خلق بیرویه پول پرقدرت هشدار دهنده است
افزایش پول پرقدرت (پایه پولی) درسال ۸۷، باور کردنی نیست؛ طبق گزارش پولی رییس بانک مرکزی، پول پرقدرت درسال گذشته حدود ۵۰درصد نسبت به سال ۸۶ افزایش یافته است؛ اگرچه با توجه به کاهش ضریب فزاینده نقدینگی، رشد نقدینگی درسال ۸۷ تا سطح ۱۶درصد کاهش یافته است،
حمید زمانزاده
افزایش پول پرقدرت (پایه پولی) درسال ۸۷، باور کردنی نیست؛ طبق گزارش پولی رییس بانک مرکزی، پول پرقدرت درسال گذشته حدود ۵۰درصد نسبت به سال ۸۶ افزایش یافته است؛ اگرچه با توجه به کاهش ضریب فزاینده نقدینگی، رشد نقدینگی درسال ۸۷ تا سطح ۱۶درصد کاهش یافته است، اما آمار مربوط به پایه پولی هشدار دهنده است. این هشدار از سه ناحیه خطری عمده است: خطر اول، ضعف بیش از پیش ساختار بوروکراتیک دولت در تامین مالی مخارج خود است. خطر دوم، تضعیف بیش از پیش استقلال بانک مرکزی در کنترل و مدیریت پایه پولی (پول پرقدرت) است و در نهایت خطر سوم از ناحیه تقویت زمینههای گسترش تورم در آینده نزدیک است.
خطر اول: بررسی ابعاد مساله افزایش خارقالعاده پول پرقدرت، نشان میدهد که تامین مالی مخارج دولت از طریق خلق پول، گسترش یافته است و این امر دربردارنده این پیام ضمنی است که ساختار بوروکراتیک دولت، درتامین مالی، بیش از پیش تضعیف شده است و دولت بیش از پیش از مسیر استفاده از حق الضرب پول و خلق پول پرقدرت، به تامین مالی مخارج خود میپردازد. در واقع پول جادهای آسان در اختیار سیاستگذاران دولت گذارده است تا خرج کنند، خرج کنند و خرج کنند. حق ضرب پول در اختیار دولت است؛ بنابراین منابع مالی به حد کافی در دسترس دولت خواهد بود و از آنجا که وظایف دشواری مثل ساختن نظام و اقتدار اداری، زمان بر و دشوار بوده و پاداشهای آنی اندکی فراهم میکند، حقیقتا خرج کردن به سازوکار ساده و ابتدایی دولتمندی تبدیل شده است؛ به نحوی که پول، دائما جایگزین اقتدار و توانایی دولت و ساختار بوروکراتیک آن میشود؛ تداوم این روند البته که برای اقتصاد ایران هشدار دهنده است. تاملی کوتاه و گذرا بر دنیای پول اعتباری، کافیاست تا قدرت بسیار بزرگی که حق ضرب پول به دولتها میدهد، برای هر کسی روشن شود. برای لحظهای تصور نمایید که حق ضرب پول در اقتصاد یک جامعه، در اختیار شما بود؛ به واسطه در اختیار داشتن چنین حقی چه احساسی به شما دست میداد؟!
احتمالا محدودیتی برای قدرت مالی خود حس نمیکردید، قید بودجهای برای خود متصور نبودید، به هر میزان که نیاز داشتید، میتوانستید پول خلق نمایید، آن را به دیگران بدهید و هر آنچه میخواستید با آن پول بخرید؛ احتمالا هر کس قیمتی دارد!، قیمتش را میپرداختید و هر آنکه را میخواستید با آن پول اجیر میکردید! هر میزان پول را به هر کس که میخواستید، بذل و بخشش میکردید، به سخاوت خویش در بخشیدن از کیسه خلیفه افتخار میکردید و همگان، شما و دستان سخاوتمند شما را ستایش میکردند! تصورش را بکنید، با حق ضرب پول، چه منبع عظیم و سرشاری از قدرت، ثروت و شوکت که در اختیار شما نبود! البته اینکه شما تا چه میزان بخواهید از قدرت ناشی از حق ضرب پول استفاده نمایید، بسته به انصاف شما و البته درایت شما است؛ باید مراقب باشید که آنقدر بیحساب و کتاب پول خلق و خرج نکنید که پولتان بیاعتبار شود و دیگر کسی برای پول شما تره هم خرد نکند؛ به هر حال هر چیزی حدی دارد!.
