محمود صدری

پیروز اصلی گردهمایی لندن درباره آینده افغانستان، ایران بود که نمایند‌ه‌ای به اجلاس نفرستاد، اما خواسته‌های اصلی‌اش در دستور مذاکرات قرار گرفت. در اجلاس لندن که سران و مقام‌های بلند پایه‌ کشورهای درگیر در جنگ، طرح حامد کرزای را بررسی می‌کردند درباره یک موضوع، اتفاق‌نظر صریح حاصل شد و موضوع دیگر، تلویحا پذیرفته شد.موضوع اول، لزوم خروج نیروهای ناتو از افغانستان بود و موضوع دوم، ضرورت بازآفرینی ترتیبات منطقه‌ای و حل مساله افغانستان در قالب آن.

خروج نیروهای بین‌المللی از افغانستان از مدت‌ها پیش مطرح بود اما هیچ‌کس آن را موضوع اصلی به شمار نمی‌آورد. حتی در دو ماه اخیر آمریکا و انگلستان، قوای نظامی خود را در افغانستان بازآرایی کرده و به شمار آنان افزوده‌اند. دولت افغانستان نیز هنوز خواستار ادامه حضور نظامیان بین‌المللی در این کشور تا زمان استقرار کامل دولت و بازگشت امنیت به افغانستان است. طبق برآورد کرزای، استقرار دولت و ایجاد امنیت در افغانستان دست کم پنج‌سال دیگر طول می‌کشد. درباره نقش کشورهای همسایه افغانستان در آینده این کشور هم مباحثی مطرح شد که مهم‌ترین آنها از منظر منافع ایران، سخنان وزیر امور خارجه انگلستان بود. دیوید میلیبند گفت که ایران به خاطر مشابهت‌های فرهنگی، دینی و زبانی با افغانستان، کشوری با نفوذ به شمار می‌رود و شراکت آن برای ایجاد صلح در افغانستان لازم است. وقتی سخن از راه‌حل منطقه‌ای برای بحران افغانستان به میان می‌آید، معمولا اشاره‌ای به نقش ایران، پاکستان، عربستان سعودی و به درجات کمتر هند و ترکیه‌ است، اما در میان این کشورها، ایران و پاکستان جایگاه ویژه‌ای دارند. زیرا تحولات افغانستان در چهار دهه گذشته، عمیقا با منافع و مواضع تهران و اسلام‌آباد گره خورده است. دو کشور در زمان اشغال افغانستان توسط شوروی، پایگاه و پناهگاه اصلی جنگجویان و آوارگان افغانی بودند.

وجه دیگری از کنفرانس لندن هم برای ایران اهمیت ویژه دارد؛ کرزای پیشنهاد مصالحه با گروه طالبان را مطرح کرده و با این پیشنهاد، عملا سطح بازیگری و درجه حساسیت ایران را بالاتر برده است.

ایران سال‌ها پیش از ورود نیروهای بین‌المللی به افغانستان و به قدرت رسیدن حامد کرزای، بار سیاسی و مالی مهار طالبان را به دوش کشیده و بابت این نقش خود خسارت‌های امنیتی و انسانی سنگینی متحمل شده که مشهورترین آنها تهاجم طالبان به کنسولگری ایران در مزار شریف بود. حال اگر قرار بر ورود طالبان به ترتیبات سیاسی افغانستان باشد، خسارت‌های پیشین این گروه به ایران، باری اخلاقی به دوش دولتمردان کنونی افغانستان و کشورهای عضو ائتلاف جهانی خواهد گذاشت، زیرا ایران نخستین کشوری بود که تلاش برای مهار طالبان را شروع کرد و بازیگران موثر جهانی، در این زمینه به ایران کمک نکردند. در واقع مساله مهار طالبان زمانی اهمیت جهانی یافت که متحدان دولت طالبان، یعنی گروه القاعده به خاک آمریکا یورش بردند و فاجعه ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ را آفریدند. بنابراین، دولت ایران اکنون در افغانستان سه برگ برنده یعنی؛ طرح خروج نیروها، لزوم بازیگری همسایگان و بحث مشارکت دادن طالبان در قدرت را در اختیار دارد. ایران در کنفرانس لندن نماینده‌ای نداشت که مواضع خود را در زمینه این سه موضوع تشریح کند؛ اما از آنجا که قرار شده تصمیم نهایی در اجلاس آینده و در کابل اتخاذ شود، ایران فرصت کافی در اختیار دارد که در آن اجلاس، جایگاه شایسته خود را بجوید.