یاسر میرزایی

مجلس شورای اسلامی طرحی دوفوریتی را مطرح کرده است برای آنکه تعطیلات یک روز بیشتر مدرسه‌ها را که پیش از این تصویب و اجرا شده، لغو کند. این طرح مساله‌ای را دوباره پیش کشیده است که گویا سیاست‌گذاران را هیچ اتفاقی بر سر آن نیست. مساله در وضعیتی کلان‌تر این‌طور قابل طرح است که آیا افزایش تعطیلات هفتگی برای اقتصاد کشور مفید یا مضر است؟ بگذارید موضوع را فارغ از سیاست و در زمین تامل و تحمل علمی بررسی کنیم.

این طرح چند مساله را با خود به میان می‌کشد. یک؛ آیا افراد به عنوان عامل‌های اقتصادی از افزایش تعطیلات سود خواهند برد یا ضرر خواهند کرد؟ دو؛ تاثیر افزایش تعطیلات بر اقتصاد کلان کشور مثبت است یا منفی؟ سه؛ حدود تصمیم‌گیری دولت برای تعطیل‌ کردن یا نکردن تا کجاست؟

در مورد سوال اول نظرات متفاوتی مطرح می‌شود. مخالفان معتقدند تعطیلات بیشتر از یکسو بر تحصیلات دانش‌آموزان اثر منفی دارد و از دیگر سو عدم مشغولیت فرزندان در یک روز بیشتر هفته موجب درگیری بیشتر والدین و در نتیجه ناکارآمدی آنها در روزهای تعطیل اضافه خواهد شد. همچنین موافقان افزایش تعطیلات از یکسو به تحصیلات کیفی دانش‌آموزان و دور شدن از فضای کمی صرف و اهمیت دادن به یادگیری مهارت‌ها به جای سواد‌آموزی مبتنی بر افزایش هر چه بیشتر معلومات انتزاعی تاکید می‌کنند و از سوی دیگر معتقدند که تسری این تعطیلات از مدرسه‌ها به بخش‌های دولتی می‌تواند حضور والدین در خانواده‌ها و پرداختن بیشتر به تربیت فرزندان و همچنین آرامش‌خاطر و نشاط ذهنی بیشتر برای آنان را به همراه داشته باشد که در نهایت موجب سود اقتصادی عاملان خرد اقتصادی خواهد شد.

در مورد سوال دوم، مخالفان چند ادعا دارند. اولا وضعیت تحریمی کشور و شرایط رو به رشد و عقب‌بودن از برنامه‌های کلان اقتصادی و پایین بودن میانگین کار مفید در قیاس با کشورهای مشابه، ما را قانع می‌کند که باید سعی و تلاش را بیشتر کرد و به جای افزایش تعطیلات هر چه بیشتر بر شعار «کار، کار، کار» تاکید کرد. دوما تعطیلات کشور عموما با تعطیلات کشورهای طرف تجاری ایران مطابقت ندارد و عملا پتانسیل ارتباط تجاری میان ایران و دیگر کشورها خصوصا با تعطیل شدن پنج‌شنبه‌ها بسیار کمتر از پیش خواهد شد؛ بنابراین اگر هم قرار بر افزایش تعطیلات باشد، بهتر است روزهای شنبه یا یکشنبه تعطیل باشد تا این تطابق بیشتر شود. موافقان اما در عوض باز بر کیفی بودن کارها و بهره‌وری به جای افزایش کمی تاکید دارند. آنها مدعی‌اند که با کار کردن بیشتر لزوما کار مفید کشور افزایش نمی‌یابد و چه بسا به‌خاطر خستگی‌های ذهنی و روانی کار مفید کاهش نیز یابد. در عوض افزایش تعطیلات از یکسو می‌تواند هزینه‌های اضافی ناشی از حضور غیرمفید در محل کار را کاهش ‌دهد و از دیگر سو با ایجاد طراوت و تازگی در روحیه کارمندان کارآیی و بهره‌وری را افزایش دهد. موافقان اگرچه با معضل عدم تطابق تعطیلی‌ها با کشورهای دیگر موافقند، اما گمان می‌کنند این معضل بسیار حاشیه‌ای‌تر از اصل افزایش تعطیلات است و اگر این طرح به سلامت به مقصد برسد، جابه‌جایی روز تعطیل، چندان دشوار نخواهد بود.

و اما در مورد سوال سوم، مخالفان تاکید ویژه بر تلاش برای کوچک شدن هر چه بیشتر دولت و آزاد گذاشتن بخش خصوصی کشور برای رشد و رونق هر چه بیشتر اقتصاد دارند. آنها نیازمند تضمینی از سوی دولت برای باز گذاشتن دستشان در تصمیم‌گیری مستقل برای افزایش تعطیلات و روز تعطیلی هستند. در‌واقع اگر دولت با تصمیم‌هایی نشان دهد که نهادهای بزرگ اقتصادی کشور و بخش خصوصی در تصمیم‌گیری برای چگونگی تعطیلاتشان می‌توانند مستقل عمل کنند و همچنین طرح ویژه‌ای برای باز بودن بانک‌ها و ادارات مالی کشور در روزهای تعطیل رسمی ارائه دهد، می‌تواند نگرانی مخالفان از این جنبه را برطرف کند؛ اما موافقان نیز تاکید می‌کنند که به خاطر بزرگ بودن نقش دولت در اقتصاد کشور، حضور او به عنوان آغازکننده افزایش تعطیلات بسیار حائز اهمیت است.

در پایان نگارنده معتقد است که با توجه به نظرات کارشناسی که در پرونده‌های ضمیمه آخر هفته «دنیای اقتصاد» پیرامون کار یا تحصیلات و تعطیلات هفتگی به صورت مفصل ارائه شد [۱]، می‌توان موافقت با کلیت طرح افزایش تعطیلات هفتگی را موجه دانست؛ هر چند بر سر حدود تصمیم‌گیری دولت، استقلال بخش خصوصی و انتخاب روز مناسب برای تعطیلی باید تحقیقات کارشناسانه بیشتری صورت گیرد.

..............................................

ارجاعات:

۱- ضمیمه آخر هفته به تاریخ پنج‌شنبه ۱۹ مرداد ۱۳۹۱ و همچنین پنج‌شنبه ۵ مرداد ۱۳۹۱.