مهران دبیرسپهری
قرار است در آینده‌ای نزدیک اولین مرحله از طرح هدفمند شدن یارانه‌ها اجرا شود؛ اما نکته‌ای که کمتر به آن توجه شده این است که تغییر سطح مصرف کالا و خدمات در دهک‌های درآمدی با اجرای طرح مزبور چگونه خواهد بود؟

برای پاسخ به این پرسش، بسته به نحوه اجرا یا عدم اجرا‌، چهار حالت ذیل قابل وقوع است:
فرض اول: حفظ وضع موجود؛ یعنی یارانه‌ها حذف نشود
فرض دوم: یارانه‌ها حذف شود؛ ولی درآمد حاصل از آن، نه خرج شود و نه توزیع؛ زیرا خرج آن نیز نوعی توزیع مجدد است.
فرض سوم: یارانه‌ها حذف شود و درآمد حاصل از آن به طور مساوی بین تمام دهک‌ها توزیع شود.
فرض چهارم: یارانه‌ها حذف شود و درآمد حاصل از آن به طور نامساوی بین دهک‌ها توزیع شود.
در بررسی موارد فوق ابتدا باید گفت با حذف یارانه‌ها و برگشت درآمد حاصل از آن به مردم، علی‌الاصول قرار نیست سطح درآمد ملی در کشور تغییر کند. بنابراین میزان کل کالا و خدمات مصرف شده در مجموع، تغییری نخواهد کرد (البته در فرض دوم، موضوع کمی‌ متفاوت است)، ولی نسبت‌ها تغییر می‌کند؛ یعنی مصرف انرژی کاهش و مصرف کالاهای دیگر افزایش خواهد یافت. ما در اینجا به دنبال بررسی نحوه تغییر مصرف دهک‌های مختلف با توجه به عدم تغییر مصرف‌کل هستیم. در شکل پیوست، محور افقی، معرف دهک‌های درآمدی و محور عمودی، سطح مصرف را نشان می‌دهد. همان‌طور که پیدا است دهک اول، کم‌مصرف‌ترین و دهک دهم پرمصرف‌ترین اقشار جامعه هستند. ضمنا در این شکل، تنها روند تغییرات مصرف در سطح دهک‌ها دیده می‌شود و نباید توقع دقت را از آن داشت. مثلا نسبت مصرف دهک دهم به دهک اول در کشور حدود ۱۴ می‌باشد؛ یعنی دهک دهم ۱۴ برابر دهک اول مصرف می‌کند. ولی در این شکل، نسبت فوق را روی عدد ۱۰ می‌بینیم که علت آن سهولت در رسم نمودار و بررسی آن بوده‌ است. نکته دیگر آنکه با توجه به فرض ثبات مصرف کل در کشور، هرگونه افزایش در سطح مصرف یک دهک، مستلزم کاهش در سطح مصرف دهک دیگری می‌باشد. در فرض اول که وضع موجود حفظ شده و یارانه‌ها کماکان مانند گذشته توزیع می‌شود، منحنی سطح مصرف در این حالت منحنی، خطی سیاه رنگ خواهد بود؛ به طوری‌که سطح زیر آن نشان‌دهنده سطح کل مصرف در کشور است.
در فرض دوم؛ یعنی زمانی که یارانه‌ها حذف شود ولی درآمد حاصل از آن نه خرج و نه توزیع مجدد شود، سطح مصرف به صورت منحنی خط‌چین خواهد شد که نشان‌دهنده کاهش سطح کل مصرف می‌باشد. دلیل آنکه در این منحنی، سطح مصرف قشر متوسط بیشتر از ثروتمندان و فقرا کاهش می‌یابد آن است که فقرا در پایین‌ترین سطح مصرفی جامعه قرار دارند و بنابر این در سبد مصرفی آنها چیز قابل توجهی وجود ندارد که بخواهد کاهش یابد. ثروتمندان نیز با افزایش قیمت‌ها مصرفشان تغییر نمی‌کند؛ زیرا درآمد بسیار بالایی دارند.
در فرض سوم؛ یعنی بعد از حذف یارانه‌ها، درآمد حاصل از آن به طور مساوی بین همه اقشار مردم توزیع شود. در این حالت منحنی قرمز رنگ، تغییر سطح مصرف را نشان می‌دهد که سطح زیر آن معادل سطح زیر منحنی خطی سیاه رنگ خواهد بود؛ یعنی در این حالت، کل مصرف جامعه تغییری نمی‌کند. همان‌طور که دیده می‌شود در این فرض، سطح مصرف یکی دو دهک اول به میزان قابل توجهی افزایش می‌یابد؛ اما این افزایش مصرف از کجا تامین می‌شود. به نظر می‌ر‌سد در این حالت بخشی از کالاهای مصرفی قشر متوسط به سبد مصرفی قشر پایین، منتقل می‌شود؛ یعنی مصرف قشر متوسط کاهش می‌یابد.
در فرض چهارم اگر برای دهک‌های پایین، سهم بیشتری از درآمد حاصل از حذف یارانه‌ها نسبت به فرض سوم در نظر گرفته شود و به دهک‌های بالا نیز هیچ پرداختی صورت نگیرد، منحنی تغییر سطح مصرف، مشابه منحنی قرمز رنگ خواهد بود؛ با این تفاوت که در این حالت، مصرف دهک‌های پایین، باز هم افزایش و مصرف قشر متوسط باز هم کاهش خواهد یافت. نمودار این تغییر مصرف، رسم نشد تا از وضوح شکل، کاسته نشود.
نکته‌ای که از این بررسی مشخص می‌شود، آن است که در هر شکلی که طرح هدفمند شدن یارانه‌های انرژی اجرا شود، سطح مصرف قشر متوسط کاهش خواهد یافت. در این بررسی فرض بر آن است که عرضه پول توسط بانک مرکزی در حد متعارف بوده؛ یعنی انبساط و انقباض پولی وجود ندارد. راه دیگری هم برای بازتوزیع درآمد حاصل از یارانه‌ها وجود دارد؛ به این شکل که درآمد مزبور به دو بخش، تقسیم شود؛ بخشی برای نهادهای حمایتی نظیر کمیته امداد و بخش دوم برای بیمه‌های درمانی اختصاص یابد. چهار مزیت را می‌توان برای این روش نام برد: اول عدم گسترش دولت، که ناشی از عدم ایجاد سازمان یارانه‌ها است. زیرا تجربه نشان داده است هر زمان که دولت تعهد جدیدی را در بودجه تعریف می‌کند، در آینده و برای یک دوره طولانی قادر به شانه‌خالی کردن از زیر بار آن تعهد نخواهد بود. مزیت دوم، کارآمد شدن بیمه‌های درمانی است؛ به طوری که برای مثال داروخانه‌ها بتوانند همه داروهای تجویز شده را با پوشش بیمه‌ای به بیماران عرضه کنند. مزیت سوم روش فوق، امکان افزایش دوره اجرای طرح هدفمند شدن یارانه‌ها است؛ زیرا دیگر قرار نیست پولی بین مردم توزیع شود تا دغدغه کم یا زیاد بودن آن وجود داشته باشد. بنابراین با کاسته شدن از شیب این مسیر ناشناخته، پذیرش مردمی ‌بالاتری نیز به دست می‌آید. مزیت چهارم، تحقق کامل معنای عبارت «هدفمند شدن یارانه‌ها» با کمترین عوارض ناشی از اجرای آن است.
نکته: منظور از سطح مصرف در این مقاله تنها مصرف انرژی نیست، بلکه سطح مصرف در همه کالاها است.