عبور از اقتصاد دلالی با یک بسته پولی؟
دلالی مسکن و سکه طلا در آخرین روزهای سال گذشته از سوی بانک مرکزی به عنوان پربازدهترین فعالیتهای اقتصادی سال ۱۳۸۶ معرفی شد و در این میان، بازدهی سرمایهگذاری در اوراق بهادار و نیز سپردهگذاری بانکی در رتبههای نازلی قرار گرفت که ...
دلالی مسکن و سکه طلا در آخرین روزهای سال گذشته از سوی بانک مرکزی به عنوان پربازدهترین فعالیتهای اقتصادی سال ۱۳۸۶ معرفی شد و در این میان، بازدهی سرمایهگذاری در اوراق بهادار و نیز سپردهگذاری بانکی در رتبههای نازلی قرار گرفت که ...
... نشانگر رونق اقتصاد دلالی است.
گرایش به دلالی داراییهای فیزیکی در ادبیات اقتصاد مدرن به عنوان نشانهای از عقبگرد محسوب میشود و به همین دلیل بررسی علل آن حائز اهمیت فراوان است. متد بررسی وقایع اقتصاد کلان در علم اقتصاد مبتنیبر جمع جبری رفتارهای اقتصادی فردی است و به همین دلیل برای یافتن پاسخی به سوال مطرحشده بهتر است به این پرسش جواب دهیم که علل گرایش فعالان اقتصادی به دلالی داراییهایی چون مسکن و طلا چیست؟
اگر این فرض بسیار ساده را بپذیریم که هدف اصلی همه فعالان اقتصادی و حتی مردم عادی حفظ ارزش واقعی داراییهای خود است، طبیعی است که نباید انتظار داشته باشیم یک فعال اقتصادی اهل حساب و کتاب، سرمایه خود را در بازاری به کار اندازد که در انتهای سال باعث منفی شدن ترازنامه عملیاتی وی شود.
فعالان اقتصادی برعکس اکثر بوروکراتها، انسانهای بسیار هوشمندی هستند که اکثریت آنها به راحتی قادر به پیشبینی حداقل یکساله جهتهای اصلی اقتصادی براساس تصمیمات کلان دولتمردان هستند و به همین دلیل کاری به اهداف آرمانی سیاستهای اقتصادی ندارند بلکه برای آنها نتیجه قابل پیشبینی از این سیاستها مهم است و بر مبنای همین پیشبینیها به برنامهریزی کسبوکار خود میپردازند. به عنوان مثال، شاید هدف سیاستگذار از سیاست کاهش نرخ بهره، تشویق تولیدکنندگان از یک سو و کاستن از نرخ تورم از سوی دیگر باشد.
اما سادهاندیشی است اگر تصور کنیم که فعال اقتصادی هم بر مبنای این اهداف آرمانی به برنامهریزی بپردازد. براساس تئوری «انتظارات عقلایی» که یکی از مهمترین نظریههای مطرح برای تبیین عملکردهای اقتصادی است، مبنای تصمیمات فعالان اقتصادی، پیشبینیهایی است که از سیاستهای دولت ایجاد میشود و نه اهداف آرمانی دولتمردان که متاسفانه در بسیاری از اوقات مبنای برنامهریزی اقتصاد ملی قرار میگیرد.
به عبارت دیگر، همان گونه که دولتمردان نمیتوانند با صرف توصیه به مردم برای کاهش مصرف برق، مبنای سیاستگذاری عرضه برق را «تحقق توصیه» خود قرار بدهند، دقیقا به همین دلیل نمیتوانند برنامههای کلان اقتصادی را با فرض تحقق آرمانهای خود شکل بدهند که ظاهرا متاسفانه اینگونه شده است.
در عین حال، صحبت از گذشته جز برای عبرتآموزی و تصحیح روشها غیرنافع است و ذکر همین چندجمله نیز هدفی جز تامین همین نیت ندارد.
رواج دلالی در ۲ سال اخیر، به این دلیل بود که فعالان اقتصادی از حفظ ارزش پول خود در بازارهای پول و سرمایه - مدرنترین بازارهای یک اقتصاد پویا- ناامید شدند و ناگزیر رخت خود به بازار مسکن و طلا بردند.
اقتصاد مدرن راهکارهای بسیار کارآمدی را به دولت برای هدایت انگیزههای دلالی به بازار سرمایه ارائه میکند که متاسفانه به اکثر این راهکارها بیاعتنایی میشود.
اگر انگیزههای سفتهبازی فعالان اقتصادی به بازار اوراق بهادار هدایت شود، هم اهداف سفتهبازان تامین میشود و هم منابع ملی به سمت تولید و فعالیتهای سالم هدایت میشود وگرنه راهی جز سفتهبازی مذموم و تباهیآور در بازار داراییهای فیزیکی چون ملک و مستغلات نیست.
در عین حال، میشد با پرداخت سود واقعی به سپردهگذاران در بانکهای کشور، آنها را از حفظ ارزش واقعی پول خود مطمئن ساخت تا این نقدینگی کلان چونان اژدهای توصیفشده در مثنوی به جنبش در نیاید، چراکه حرکت معکوس در این مسیر عاقبتی جز آنچه شاهد آن هستیم ندارد و تکرار استدلالها در این زمینه ملالآور است.
بسته پولی بانک مرکزی هماکنون با رویکردی کاملا محافظهکارانه سعی در اصلاح روشهای ناکارآمد گذشته دارد؛ هرچند که به دلیل دیر شدن این نوشدارو، امراض دیگری نیز اقتصاد را گرفتار کرده است که از آنها نباید غافل شد و مهمترین آنها اوضاع نابسامان بخش تولید است. اما شک نباید کرد که راه ساماندهی نظام تولید در خزانه بانکها نیست و به راهکارهایی مدرن باید اندیشید که ذکر آنها از حوصله این مقال خارج است.
ارسال نظر