علیرضا کدیور

به اعتقاد بسیاری از کارشناسان و فعالان بازار سرمایه، بورس تهران در حال حاضر دماسنج اقتصاد کشور نیست؛ چراکه ترکیب صنایع و شرکت‌های حاضر در بورس به گونه‌ای است که هم‌اکنون بیش از ۶۰ درصد ارزش بازار متعلق به شرکت‌های تولیدکننده مواد خام است. شرکت‌های فعال در صنایع فلزی و معدنی، پتروشیمی و پالایشگاهی با توجه به تعرفه‌های موجود و فروش محصولات خود به قیمت‌های جهانی، کفه ترازوی بورس تهران را به سمت قیمت‌های جهانی سنگین کرده‌اند؛ اما این ناموزونی در بورس، از سال ۸۵ و در پی عرضه شرکت‌های بزرگ دولتی در قالب اجرای سیاست‌های کلی اصل ۴۴ (با توجه به زمینه فعالیت این گونه شرکت‌ها) بیش از پیش تشدید شده است.

نمونه بارز تاثیرپذیری بالای بورس از قیمت‌های جهانی، بازدهی ۳۰ درصدی بورس در نیمه اول سال ۸۷ در پی جهش قیمت جهانی مواد خام و ثبت میانگین بازدهی ۳۳- درصدی در نیمه دوم همان سال پس از بروز بحران جهانی اقتصاد است. وضعیتی که به وضوح تاثیرگذاری بالای روند حرکت قیمت‌های جهانی بر سودآوری شرکت‌های مرتبط و حتی روند کلی بورس تهران را نشان می‌دهد.

از سوی دیگر، بررسی روند حرکت قیمت جهانی نفت، فلزات، مواد نفتی و محصولات پتروشیمی حکایت از رابطه معکوس نرخ برابری دلار آمریکا در مقابل سایر ارزهای بین‌المللی و قیمت این گونه مواد دارد.به بیان دیگر تضعیف دلار آمریکا در مقابل سایر ارزها، رشد قیمت‌های جهانی و تقویت دلار، افت قیمت‌ها را در پی دارد. حال در شرایطی که طی روزهای گذشته، بحران اقتصادی، حوزه یورو را مورد تهدید قرار داده و منجر به افت ارزش یورو در مقابل دلار آمریکا و تقویت دلار شده است، قیمت جهانی مواد خام مسیر نزول را در پیش گرفته‌اند. بررسی روند تغییرات یورو در برابر دلار آمریکا نشان می‌دهد پس از ثبت بالاترین نرخ برابری این دو ارز در سطح ۵۹۹/۱ در ۱۵ جولای ۲۰۰۸، یورو با شیبی ملایم به برابری ۵۱۲/۱ در اوایل دسامبر ۲۰۰۹ رسیده است؛ اما طی ۶ ماه گذشته، برابری یورو در برابر دلار با افت ۵/۱۸ درصدی به سطح ۲۴/۱ تنزل یافته است. وضعیتی که پس از یک دوره خوش‌بینی درخصوص جهش قیمت‌های جهانی در اسفند ۸۸ و فروردین ۸۹، قیمت جهانی نفت، فلزات غیرآهنی، بیلت فولادی و برخی از محصولات پتروشیمی را با افتی مشابه یورو توام ساخته است.

اما در حال حاضر به نظر می‌رسد بورس تهران به واسطه چند عامل، تاکنون نسبت به این سقوط معنادار و احتمالا مدت‌دار واکنش نشان نداده است. در این میان نخستین عامل به خوش‌بینی نسبت به بهبود قیمت‌ها در ماه‌های پیش رو در سال‌جاری (با توجه به گذشت تنها دو ماه از سال کاری) بازمی‌گردد. از سوی دیگر نزدیکی به فصل مجامع و انتظار برای دریافت سود نقدی، تا حد زیادی بار منفی روانی ناشی از سقوط قیمت‌های جهانی را تعدیل کرده است. اما به هر رو به نظر می‌رسد تداوم تقویت ارزش برابری دلار آمریکا نسبت به سایر ارزها و سقوط یا حتی ثبات قیمت‌های جهانی در سطح فعلی می‌تواند پس از گذر از فصل مجامع و تقسیم سود نقدی (با توجه به کاهش ارزش ذاتی شرکت) روزهای متفاوتی را برای بورس تهران رقم زند. روزهایی که تاثیرات اجرای قانون هدفمندسازی یارانه‌ها، نیز به تدریج خود را نشان خواهد داد.