مصرف بیشتر بنزین را ترغیب نکنیم
اجرای سهمیهبندی بنزین شوکی بود که نهایتا به اقتصاد وارد شد. اعمال این شوک به اقتصاد تبعات چندی برجای گذاشت اما از دید سیاستگذاران و مسوولان کشور، تبعات امنیتی اهمیت بیشتری داشت.
علی سرزعیم
اجرای سهمیهبندی بنزین شوکی بود که نهایتا به اقتصاد وارد شد. اعمال این شوک به اقتصاد تبعات چندی برجای گذاشت اما از دید سیاستگذاران و مسوولان کشور، تبعات امنیتی اهمیت بیشتری داشت. اغتشاشاتی که در برخی پمپ بنزینها ایجاد شد، ظاهرا مسوولان امر را از واکنش مردم نگران ساخته است. لذا به اشکال گوناگون و به صد زبان به مردم گفته میشود که نگران نباشند و بدانند که سهمیه در نظر گرفته شده برای سفرهای روزمره آنها کفایت میکند. اندکی بعد مسوولان یک گام جلوتر آمده و عنوان کردند که مردم میتوانند از سهمیه چهارماهه خود به نحوی استفاده کنند که به سفرهای تابستانیشان لطمه نخورد. اخیرا در سخنان وزیر نفت یک گام دیگر عقبنشینی صورت گرفته و دوره زمانی مذکور به ششماه افزایش یافته است. شواهد نگرانکنندهای هم در حال ظهور است که نشان میدهد تغییر رفتار مصرفی مردم که در هفته اول ظاهر شد، مجددا در حال بازگشت به وضعیت سابق است و نرخ مصرف بنزین توسط شهروندان رو به تزاید است.
این وضعیت آبستن شکلگیری یک بحران در رابطه میان دولت و توده مردم است. این بحران نه بحرانی امنیتی بلکه بحرانی است که در سطح سیاستگذاری اقتصادی ظاهر میشود. به این معنی که دولت و توده مردم در یک بازی (game) به تعبیر متعارف قرار میگیرند. در یک حالت بازیگونه به تعبیر دقیق کلمه، توده مردم تلاش میکنند با رفتارهای خود عملا سیاستهای سیاستگذاران را خنثی کرده و مانع از تحقق مقصود سیاستگذاران شوند، حتی اگر در حاق واقع خواست سیاستگذاران در جهت تحقق منفعت عمومی باشد.
بگذارید با یک مثال به موضوع اشاره کنیم. فرض کنید منطقهای سیل خیز است. دولت به مردم هشدار میدهد که در این منطقه خانهسازی نکنند، چرا که جانشان در معرض خطر خواهد بود. دولت میتواند با صرف هزینهای بسیار سدی در آن منطقه ساخته و مانع از زیان دیدن شهروندان شود. حال مردم و دولت در یک بازی قرار میگیرند. دولت پیشاپیش اعلام میکند که به هیچ عنوان در آن منطقه سیلبندی نخواهد ساخت اما توده مردم میدانند که اگر به این تهدید بیاعتنا بمانند و آرامآرام در آنجا چنان ساختوساز کنند که تعداد قابلتوجهی در منطقه ساکن شوند، آنگاه دولت دیگر نمیتواند نسبت به جان آنها بیتفاوت باشد و النهایه مجبور خواهد شد تا سیل بند را احداث کند.
شرایط فعلی آبستن همین رخداد است. ظاهرا هراس مسوولان از واکنشهای اولیه و سخنان اطمینان بخش آنها مبنی بر اینکه مشکلی برای مصرف روزمره وجود نخواهد داشت و اینکه طرحهای تکمیلی در دست مطالعه است، این سیگنال را به شهروندان میدهد که آنها اگر مصرف فعلی خود از سهمیه را در زمان حال (دوره تابستان) مصرف کنند، در آینده میتوانند فشاری اجتماعی را ایجاد کنند که مسوولان را به اختصاص سهمیه بیشتر متقاعد سازد. ارسال سیگنالهایی که نشان از ضعف قاطعیت سیاستگذاران در اجرای این طرح داشته باشد میتواند موجب شکلگیری شرایط بازیگونه، فوق شود.
لذا حال که سیاست سهمیهبندی اجرا شده است، باید بلافاصله سیاست عرضه آزاد بنزین اجرا شود تا مردم امیدی به این نداشته باشند که در آینده میتوان از طریق اعمال فشار اجتماعی سهمیهبندی را افزایش داد. مضاف بر این خاطرنشان میشود که سفرهای تابستانی آنچنان سفرهای ضروری نیستند که مسوولان در قبال آنها از خود ضعف نشان میدهند.
ارسال نظر