مدیرعامل «نیکاندیش» در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» مطرح کرد
آینده پول در دستان رمزارزها
در همین راستا مدیر عامل هلدینگ «نیکاندیش» با بیان اینکه در حال حاضر زیرساخت کافی برای ایجاد این صندوقها وجود ندارد، گفت: اگرچه تلاش در راستای ایجاد ملزومات ورود ارزهای دیجیتال به این صندوق امری مطلوب و دارای فواید بسیاری است و مخالفتی با ایجاد این موضوع وجود ندارد، اما هم اکنون زمینههای لازم برای وقوع این امر فراهم نشده است.
وحید والی در ادامه افزود: برای انجام هر اقدامی در حوزه تکنولوژیهای جدید نیاز به زیرساخت کافی داریم، اما در این مورد هیچگونه زیرساخت و حتی قانونگذاری مناسبی وجود ندارد. هر یک از نهادهای اجرایی و ذیصلاح، یک کمیسیون و کارگروه دارد که بدون تعامل با یکدیگر در حال تصمیم گیری موازی هستند و گاه قوانین و راهکارهای ضد و نقیضی را ارائه میدهند.
برای کسب اطلاعات بیشتر از وضعیت ارزهای دیجیتال در کشور و همچنین فواید و مضرات فعالیت در این حوزه، با وحید والی، مدیرعامل نیک اندیش، به گفتوگو نشستیم.
چه نهادهایی میتوانند در راستای ورود رمزارزها به این صندوق فعالیت داشته و برای قانونگذاری «رگولاتوری» تصمیمگیری کنند؟
میتوان گفت نزدیکترین نهاد مربوط به ایجاد این صندوق سازمان بورس است، اما در چند وقت اخیر، این سازمان تخلفاتی را در زمینه استخراج رمزارزها مرتکب شده است. عدم تعامل بین فعالان واقعی این حوزه و نهادهای قانونگذار، باعث سردرگمی در رگولاتوری و تصمیمگیری شده است. قطعا ورود بیتکوین و سایرارزهای دیجیتال به صندوق ETF ازحمایت همه نهادها برخوردار نخواهد بود، اما لازمه اصلی ایجاد این صندوق، همکاری و هماهنگی نظام صنفی با بانک مرکزی و مجلس در تصمیمگیریهای این حوزه است. نظام صنفی که تاییدیه ریاست جمهوری را دارد نماینده کسب و کارها و صنوف بوده و بهترین ارگانی است که میتواند نسبت به دغدغه کسب و کارها و نحوه ورود آنها به بازارها تصمیمگیری کند. همچنین بانک مرکزی به عنوان متولی پولی و بانکی کشور و مجلس به عنوان قانونگذار باید در تصمیمهای این حوزه سهیم باشند. نتیجه همکاری این نهادها میتواند ایجاد یک قانونگذار مشخص باشد. بنابراین خروج از فضای خاکستری با وضع قوانین مناسب مهم ترین موضوع حال حاضر این حوزه است.
مخالفتها و نظرات غیرکارشناسی که در این حوزه وجود دارد میتواند منجر به چه آسیبهایی شود؟
بسیاری از اوقات شاهد اظهارنظر غیرکارشناسی از سوی مسوولانی بودهایم که دانش کافی ندارند. در این حوزه قانونگذار اگر اطلاعات کافی ندارد مشاوران آنها باید آگاهی کافی داشته باشند و در راستای مطلع کردن مسوولان ذیربط اهتمام کنند. هم اکنون استخراج رمزارزها، حتی با تعرفه صادراتی برق میتواند ارز آوری و ارزش افزوده قابل توجهی داشته باشد و از خامفروشی جلوگیری کند. اما صحیح نیست که دلیل وجود مشکل برق را بدون توجه به سیستم تقریبا ناکارآمد توزیع، ماینینگ بدانیم. صادرات برق نوعی خام فروشی است و در کشور، پتانسیل این را داریم که از انرژیهایی مانند برق و گاز در ماینینگها استفاده کرده و با ارزش افزوده بیشتری از نیروها بهره ببریم.
