل مداخله و تغییر بودن این ساختارها مهم‌ترین نقطه قوت آن است که مخاطرات پیش‌گفته را به صورت کامل رفع می‌کند. بنابراین امکان فساد به کمترین میزان می‌رسد. وی در ادامه  گفت: پروژه‌های دیفای خالی از مخاطره نیستند، ولی این مخاطرات می‌توانند ناشی از خطاهای برنامه‌نویسی باشند که به مرور زمان کمینه می‌شوند.  مدیرعامل آبان‌تتر در توضیح هزینه‌های دیفای افزود: پروژه‌های دیفای تقریبا می‌توانند هزینه‌های عملیاتی و تامین مالی را به کمترین میزان ممکن برسانند؛ زیرا همه عملیات‌های مالی به صورت خودکار روی بلاک‌چین صورت می‌گیرند.  وی در بخش پایانی صحبت‌هایش گفت: در ایجاد پروژه‌های دیفای باید به یک نکته توجه کرد که اندازه این ساختارها از اندازه کشورها بزرگ‌تر است؛ زیرا برای اینکه این سیستم‌ها برای هر دو طرف (عرضه و تقاضا) جذاب باشند، باید حداقلی از نقدینگی را در خود جای دهند. دلیل اصلی افزایش و استقبال از پروژه‌های دیفای در چند سال اخیر این است که بازیکنان جریان اصلی و سنتی درگیر در ارائه خدمات پولی و مالی به ایجاد چنین سیستم‌هایی روی آورده‌اند و بسیاری از موسسات مالی سطح بالا شروع به پذیرش دیفای کرده‌اند. به عنوان مثال، ۷۵بانک از بزرگ‌ترین بانک‌های جهان در حال آزمایش فناوری بلاک‌چین برای سرعت بخشیدن به پرداخت‌ها به عنوان بخشی از شبکه اطلاعات بین بانکی هستند که از سوی JP Morgan، ANZ و رویال‌بانک کانادا هدایت می‌شوند.