در حاشیه انتخابات اتاقهای بازرگانی
به چه افرادی باید رای داد؟
کسبوکار خصوصی و خارج از مالکیت دولت، در همه جامعهها، بار اصلی اقتصاد ملی را بر دوش میکشد. کسبوکار خصوصی، شغل ایجاد میکند، صادرات را توسعه میدهد و پسانداز مورد نیاز برای رشد تولید ملی را تدارک میبیند.
محمدصادق جنانصفت
کسبوکار خصوصی و خارج از مالکیت دولت، در همه جامعهها، بار اصلی اقتصاد ملی را بر دوش میکشد. کسبوکار خصوصی، شغل ایجاد میکند، صادرات را توسعه میدهد و پسانداز مورد نیاز برای رشد تولید ملی را تدارک میبیند. این وضع موجب شده است که در چنین جامعههایی، نهادهای مربوط به صاحبان کسبوکار خصوصی، قدرتمند و توانا باشند و در توازن و تعادل قدرت با دولت قرار گیرند. این نهادها، جز اختیار قانونگذاری در حوزه عمومی و سیاسی، در تصمیمسازیهای اقتصادی و سیاسی و حتی سیاست خارجی نقش دارند. اتاقهای بازرگانی و صنایع و معادن، اتحادیههای کارگری و کارفرمایی در کشورهای با کسبوکار خصوصی قدرت واقعی دارند. جامعه ایرانی اما از این وضع دور بوده است و تا همین چند سال پیش، نهادهای غیردولتی به دلیل کماثری و کمقدرتی مورد توجه قرار نمیگرفتند. اتاقهای بازرگانی و صنایع و معادن ایران که رسمیترین نهادهای کسبوکار خصوصی به حساب میآیند نیز این شرایط را تجربه کردهاند. اکنون اما اقتصاد ایران براساس سند چشمانداز توسعه و شرایط ناگزیر، قرار است ریل عوض کند و بخش خصوصی، توانمندی واقعی به دست آورد. این موضوع موجب شده است که اتاقهای بازرگانی و صنایع و معادن نیز اهمیت بیشتری پیدا کنند. انتخابات دوره هفتم این نهاد پس از پیروزی انقلاب اسلامی، این روزها در کانون توجه فعالان اقتصادی قرار گرفته است. در حالی که برخی ملاحظات موجب شده است شماری از کاندیداها از گردونه رقابت خارج شوند، کاندیداهای باقیمانده امروز آخرین رایزنیها و چانهزنیها را در میان فعالان اقتصادی انجام میدهند و موضوع کسانی که باید به هیاتهای نمایندگان راه یابند، داغ شده است. فعالان اقتصادی برای تشخیص افرادی که میتوانند سخنگوی آنها در اتاق باشند، کدام معیارها را مورد توجه قرار میدهند. به نظر میرسد اعضای هیات نمایندگان باید ۳ ویژگی داشته باشند: دانا باشند، دلیری و شجاعت داشته باشند و عزتنفس آنها برای دیگران شناخته شده باشد.
هر فردی که میخواهد به هیات نمایندگان اتاقهای بازرگانی و صنایع و معادن و احیانا به هیاترییسه راه یابد باید فردی دانا باشد. به این معنی که تواناییهای ذهنی، اجرایی و اطلاعات کافی از روز و روزگار کسبوکار خصوصی و تنگناهای آن را داشته باشد تا در زمان بحث و تصمیمگیری از این داناییها به نفع کسبوکار خصوصی استفاده کند. دانایی به افراد کمک میکند روندها و فرآیندهای تحولات دیروز و امروز و فردا را در سطح کلان تشخیص داده و به بیراهه نرود اما آیا دانایی کافی است؟
فرد دانا اگرچه نسبت به دیگرانی که اطلاعات ناکافی دارند برتری دارد، اما این فرد باید با دلیری و شجاعت دانستههای خود را بیان کرده و در برابر دیگران به ویژه نهاد دولت و صدها سازمان، موسسه و دستگاه دولتی حرفهایش را بزند. دانایی، بدون دلیری، حربه کارسازی نخواهد بود و این دو در کنار هم، کارآمدی خواهند داشت. نکته آخر اینکه هر فرد دانا و دلیر، اگر به سلاح عزتنفس مجهز نشود، نمیتواند در روزهای سخت از منافع کسبوکار خصوصی حمایت کند. چرا که تنها فرد دارای عزتنفس است که در برابر وسوسههای احتمالی که منافع او را تامین، اما منافع دیگران را حمایت نمیکند، توانایی ایستادن دارد.
ارسال نظر