ماموریت اصلی مراکز نظرسنجی

التهاب و پیچیدگی میدان انتخابات

در این دوره شرایط و رقابت میان نامزدها دارای پیچیدگی مضاعفی بود. سه علت عمده را می‌توان برای این پیچیدگی برشمرد:

نخست، نسبت نامزدهای اصلی (آقایان پزشکیان، جلیلی و قالیباف) کیفیت انتخابات را تحت‌تاثیر قرار داد. مشخص نبودن مرز رویکردها و برنامه‌های نامزدهای اصلی، بر این پیچیدگی و فضای ملتهب دامن زد. نتایج نظرسنجی ملی ایسپا در ۳ تیرماه ۱۴۰۳ نشان داد با انصراف سعید جلیلی ۴۸درصد طرفداران وی گفتند به محمدباقر قالیباف، ۱۵.۱درصدشان به علیرضا زاکانی و ۷.۹درصد به مسعود پزشکیان رای خواهند داد. با انصراف قالیباف ۳۳.۳درصد آرای وی به سبد رای سعید جلیلی افزوده می‌شود و ۱۹.۴درصد به پزشکیان رای خواهند داد. این اعداد و آمار به‌خوبی فضای خاص دور اول انتخابات و کمرنگ بودن مرزهای سیاسی و جهت‌گیری‌های بین نامزدها و سخت بودن انتخاب بین افراد را نشان می‌داد.

دوم، علاوه بر مساله‌ای که بدان اشاره شد، دوگانه «مشارکت - عدم‌مشارکت» در انتخابات موضوع بسیار مهم و تاثیرگذاری در این دوره از انتخابات بود. ایده عدم‌مشارکت در انتخابات که اغلب از سوی برخی شبکه‌های ماهواره‌ای خارج از کشور و برخی جریان‌های دیگر حمایت می‌شد، تاثیر روانی بسیاری بر فضای انتخاباتی جامعه گذاشته بود؛ از این‌رو بسیاری از افرادی که از وضعیت سیاسی و اقتصادی کشور رضایت چندانی نداشتند برای شرکت در این دوره از انتخابات مردد بودند. به صورت کلی این پرسش در میان مرددین و بعضا مخالفان شرکت در انتخابات وجود داشت که آیا شرکت در انتخابات، به معنای تایید وضعیت موجود سیاسی است؟ و اینکه آیا شرکت کردن در انتخابات ارزش آن را دارد که به خاطر آن حاضر به پذیرش وضع موجود باشیم؟ این تردیدها قطعا نمی‌تواند بر نتایج نظرسنجی بی‌تاثیر باشد. با در نظر داشتن فضای گفتمانی مشارکت‌کنندگان می‌توان مدعی بود بخش قابل‌توجهی از پاسخگویان به نتیجه قطعی در مورد انتخابات نرسیده بودند و چه بسا بعدا نظرشان تغییر کرده بود. به عنوان مثال برخی از پاسخگویان در نظرسنجی‌ها اظهار کردند در انتخابات شرکت می‌کنند اما هنگامی که پرسیده می‌شد «اگر انتخابات برگزار شود به چه کسی رای می‌دهید؟» اسم نامزد موردنظر را بیان نمی‌کردند. نتایج نظرسنجی ملی ایسپا در ۲۴ خردادماه نشان داد ۴۰.۳درصد از شهروندان هنوز نامزد خود را انتخاب نکرده بودند. این عدد در سوم تیرماه حدود ۳۰درصد و در ۶تیرماه، یعنی دو روز مانده به انتخابات دور اول، همچنان ۱۷.۵درصد بود.

سوم، «منطقه‌ای شدن رفتار انتخاباتی مردم» شاید تعبیر درستی نباشد و نیاز به مطالعه بیشتر دارد، اما ایده‌ای است که باید بیشتر به آن توجه داشت. بررسی‌های اولیه نشان می‌دهد فرهنگ سیاسی و رفتار انتخاباتی مردم و گروه‌ها در این دوره از انتخابات دست‌خوش تغییر شده‌اند. رگه‌های این تغییر را می‌توان حتی در شهرهای کوچک و روستاها دید. با اطمینان نمی‌توان در مورد رفتار انتخاباتی یک استان به صورت یکپارچه و واحد صحبت کرد. تکثر و تفاوت را در فرهنگ سیاسی و گرایش‌های سیاسی حتی در بین شهرستان‌ها و شهرهای یک استان می‌توان مشاهده کرد. این تکثر و تفاوت فرآیند نمونه‌گیری و انتخاب مکان را پیچیده‌تر می‌کند و بازنگری در روش‌های گردآوری اطلاعات را اجتناب‌ناپذیر. محدودیت‌های زمانی و هزینه‌های اجرای نظرسنجی اجازه نمی‌دهد جهت گردآوری اطلاعات به همه شهرستان‌های استان مراجعه کرد و پرسشنامه را تکمیل نمود.

