نرخ بیکاری در کنار نرخ تورم و نرخ رشد اقتصادی، یکی از مهم‌ترین شاخص‌های اقتصاد کلان است که مسیر حرکت اقتصاد را نشان می‌دهد. نرخ بیکاری در سال‌های اخیر سطوح نسبتا پایینی را تجربه کرده است. بر اساس گزارش مرکز آمار ایران، نرخ بیکاری از سال ۸۶ تا ۸۸، به ترتیب برابر با ۵/۱۰، ۴/۱۰ و ۹/۱۱ درصد بوده است. نرخ پایین بیکاری در سه سال گذشته نویدبخش این است که بازار کار کشور از وضعیت نسبتا مناسبی برخوردار بوده است. آیا واقعا این چنین است؟ همزمان با کاهش نرخ بیکاری، برای میزان اشتغال در کشور چه اتفاقی افتاده است؟ آیا آمار نرخ بیکاری با آمار اشتغال با یکدیگر همخوانی دارد؟ پاسخ به این سوال متاسفانه چندان امیدبخش نیست! در طول سه سال گذشته، میزان اشتغال کشور در وضعیت نامناسبی بوده‌است. اگر با استفاده از آمار نرخ بیکاری، میزان ایجاد اشتغال در کشور را در سه سال گذشته محاسبه کنیم، آنگاه واقعیت‌ها نمایان خواهد شد. در اقتصاد کشور در سال ۸۶ حدود ۲۸۹ هزار شغل ایجاد شده است. در سال ۸۷ نه تنها شغلی ایجاد نشده، بلکه ۵۹۲ هزار شغل از دست رفته و در نهایت در سال ۸۸ معادل ۴۹۱ هزار شغل ایجاد شده است. جالب‌ترین نکته مربوط به سال ۸۷ است. در سال ۸۷ نرخ بیکاری به ۴/۱۰ درصد رسید که به جز سال ۱۳۸۳، کمترین میزان نرخ بیکاری در طول دهه گذشته از سال ۱۳۷۶ بوده‌است. اما همزمان با کاهش نرخ بیکاری به پایین‌ترین سطوح، بازار کار ایران یکی از بحرانی‌ترین سال‌ها را تجربه کرد؛ چراکه در سال ۸۷، نه تنها شغلی در اقتصاد ایران ایجاد نشده، بلکه ۵۹۲ هزار شغل از دست رفته است! اکنون سوال مهم این است که چرا آمار نرخ بیکاری، وضعیت بازار کار کشور را به نحو صحیح منعکس نمی‌کند؟ وضعیت واقعی بازار نیروی کار، نشان می‌دهد که آمار نرخ بیکاری، به بیراهه رفته است، اما این اتفاق چگونه افتاده است؟ بسیاری پاسخ می‌دهند که علت اصلی این امر، تغییر تعریف فرد بیکار و شاغل است؛ چراکه تعریف فرد شاغل به این ترتیب تغییر کرده است که هرکس در هفته آمارگیری، حداقل یک ساعت کار کرده است، شاغل محسوب می‌شود، اما واقعیت این است که این تغییر، اثر چندانی بر کاهش نرخ بیکاری نداشته است. مساله اصلی میزان جمعیت فعال است. جمعیت فعال بیانگر تعداد افرادی است که توانایی و تمایل عرضه نیروی کار خود را به بازار دارند و به دو دسته شاغل و بیکار تقسیم می‌شوند.

عوامل اصلی تغییر نرخ بیکاری، از یک طرف میزان اشتغال در اقتصاد و از طرف دیگر میزان عرضه نیروی کار (جمعیت فعال) است. افزایش اشتغال موجب کاهش نرخ بیکاری است و در مقابل افزایش عرضه نیروی کار، نرخ بیکاری را افزایش می‌دهد. در سال‌های اخیر، نوسانات بسیار در میزان جمعیت فعال، عامل اصلی به بیراهه رفتن نرخ بیکاری بوده است. در واقع عامل اصلی کاهش نرخ بیکاری در سال‌های اخیر، نه افزایش اشتغال که کاهش قابل‌توجه جمعیت فعال بوده است.

جمعیت فعال بخشی از جمعیت بالای ۱۰ سال است که توانایی و تمایل عرضه نیروی کار خود را به بازار دارد و میزان آن بیشتر تحت‌تاثیر عوامل جمعیتی مانند نرخ رشد جمعیت در گذشته، انتظارات افراد و شرایط بازار نیروی کار و البته نحوه تعریف و برآورد جمعیت فعال است. همانطور که مطرح شد عوامل اساسی تغییر نرخ بیکاری، تغییرات اشتغال و تغییرات جمعیت فعال است. در شرایطی که تغییرات جمعیت فعال در طی زمان با ثبات باشد، آنگاه تغییرات نرخ بیکاری، تحولات اشتغال و بازار کار را به نحو مناسبی انعکاس می‌دهد. در نقطه مقابل، نوسانات بالای جمعیت فعال، موجب می‌شود که کارآیی نرخ بیکاری به عنوان شاخصی که واقعیت‌های بازار کار را انعکاس می‌دهد، کاهش یابد. برای مثال در یک سال مشخص ممکن است، میزان اشتغال در اقتصاد کاهش یابد، اما در همان سال به دلیل کاهش بیشتر در جمعیت فعال، نرخ بیکاری نه تنها افزایش نیابد، بلکه با کاهش نیز مواجه شود. جالب‌ترین نمونه این امر در سال ۸۷ قابل مشاهده است. در سال ۸۷، عامل اصلی کاهش نرخ بیکاری به ۴/۱۰ درصد، نه ایجاد اشتغال بیشتر، بلکه کاهش جمعیت فعال به میزان ۶۸۷ هزار نفر بود، اتفاقی که برای اولین بار در تاریخ پس از جنگ اتفاق افتاد. اکنون مساله اصلی این است که آیا کاهش جمعیت فعال در این سال واقعیت دارد؟ آیا این امر واقعیت دارد و قابل پذیرش است که سیل جمعیت متولد دهه ۶۰ که در سنین ۲۴ تا ۲۹ سال هستند، نه تنها در سال ۸۷ وارد بازار کار نشده اند، بلکه تعداد زیادی از افرادی که قبلا در بازار نیروی کار فعال بودند، از این بازار خارج شده‌اند؟ اگر این امر واقعیت داشته باشد، به این معنا است که دیگر نرخ بیکاری به دلیل بی‌ثباتی بسیار بالای جمعیت فعال در ایران، کارآیی لازم برای انعکاس واقعیت‌های بازار نیروی کار را ندارد و بنابراین بهتر است اساسا از ارائه آمار بیکاری به این دلیل که می‌تواند واقعیت را وارونه جلوه دهد و اطمینانی به آن نیست، صرف‌نظر کنیم. در این صورت بهتر است به جای ارائه آمار بیکاری و تاکید بر آن، بر آمار اشتغال تاکید شود؛ چراکه با وجود اینکه بر سر میزان بیکاری توافق چندانی نیست، اما بر سر میزان اشتغال توافقی عام وجود دارد، اما اگر میزان جمعیت فعال صرفا برای ارائه آمار مطلوب در مورد نرخ بیکاری، کمتر از حد برآورد شده است، البته بحث دیگری است و چاره‌ای دیگر باید اندیشید!