دلایل مخالفت با این حوزه چندان قابل قبول نیست و اگر هدف، توسعه ماینینگ باشد نباید اجازه بدهیم که با راهکارهای غلط، اقتصاد زیرزمینی و به طور مخفیانه در بین مردم رواج پیدا کند. این صنعت باید به شکل یک کسب و کار در بین افرادی مشخص بوده و اشتغال زایی و بیمه افراد مشغول در آن شفاف باشد، به طور میانگین به ازای هر پنجاه دستگاه حداقل پنج نفر مشغول کار خواهند شد و در صورت افزایش تعداد دستگاهها اشتغالزایی آن نیز بیشتر خواهد شد. دولتهایی که خواهان ورود به این کسب و کار هستند باید امکانات و شرایط مناسب را فراهم کنند که اقتصاد زیرزمینی افزایش نیابد و به شبکه برق کشور آسیب نرسد.
همچنین ممنوعیتها و عدم صدور مجوزهای مربوطه، بدون سازوکار مطلوب باعث استفاده برق خانگی در مصارف صنعتی در حوزه استخراج ارزهای دیجیتال میشود. در حوزه رمزارزها «کریپتوکارنسی» قریب به صد هزار شغل به صورت مستقیم و غیر مستقیم ایجاد شده که از شرکتهای حوزه تبادل تا شرکتهایی که کارهای فنی آن را انجام میدهند شامل این مشاغل میشوند. ممنوعیت یک باره و کشیدن خط بطلان بر این حوزه امری نامطلوب است و باعث کاهش بهرهوری از فواید آن شده و مضراتی را برای منافع ملی به همراه میآورد.
در صورت آسیب شناسی تعلل در قانونگذاری و صدور مجوزهای مطلوب، ممانعت از قانونگذاری و تعیین متولی چه ضرری میتواند داشته باشد؟ در پس ممنوعیتها در این حوزه چه اتفاقاتی خواهد افتاد؟
با توجه به علاقه مردم به حوزههای مختلف تکنولوژی در پس ممنوعیتهای گسترده و رویکرد افراطی، شاهد خروج سرمایههای مردم از کشور خواهیم بود، چرا که کشورهایی هستند که از ورود مهاجران برای فعالیت در حوزه رمزارز استقبال کنند. بنابراین بهتر است که کشور را با این فناوری همسو کنیم.
یکی دیگر از مهمترین آسیبهای این حوزه خروج نخبگان از کشور است. اکثر فارغ التحصیلهای دانشگاهی اگر فرصت و امکانات برای آنها فراهم نباشد مهاجرت کرده و به کشورهای با موقعیت بهتر کوچ میکنند، نمونه بارزی از کشورهای پذیرنده مهاجر امارات است که برای این افراد شرایط مساعدی را مهیا کرده است، ما باید در توسعه و رشد این حوزه در کشور تلاش داشته باشیم تا از خروج منابع ارزشمند انسانی جلوگیری کنیم.
همچنین در راستای تشریح فواید به کارگیری این حوزه میتوان گفت زمانی که ماینرها فعالیت داشته باشند بخشی از نیاز داخلی را تامین میکنند. در کنار این ایجاد رمزارز ملی که قابلیت تبدیل شدن به رمزارزهای دیگر را در صرافیهای داخلی داشته باشد فایدهمند است.
زمانی که میگوییم آینده پول جهان رمزارزها هستند یعنی برخی از ارزهای دیجیتال به یک ثبات و بلوغی میرسند که قیمت آنها ثابت بوده یا قابلیتهای نهفته در آنها نمود پیدا میکند، ارزهایی مانند تتر که نرخ ثابتی دارند، اما بیت کوین را در حال حاضر به عنوان طلای دیجیتال نگاه میکنیم و تحت عنوان لیدر رمزارزها نوسانهای شدیدی را تجربه خواهد کرد.از این حوزه باید برای تبادلات رمزارزی استفاده کرد و بعدها شاید بتوان از استیبل کوینها طبق قانون جهان برای ابزار پرداخت استفاده کرد.