بنابراین اهمیت دارد شهرها و روستاها در داخل یک استان با چه حساسیت نظری و شیوه‌ای انتخاب شوند تا همه تفاوت‌ها و تکثر را نمایندگی کنند. شناخت این تفاوت‌های سیاسی و دخیل کردن آنها در فرایند گردآوری اطلاعات و نمونه‌گیری، بدون‌شک در پایین آوردن خطای نتایج نظرسنجی در سطح ملی موثر است. این فضای پیچیده و پر از تردید، میدان انتخابات را به‌خصوص در دور اول ملتهب کرد. این التهاب بر کیفیت مشارکت مردم در انتخابات و رای به نامزد موردنظر تاثیر گذاشت. از این رو کار مراکز نظرسنجی در دور اول برخلاف پیش‌بینی منطقی میزان آرای نامزدها، نسبت به دور دوم دشوارتر بود. فضای ملتهب و سیال دور اول کمی آرام‌تر شد و در دور دوم انتخابات مراکز نظرسنجی عملکرد بهتری نسبت به دور اول داشتند. مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا) در ۱۳ تیرماه مشارکت را با حاشیه خطای ۲درصد، ۴۵درصد و آرای نامزدها را بر حسب آرای صحیح به ترتیب برای آقای پزشکیان ۵۳درصد و آقای جلیلی ۴۷درصد پیش‌بینی کرد.

نظرسنجی‌ها به هیجانات پاسخ نمی‌دهند

نتایج نظرسنجی‌ها با بازه اطمینان و حاشیه خطا گزارش می‌شوند. بازه اطمینان یعنی نتایج یک نظرسنجی با چند درصد خطا یا در چه بازه قابل‌قبولی به کل جامعه آماری قابلیت تعمیم دارد. معمولا سقف یا حاشیه خطا ۵درصد و سطح اطمینان حداقل ۹۵درصد در نظر گرفته می‌شود. بنابراین باید از نظرسنجی‌ها انتظار مشخص و محدودی درخصوص پیش‌بینی وقایع و اتفاقات را داشت. از سوی دیگر هرچند نظرسنجی‌ها در یک زمان و موقعیت خاص تصویر یا برشی از یک واقعیت را در اختیار مخاطبان قرار می‌دهند، اما زمانی که این تصاویر و برش‌ها پشت‌سرهم و طولی کنار یکدیگر قرار می‌گیرند، یک داستان را روایت می‌کنند. ازاین‌رو اطلاعات روندی، دقیق‌تر یک واقعیت را روایت می‌کنند. برای مثال میزان رای آقای پزشکیان در نظرسنجی ملی ۲۴خرداد ایسپا برابر با ۱۳.۷درصد بود. این عدد در نظرسنجی ۳۰خرداد به ۱۹.۸درصد، در ۳تیرماه به ۲۴.۴درصد و در ۶تیر به ۳۳.۱درصد افزایش یافت.

چهار موج نظرسنجی اشاره‌شده به خوبی آهنگ رشد آرای آقای پزشکیان را از ۲۴خرداد تا ۶تیرماه روایت می‌کند.به نظر می‌رسد در شرایط نسبتا ناپایدار سیاسی موجود، شرایط سیال و پیچیده انتخابات چهاردهم ریاست‌جمهوری و فضای نه‌چندان مناسب فرهنگی و رسانه‌ای، مراکز افکارسنجی عملکرد قابل‌دفاعی از خود بر جای گذاشتند و تحلیل روندی و طولی اطلاعات نظرسنجی‌ها به فهم رفتار انتخاباتی شهروندان در این دوره کمک شایانی کرد. هرچند نباید از تفاوت‌ها و اختلاف‌ها به‌سادگی عبور کرد و حتما روش‌های کنونی نظرسنجی نیاز به بازنگری و اصلاح دارد. در این میان ایسپا همچون دوره‌های قبل به دور از هیجانات سیاسی و رسانه‌ای مطابق با سنت علمی ۲۳ساله خود عمل کرد و نتایج نظرسنجی‌ها و روندها را با ضریب خطای قابل‌قبولی برای عموم منتشر کرد.

