درباره تحقیق و تفحص از بانکها
واجبتر از نان شب
وقتی بیان میشود شخصی «بیپناه» است، چه ویژگیهایی برای او در نظرتان تجسم میشود؟
محمدصادق جنانصفت
وقتی بیان میشود شخصی «بیپناه» است، چه ویژگیهایی برای او در نظرتان تجسم میشود؟ معمولا، فرد «بیپناه» به کسی گفته میشود که توانایی، دانایی و راه مناسب برای حفظ حق شهروندی و حقوق قانونی و عرفی خود را نمیشناسد و بدتر از آن، کسانی که مطابق قانون و عقل و منطق باید حافظ حق و حقوق او باشند، خواسته یا ناخواسته تصمیمهایی اتخاذ میکنند که به زیان فرد بیپناه است.
با این توصیف مختصر، به نظر میرسد پساندازکنندگان خرده پای ایرانی که ناگزیر شدهاند حاصل کار خود را در بانکهای دولتی بگذارند، از «بیپناه»ترین افراد به حساب میآیند. صدها هزار پسانداز کننده کوچک ایرانی در سراسر ایران زمین، به امید اینکه پساندازشان از شر تورم در امان باشد، پول خود را به بانکهایی دادهاند که روسای آنها براساس دستورات اداری، این پولها را به ارزانترین قیمت بازار در اختیار گروه دیگری از افراد قرار دادهاند. اکنون معلوم شده است که دریافت کنندگان وام از بانکها که به محض گرفتن وام، سود بردهاند، از پرداخت بدهی خود امتناع میکنند یا اینکه از پرداخت این وامهای دریافت شده عاجز هستند. نتیجه کار، یکی است: حق و حقوق صدها هزار پساندازکننده ضایع شده است.
چرا به روزی رسیدهایم که مقامهای دولتی و بانک مرکزی به هر دری میزنند تا این مشکل بزرگ حل شود؟ دلیل اصلی وضعیت تاسف بار نظام بانکی ایران به ویژه در سالهای اخیر، نگاهی است که بانکها را بنگاه اقتصادی نمیداند و باور دارد که این نهادها تنها به این دلیل که مالک آنها دولت است، باید پسانداز شهروندان را جمعآوری کرده و به دستور دولت به فعالیتها و بنگاههای تعیین شده از طرف دولت بدهند. این نگاه و این باور بوده است که به رشد پرداخت وام حتی بیشتر از اندازه قانونی منجر شده است. همین باور بوده است که عدم پرداخت بدهی از سوی وامگیرندگان را به دلایل گوناگون با بخشش خود تشدید کرده است. بانکهای ایرانی اکنون در حالت شکنندهای قرار دارند و برخی تحلیلها حاکی از این است که تداوم این وضعیت- رشد نسبت بدهیهای معوقه به ارزش سرمایه و کاهش سپردهگذاریها- منجر به افزایش احتمال ورشکستگی خواهد شد.
در چنین وضعیتی است که «تحقیق و تفحص از بانکهای دولتی» یک اقدام ضروری است. اعضای گروه تحقیق و تفحص باید با سرعت، دقت و استفاده از نظرات کارشناسان معلوم کنند که کدام دستورات و تصمیمها به پیدا شدن این وضعیت تاسفبار کمک کرده است. تفکیک مطالبات معوقه به تفکیک دولت و موسسهها و شرکتهای دولتی و نهادهای شبهدولتی و شهروندان، تفکیک مطالبات معوقه به دو بخش مطالبات تکلیفی و غیرتکلیفی و... از نتایجی است که باید به آن برسیم. این اقدام باید به این نتیجه برسد که نگاه مالکانه به سپردههای مردم تغییر کند و حق و حقوق شهروندان به خودشان بازگردد. در غیر این صورت، وضعیت فعلی قابل تکرار است. گرفتن حق پساندازکنندگان بیپناه از نان شب واجبتر است.
ارسال نظر