محمود صدری

پیش‌نویس قطعنامه علیه ایران، شامگاه جمعه آماده شد و در دستور کار جلسه دیشب شورای امنیت سازمان ملل قرار گرفت. این پیش‌نویس در ماه‌های اخیر موضوع اختلاف کشور‌های اروپایی و آمریکا از یک‌سو و روسیه و چین از سوی دیگر بوده است.آمریکا و سه کشور اروپایی انگلیس، فرانسه و آلمان با این استدلال که تحریم گسترده ایران می‌تواند بر رفتار تهران تاثیر بگذارد و راه برنامه هسته‌ای را سد کند، خواستار تصویب قطعنامه‌ای سختگیرانه هستند. در مقابل روسیه و چین با این استدلال که تحریم‌های سختگیرانه به مذاکرات کنونی با ایران لطمه می‌زند، خواهان انعطاف بیشتری هستند. از درون این کشاکش، پیش‌نویس تعدیل شده‌ای بیرون آمده که تهران کماکان آن را غیرمنصفانه و خارج از رویه‌های بین‌المللی می‌داند، اما اکنون مساله هسته‌ای و کشاکش قدرت‌های جهانی برسر چگونگی و لحن قطعنامه از این مرحله عبور کرده و بحث درباره آثار تحریم در اولویت قرار گرفته است. تحریم‌های مندرج در آخرین پیش‌نویس که دیشب مورد بررسی قرار گرفت، بر اقتصاد و سیاست‌ ایران بی‌تاثیر نیست، اما آنچه رخ خواهد داد برای ایران لزوما بدترین وضع به شمار نمی‌رود.پرونده هسته‌ای ایران از سه سال پیش تاکنون موضوع کشمکش فرساینده میان آمریکا، اروپا، روسیه، چین و تا حدودی هند و ژاپن بوده است که با طی فراز و نشیب‌ها و مراحلی اکنون به تنظیم پیش‌نویسی مرضی‌الطرفین انجامیده است.

مرضی‌الطرفین بودن قطعنامه به آن ماهیتی چندسویه می‌دهد که راه را برای تفاسیر متباین و متفاوت هموار می‌کند.

از تاثیر اولیه قطعنامه احتمالی علیه ایران گریزی نیست. زیرا واکنش اولیه عمدتا روانی است و بر رفتار کنشگران اقتصادی اثر می‌گذارد. اما پس از طی شدن شوک روانی، آنچه باقی می‌ماند واقعیت‌های سیاسی و اقتصادی ایران و منافع قدرت‌های جهانی است که تعیین‌کننده فرجام کار خواهد بود.

حجم اقتصاد ایران و میزان حضور آن در بازارهای جهانی شاید برای قدرت‌های اقتصادی جهان، چندان محل اعتنا نباشد، اما واقعیت ژئواستراتژیک ایران، پدیده‌ای فارغ از قدرت اقتصادی آن است که قدرت‌های جهانی نمی‌توانند از کنار آن بی‌اعتنا بگذرند. منظور از واقعیت ژئواستراتژیک ایران، واقع شدن آن در منطقه پرآشوب خاورمیانه و تاثیر آن بر ثبات منطقه است. تحولات عراق، افغانستان، لبنان و فلسطین لاجرم از اراده جمهوری اسلامی تاثیر می‌پذیرد و بازیگران بین‌‌المللی با وقوف به این واقعیت، خواستار همکاری تهران در حل بحران‌های این کشورها هستند.

هرگونه تغییر ناگهانی در حجم و گستره قدرت منطقه‌ای ایران، بر تحولات داخلی و رفتار منطقه‌ای و بین‌المللی عربستان سعودی، ترکیه و پاکستان تاثیراتی می‌گذارد که نتیجه محتوم آن به هم خوردن موازنه قوا در خاورمیانه و جنوب آسیا است که اعاده آن برای جامعه جهانی بسیار پرهزینه خواهد بود. همین ملاحظه منطقه‌ای باعث می‌شود بازیگران بین‌المللی در برخورد با ایران جانب احتیاط را رعایت کنند.

در سیاست داخلی ایران نیز واقعیتی وجود دارد که هراس از تاثیر درازمدت تحریم را کاهش می‌دهد. جمهوری اسلامی ایران برخلاف تصویری که رقیبان جهانی‌اش از آن نشان می‌‌دهند، در همه بحران‌های سیاست خارجی از خود چهره‌ای واقعگرا و منعطف نشان داده است.

ایران تحت تحریم به صورت طبیعی کشوری خواهد بود که برای رفع نیازهای خود با کشورهای جهان وارد مذاکره خواهد شد و با رونمایی از امکانات و ظرفیت‌هایش، در میان بازیگران جهان رقابت و غبطه ایجاد می‌کند. روسیه، آلمان و فرانسه در دهه‌های ۱۳۶۰ و ۱۳۷۰ که روابط ایران با آمریکا و انگلستان تیره بود، این روش ایران را آزموده‌اند.

براساس تحریم‌های مندرج در قطعنامه شورای امنیت، دسترسی ایران به تکنولوژی هسته‌ای و موشکی محدود می‌شود و بعید است بر روند‌های اقتصادی تاثیری بگذارد. تنها وجهی از قطعنامه که اقتصاد ایران را تهدید می‌کند، این است که در این قطعنامه اقدام‌های تکمیلی آتی هم پیش‌بینی شده و آمده است که اگر ایران رضایت آژانس بین‌المللی انرژی اتمی را به دست نیاورد، در آینده با اقدام‌های سخت‌تری روبه‌رو خواهد شد. اگر آن اقدام‌های سخت در حوزه مسدود کردن باب مراوده اقتصادی ایران با جهان باشد، می‌بایست آن را جدی تلقی کرد، اما تا آن زمان، آنچه در دستور کار دولتمردان ایران قرار دارد، موضوعی فنی و سیاسی است که دامنه تاثیر آن محدود به برنامه‌های هسته‌ای و موشکی است که دولت ایران گفته است در این زمینه‌ها خودکفا است.