لوازم تغییر
سخنان محمود احمدینژاد، رییسجمهور ایران در مجمع عمومی سازمان ملل بازتابهای متفاوتی داشت.
محمود صدری
سخنان محمود احمدینژاد، رییسجمهور ایران در مجمع عمومی سازمان ملل بازتابهای متفاوتی داشت. گروهی سخنان ضدآمریکایی او را نشانه عزت دانسته و آن را ستودند و گروهی دیگر این سخنان را آرمانگرایانه توصیف کردند. ستایندگان عمدتا در داخل کشور و معترضان بیشتر مقامهای آمریکایی و اروپایی بودند. نطقهای مشابه احمدینژاد در سالهای گذشته نیز همین دو گروه را در برابر هم قرار میداد؛ با این تفاوت که در داخل کشور گرایش عمومی به جانبداری بود و انتقادها نوعا بسیار پوشیده و با احتیاط مطرح میشد.
فارغ از آنچه هواداران و مخالفان احمدینژاد گفتهاند، تحقق آرمانها و پیشنهادهای وی اسباب و لوازمی میخواهد که همه یا بیشتر آن را در داخل کشور باید جستوجو کرد. محور اساسی نطق رییسجمهور ایران این بود که مدیریت کنونی جهان عادلانه نیست و استقرار نظام جدید در گرو کاهش قدرت کشورهای دارنده حق وتو؛ بهویژه ایالات متحده آمریکا است. حال اگر قرار باشد مناسبات کنونی تغییر کند و اشکال دیگر روابط بر جهان حاکم شود، قبل از هر چیز باید کشور پیشنهاددهنده تغییر به ابزار و ادوات اجرای این پیشنهاد مجهز شود. این تمهیدات چیست و چگونه عمل میکند؟
نظم کنونی جهان که در سازمان ملل متحد و ارکان آن تبلور یافته، محصول قریب ۱۳۰ سال نبرد سیاسی و نظامی قدرتهای جهانی در فاصله سالهای ۱۸۱۴ تا ۱۹۴۵ است. این نبردها با کشمکشهای سیاسی و نظامی محدود آغاز شد و در نهایت با جنگهای جهانی اول و دوم فیصله یافت. پس از این جنگها، چهار کشور؛ یعنی آمریکا، شوروی، انگلستان و فرانسه بهعنوان فاتحان جنگ و چین به عنوان قدرتی نوظهور، صاحب حق ویژه و امتیازی به نام «وتو» شدند. در دو دهه اخیر وضع جهان تا حدودی تغییر کرده، اما این تغییر هنوز به حدی تاثیرگذار نشده است که قدرتهای پنجگانه دارای حق وتو را به زیر بکشد. در جهان امروز، این پنجکشور و متحدان و همراهان آنها (اتحادیه اروپا و اتحادیههای همپوشان اپک، آسهآن، گروه ۲۰ و نفتا) بیش از ۸۰ درصد اقتصاد و بازرگانی جهان را در اختیار دارند. کشورهای پرشماری نیز که عمدتا در آفریقا، آسیا، آمریکای لاتین و خاورمیانه قرار دارند، در کنار آن منظومه اول به صورت عناصر ناراضی یا منتقدان خاموش به حیات دشوار خود ادامه میدهند. حال اگر قرار باشد تغییری در وضع جهان رخ دهد، در وهله نخست باید کشورهای گروه دوم تواناییهای اقتصادی، تکنولوژیک و علمی قابل اعتنایی کسب کنند و این تواناییها را به قدرت سیاسی تبدیل کنند تا بتوانند بر نظم جهانی اثر بگذارند.
به همین علت، نقطه عزیمت برای این دسته از کشورها از جمله ایران، اقتصاد است. دولت جمهوری اسلامی ایران، برای آنکه برای سخنان رییس جمهور، پشتوانههای عملی و قابل اتکا فراهم آورد، بیش و پیش از هر چیز به رفع کاستیهای اقتصادی از جمله ایجاد تعادل در شاخصهای کلان اقتصادی؛ یعنی تورم، اشتغال، سرمایهگذاری و رشد اقتصادی نیاز دارد تا از آنها نردبانی بسازد و آرمانهای سند چشمانداز ۲۰ ساله را محقق کند. روزی که ایران به برنامههای آن سند؛ یعنی تبدیل شدن به قدرت اول منطقه دست یابد، بهتر میتواند از ضرورت تغییر در مدیریت جهان سخن بگوید. تاکید دو هفته پیش مقام معظم رهبری به ضرورت دستیابی به اهداف سند چشمانداز در سالی که ایشان آن را سال همت مضاعف و کار مضاعف نامیدهاند، در این شرایط بهترین راهنمای دولت محترم است.
ارسال نظر