البته خلق پول از طریق استفاده از حق قانونی حکومتها برای ضرب پول، یکی از راههای کسب درآمد برای هر دولتی در دنیای پول اعتباری است. در عموم کشورها، بدهی دولت به بانک مرکزی (به عنوان یکی از اقلام منابع پول پرقدرت)، که از مسیر تامین مالی کسری بودجه دولت از طریق استقراض از بانک مرکزی شکل میگیرد، همان مسیری است که دولتها میتوانند از طریق استفاده از حق الضرب پول برای خود کسب درآمد نمایند؛ اما در ایران مسیر مهمتر دیگری نیز برای کسب درآمد از طریق استفاده از حق الضرب پول در اختیار دولت است؛ فروش دلارها (یا همان یوروها!)ی نفتی توسط دولت به بانک مرکزی، جاده آسانی در اختیار دولت برای کسب درآمدهای ریالی است. همان طور که قلم بدهی دولت به بانک مرکزی نشاندهنده استفاده دولت از حق الضرب پول از مسیر استقراض دولت از بانک مرکزی میباشد، قلم داراییهای خارجی بانک مرکزی (به عنوان یکی دیگر از اقلام منابع پول پرقدرت)، نیز بیانگر استفاده دولت از حق الضرب پول از مسیر فروش دلارهای نفتی برای کسب درآمدهای ریالی میباشد. بنابراین دولت در ایران جهت استفاده از حق الضرب پول برای کسب درآمد، دارای امکانات بیشتری است؛ یک امکان به تامین مالی کسری بودجه دولت از طریق استقراض از بانک مرکزی مربوط میشود و امکان دیگر به فروش دلارهای نفتی از طرف دولت به بانک مرکزی که در نهایت به صورت ذخایر ارزی نگهداری میشود، مربوط است؛ البته ذکر این نکته ضروری است که تمامی دلارهای نفتی که از طرف دولت به بانک مرکزی فروخته میشود، به خلق پول منتهی نمیشود، بلکه صرفا آن بخشی که خود را به صورت افزایش خالص داراییهای خارجی بانک مرکزی نشان میدهد، خالق پول پرقدرت است و مابقی ارزهای خریداری شده از دولت که توسط بانک مرکزی در بازار ارز به فروش میرسد، در خلق پول پرقدرت تاثیری ندارد.
مساله این نیست که دولتها همه جا از حق الضرب پول برای تامین مالی مخارج خود استفاده میکنند، مساله این است که میزان استفاده از حق الضرب پول چقدر است. در سال ۸۷، پول پرقدرت حدود ۵۰درصد افزایش یافته است. وقتی به سهم عمده خالص داراییهای خارجی بانک مرکزی در افزایش پایه پولی توجه کنیم، آنگاه متوجه میزان استفاده گسترده دولت از خلق پول پرقدرت جهت تامین مالی مخارج دولت خواهیم شد. این امر بیانگر ضعف فزاینده ساختار بوروکراتیک دولت در مالیاتستانی و وابستگی بیشتر آن به تامین مالی از طریق خلق پول پرقدرت است؛ البته این موضوع، در بر دارنده خطرات بزرگی برای اقتصاد ایران است.
خطر دوم: تامین مالی مخارج دولتی از مسیر خلق پول پرقدرت، علاوه بر تضعیف ساختار بروکراتیک دولت، موجب شده است تا بانک مرکزی بیش از پیش استقلال عمل خود را جهت مدیریت پایه پولی و به تبع آن نظام پولی کشور از دست بدهد. افزایش خالص ذخایر ارزی بانک مرکزی به دلیل فروش دلارهای نفتی توسط دولت به بانک مرکزی، اکنون مهمترین منبع افزایش خارقالعاده پول پرقدرت است. مشکل اساسی در این است که دولت در ایران، به خصوص در سالهای اخیر، بانک مرکزی را به عنوان ماشین خلق پول برای رفع نیازهای مالی خود میشناسد.
این نگرش و رفتار دولت در نسبت با بانک مرکزی، عملا موجب تسلط سیاستهای مالی دولت بر سیاستهای پولی بانک مرکزی شده است. از این نظر، افزایش خارقالعاده پایه پولی، بیانگر این امر است که استقلال بانک مرکزی در برابر دولت بیش از پیش تضعیف شده است و البته این موضوع نیز در بر دارنده خطرات بزرگی برای اقتصاد ایران خواهد بود.
خطر سوم: افزایش پایه پولی به میزان ۵۰درصد، خطر افزایش رشد نقدینگی در آینده نزدیک و افزایش تورم را در بر دارد. مسوولان امر اکنون خیالشان راحت است که در سال گذشته با وجود رشد ۵۰درصدی پایه پولی، به دلیل کاهش ضریب فزاینده نقدینگی، رشد نقدینگی در حد ۱۶درصد مهار شده است؛ اما با این حال، چندان هم جای آسودگی خیال نیست! چراکه ضریب فزاینده نقدینگی، آن قدرها تحت کنترل و اراده دولت نیست؛ اگر اوضاع اقتصادی و رفتار اقتصادی مردم و بانکها تغییر کند، آنگاه ضریب فزاینده نقدینگی میتواند مسیر افزایش را در پیش گیرد و اگر ضریب فزاینده نقدینگی در آینده نزدیک افزایش یابد، آنگاه حجم عظیم پول پرقدرتی که سال گذشته به سیستم پولی تزریق شد، میتواند با دامن زدن به رشد نقدینگی، خطرات تورمی نهفته در خود را آشکار نماید؛ البته این هم خطر دیگری برای اقتصاد ایران است که نباید کوچک انگاشت!
ارسال نظر