میدان سیاست و مراکز نظرسنجی

موسسات و مراکز نظرسنجی وظیفه دارند ارزش‌های حاکمیت و جامعه را به هم نزدیک‌تر کنند و کیفیت مناسبات این دو را بهبود بخشند. رسالت مراکز افکارسنجی کم کردن فاصله بین مردم و حاکمیت است. برای اینکه مراکز افکارسنجی بتوانند چنین وظیفه‌ای را به‌خوبی انجام دهند، باید به دور از میدان سیاست در مسیر علمی حرکت کنند. بی‌طرفی در اجرا و تحلیل نتایج نظرسنجی‌ها بسیار مهم و اساسی است. مراکز افکارسنجی حق ندارند به نفع فرد یا گروه خاصی نتایج را منتشر و تحلیل کنند. نه‌تنها باید در اجرا و گردآوری اطلاعات مسوولیت‌پذیر و بی‌طرف باشیم بلکه در تحلیل یافته‌های نظرسنجی باید حرف دقیق و شفاف بزنیم. حاکمیت و دولت هم در این میان وظیفه تسهیل‌گری در جهت توانمندسازی و رشد مراکز افکارسنجی دارند.  سابقه مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا) وابسته به جهاد دانشگاهی در زمینه مطالعه رفتار انتخاباتی و مجموعه نظرسنجی‌ها در دوره انتخابات ریاست‌جمهوری و مجلس به سال ۱۳۸۰ برمی‌گردد.

به پشتوانه تجربیات ۲۳ سال گذشته، در این دوره نیز ۶ موج نظرسنجی ملی از خرداد تا روز قبل از انتخابات در دستور کار قرار گرفت. ۵ موج در دور اول انتخابات و یک موج در دور دوم انتخابات به شیوه مصاحبه حضوری اجرا شد. در این دوره نیز ایسپا مطابق روال گذشته به دور از فضاسازی‌های سیاسی و رسانه‌ای و برخلاف برخی موضع‌گیری‌ها هم در مقام اجرا و گردآوری اطلاعات و هم در مقام انتشار و تحلیل اطلاعات موضع بی‌طرفی خود را بار دیگر اثبات کرد و نشان داد به دور از هیجانات سیاسی و رسانه‌ای، همچنان رویکرد علمی و دانشگاهی خود را دنبال می‌کند و در این حوزه استقلال دارد و همین رویه را در دولت جدید ادامه خواهد داد.

دستور کار ایسپا با آغاز فعالیت دولت جدید

رفتار شهروندان در انتخابات چهاردهم ریاست‌جمهوری ابعاد و سویه‌های متفاوتی داشت و وجوه متمایزی نسبت به گذشته را به نمایش گذاشت. رفتار گروه‌های مختلف مردم از جمله مردم ساکن روستاها، طبقه متوسط شهری، نرخ مشارکت پایین در دور اول انتخابات در استان‌هایی مانند سیستان‌وبلوچستان و کردستان، افزایش تعداد مرددها (تصمیم‌نگرفته‌ها) در نظرسنجی‌ها، نسبت پایین همکاری مردم با پرسشگران، دلایل و عوامل مهم و تاثیرگذار بر عدم‌مشارکت شهروندان در انتخابات و ... از جمله این وجوه و ابعاد است که به‌زودی در ایسپا در قالب نشست‌های تخصصی، یادداشت و جستار بررسی و تحلیل خواهند شد.

یکی از اتفاقات خوب در این دوره از نظرسنجی‌های انتخاباتی ما افزایش سرعت گردآوری اطلاعات بود. شبکه گسترده کشوری و ملی ایسپا در ۳۱ استان کشور این امکان را فراهم کرد که نظرسنجی‌های ملی در یک روز اجرا و منتشر شوند. بازنگری با رویکرد توسعه‌ای نسبت به روش‌های گردآوری اطلاعات در سطح ملی، تداوم سرعت در گردآوری اطلاعات میدانی در کنار افزایش دقت داده‌ها از جمله برنامه‌های ایسپا در دوره پسا انتخابات خواهد بود.  با شروع فعالیت دولت جدید، علاوه بر تحلیل رفتار سیاسی مردم در چهاردهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری، مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا) همچنان رابط دولت و مردم خواهد بود و سعی خواهد کرد صدای جامعه را رسا و شفاف به گوش دولت برساند. در اولین گام، اجرای پیمایش ملی «انتظارات و مطالبات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی مردم از دولت چهاردهم» جزو برنامه‌های ایسپاست.