آلودگی هوا و جان مردم
آلودگی هوای تهران از حالت استثنا خارج و به قاعدهای غمانگیز در زندگی پایتختنشینان تبدیل شده است.
محمدصادق جنانصفت
آلودگی هوای تهران از حالت استثنا خارج و به قاعدهای غمانگیز در زندگی پایتختنشینان تبدیل شده است. در روزهایی که میزان آلودگی از شاخصهای تعریف شده استاندارد عبور و به مرز هشدار و اضطرار میرسد سازمانها، دستگاهها و نهادهای دولتی فرصتی پیدا میکنند درباره دلایل، پیامدها و راهحلهای برطرف کردن یا کاهش آلودگی توضیح دهند. بخشی از آلودگی هوای تهران و هر شهر دیگری به تغییرات طبیعی بستگی دارد و کاری از دست کسی برنمیآید؛ اما بخش دیگری از دلیل رشد و ثبات آلودگی هوا بیتردید منشا انسانی دارد.
پیامدهای آلودگی هوای پایتخت از ابعاد گوناگون قابل طرح است و باید درباره آنها بحث و گفتوگو شود؛ اما از دست دادن جان عزیز هزاران نفر در سال، اندوهبار و تاسفآور است و تداوم آن فاجعهبار خواهد بود. تعطیلی فعالیت ادارههای دولتی، مدارس و مراکز آموزشی، ارائه توصیههای پزشکی و کارشناسی و پرهیز دادن شهروندان از ورود به مناطق مرکزی و پرجمعیت و نیز ایجاد محدودیت برای ورود خودروهای شخصی از جمله توصیهها و راهکارهایی است که از طرف مجموعه زیربخشهای دولت در این روزها اعمال میشود. این دست اقدامها برای دورههای کوتاه مدت و استثنایی قابلقبول است؛ اما چاره درد و مداوای این پدیده باید بنیادیتر باشد. توسعه حمل و نقل عمومی و ایجاد تسهیلات برای شهروندان برای رفت و آمد در پایتخت، راهحل اساسی است که باید در دستور کار قرار گیرد. این چیزی است که در حرف و شعار و نظر، همه نسبت به آن اتفاق نظر دارند؛ اما وقتی پای عمل و اجرا و ارائه راههای کارآمد به میان میآید، اختلاف سلیقهها که بخشی از آن به دلیل ورود متغیر سیاست و اختلافهای جناحی و سیاسی است، خودنمایی میکند و ناکارآمدیها و کاستیها خود را آشکار میسازد. برای روشنتر شدن این مساله به برخی مصداقهای این اختلاف سلیقهها در همین چند سال گذشته اشاره میشود.
آنهایی که مسائل اقتصاد سیاسی ایران را تعقیب میکنند یادشان هست که وقتی مجلس هفتم شروع به کار کرد، یکی از نخستین قوانینی که تصویب کرد، تثبیت قیمت بنزین و کنار گذاردن بخشی مهم از قانون برنامه ۵ ساله چهارم بود.
تثبیت قیمت بنزین در حالی که نرخ تورم عمومی در سالهای گذشته همواره دو رقمی بود، ترمزی برای کاهش مصرف این محصول بود. بنزین ارزان اشتیاق استفاده بیرویه اتومبیل شخصی را در غیاب وسیله نقلیه عمومی کارآمد و ارزان را در شهروندان حتی با درآمدهای پایین افزایش داد. این کار ۳ سال دنبال شد و ...
مصداق دوم و ملموستر، اختلافنظر در تخصیص اعتبارات برای توسعه متروی تهران است که به یک داستان عجیب تبدیل شده است. مسوولان دولتی و شهرداری و شرکت مترو در ۲ سال گذشته بارها و بارها طرف دیگر را به کوتاهی در انجام وظایف و ناکارآمدی متهم کرده و البته دود این اختلافها به چشم شهروندان پایتخت میرود. در حالی که سهم مترو در جابهجایی مسافران درون شهری به ویژه کلانشهرهایی مثل تهران روندی فزاینده در شهرهای مشابه دارد، رشد بطئی و آرام این سهم در تهران به هر دلیل که باشد یک رخداد غریب و غمانگیز تلقی میشود.
از جان انسان عزیزتر چیزی نداریم و حفظ جان شهروندان در کنار حفظ مال آنها وظیفه اصلی حکومتها و دولتها است و کوتاهی در این باره با هیچ کار بد دیگری قابل مقایسه نیست. درآمد ۴۰۰ میلیارد دلاری ایرانیان از فروش و صادرات نفت خام در ۵ سال اخیر، جای حرفی برای سرمایهگذاری ناکافی در ساخت و توسعه مترو بهعنوان وسیلهای کارآمد در حملونقل مسافر باقی نمیگذارد. پند و اندرزها، توصیهها، هشدارها و خواهش و تمنا و ایجاد محدودیتهای مقطعی راهحل حفظ جان شهروندان از خطر آلودگی هوا نیست و باید کار اساسی کرد. این انتظار نابجایی است که مردم میگویند فقط بخشی از مال خودمان را برای حفظ جان ما خرج کنید.
ارسال نظر