محمود صدری

دولت افغانستان، دو ماه پس از برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری این کشور، اعلام کرده است که هیچ‌یک از نامزدها به اکثریت آرا (۵۰درصد به علاوه یک رای) دست نیافته‌اند و حالا ... ... باید حامد کرزای و عبدالله عبدالله در دور دوم انتخابات رقابت کنند. علتی که رسما برای ابطال شماری از آرای حامد کرزای و کشاندن آن به زیر حد نصاب پیروزی اعلام شده، تقلب در برخی حوزه‌های رای‌گیری بوده است. حال آن که یک ماه ونیم پیش کمیسیون انتخابات از احتمال پیروزی کرزای سخن گفته بود و حتی کرزای به اعتبار همان پیش‌بینی، دست‌کم یک پیام تبریک هم دریافت کرد.

حال پرسش این است که آیا علت اصلی کشیده شدن انتخابات به دور دوم، تقلب بوده است یا تقلب به علاوه ملاحظات دیگر. به احتمال زیاد، تقلب عامل یگانه و اصلی دو‌مرحله‌ای شدن انتخابات نبوده است؛ زیرا اگر چنین بود، شمارش و بازشماری آرای افغانستان (حدود ۵/۵میلیون رای) چندان کار دشواری نبود که دو ماه طول بکشد. طبق مصوبه کمیسیون انتخابات، قرار بود دو هفته پس از انتخابات، نتایج نهایی اعلام شود، اما این کار دو ماه طول کشید. ظن غالب این است که این دو ماه بیشتر صرف مذاکرات شده است تا شمارش و بازشمارش آرا.

افغانستان از حدود یک دهه پیش، به لحاظ حقوقی کشوری آزاد و دموکراتیک به شمار می‌رود و قاعدتا در چنین کشوری، رای‌دهندگان، تعیین‌کنندگان اصلی مسیر سیاسی کشور به شمار می‌روند، اما واقعیت چیز دیگری است.اولا، هنوز نقش شیوخ و سران قبایل و طوایف افغانستان در سمت‌گیری قدرت، مهم و تعیین‌کننده است. ثانیا، افغانستان اکنون یک موضوع و مساله بین‌المللی است که سیاست داخلی آن از تحولات جهانی به ویژه اراده کشورهای عضو ائتلاف جهانی و در راس آنها ایالات متحده تاثیر می‌پذیرد.تلفیق این دو پدیده موجب شده است که رویکرد سیاسی در افغانستان، بسیار بیش از آنکه تابعی از افکار عمومی به معنای مصطلح آن باشد، از فرهنگ مذاکره و مصالحه که در افغانستان سابقه‌ای دیرینه دارد، تاثیر بپذیرد.

در واقع، چه در انتخابات افغانستان تقلب امری واقعی و فراگیر بوده یا اینکه درباره آن بزرگنمایی شده باشد، حکومت کابل نمی‌توانست آن را نادیده بگیرد. زیرا اگر حامدکرزای بر منصبی می‌نشست که زیر آن رودخانه مواج بدگمانی و شائبه تقلب در حرکت بود، هم روابطش را با قبایل و طوایف شمال و غرب افغانستان که پایگاه رای رقیب اصلی وی عبدالله عبدالله بود، تخریب می‌کرد و هم اینکه اعتبار حقوقی و اقتدار اخلاقی دولتش خدشه‌دار می‌شد و رابطه‌اش را با دموکراسی‌های غربی به خطر می‌انداخت. اینکه آمریکا تصمیم‌گیری درباره تقویت جبهه ضد القاعده و طالبان را به حل و فصل نهایی مساله انتخابات موکول کرده است، برای کرزای نشانه روشنی بود و احتمالا بر تصمیم وی مبنی بر پذیرش مرحله دوم انتخابات بی‌تاثیر نبوده است.حامد کرزای با شناخت دقیقی که از مناسبات اجتماعی و سیاسی کشورش دارد، می‌داند که اداره کشور بحران‌زده افغانستان بدون حمایت همه یا دست کم بیشتر طیف‌های قومی و سیاسی ناممکن است و حتی اگر او بتواند به لحاظ قانونی جایگاه خود را تثبیت کند، بدون رضایت دیگران، کاری از پیش نخواهد برد. بنابراین، محتمل‌ترین دلیلی که کرزای برای تن دادن به اعتراض نامزد مخالف خود داشته، نیاز ملکداری او به حمایت سراسری است. اگر کرزای در دور دوم انتخابات پیروز شود، حتی اگر با آرای کمتری نسبت به وضع کنونی به ریاست جمهوری برسد، حتما مقتدرتر خواهد شد و اگر رقیبش به پیروزی برسد، نام کرزای به عنوان کسی که راه انتخابات آزاد را در کشورش هموار کرده است، ماندگار خواهد شد.