بازی از نوع چینی
رهبران حزب کمونیست چین، حتی در خواب هم نمیدیدند، روزی بازار بزرگ ایران به آسانی آب خوردن در اختیار شرکتهای دولتی و خصوصی این کشور قرار گیرد.
محمدصادق جنانصفت
رهبران حزب کمونیست چین، حتی در خواب هم نمیدیدند، روزی بازار بزرگ ایران به آسانی آب خوردن در اختیار شرکتهای دولتی و خصوصی این کشور قرار گیرد. اما این اتفاق به دلایل گوناگون از جمله به قول اسدا... عسگر اولادی، رییس اتاق بازرگانی ایران و چین، اخم غرب به ایران، این فرصت بینظیر را در اختیار چین قرار داد تا حدود ۱۸میلیارد دلار کالا به ایران صادر کند. علاوه بر این، در غیاب شرکتهای معتبر جهان، شرکتهای نه چندان نیرومند چینی، این کامیابی را به دست آوردهاند که قراردادهایی به ارزش ۳۰میلیارد دلار برای طرحهای عمرانی در ایران با طرفهای ایرانی منعقد کنند. این در حالی است که شرکتهای بزرگ ژاپنی با دهها سال سابقه و داشتن مهارت و توانایی و تکنولوژی بالا، از این بازار محروم ماندهاند.به طور مثال در حالی که سابقه صنعت اتومبیلسازی چین در مقایسه با ژاپن بسیار اندک و سطح توسعه این صنعت در چین بسیار نازل است شرکتی مثل چری موفق شده است با خودروسازان ایرانی قرارداد ببندد، اما شرکتی مثل تویوتا در ایران حضور ندارد. سخاوت ایرانیها نسبت به چین در همین موضوع خلاصه نمیشود و به سایر مسائل اقتصادی نیز کشیده شده است. با این همه، چینیها به گفته رییس اتاق بازرگانی ایران، سرپرست معاونت اقتصادی وزارت خارجه و رییس اتاق مشترک ایران و چین، رفتارشان با ایران فاقد هرگونه احساس تعهد است و در برابر اخم غرب تسلیم شده و شرایط دادوستد پولی و بانکی را بسیار سخت کردهاند. رهبران حزب کمونیست چین اکنون با این تصور که ایران جز پناه بردن به این کشور راهی در پیش ندارد، دربرابر درخواست مقامهای بازرگانی غیردولتی و مقامهای ایرانی برای تسهیل دادوستد پولی، بیتفاوتی پیشه کردهاند، اما این روند میتواند تغییر یابد.
واقعیت این است که کالاهای تولیدشده در چین با قیمتهای کمتر و کیفیت مشابه در ویتنام، در فیلیپین و در تایلند تولید و به سادگی میتواند وارد بازار ایران شود و هیچ اتفاقی نیز در بازار نمیافتد. حتی مشروط کردن ادامه اجرای برخی طرحهای نه چندان سرنوشتساز با چین نیز میتواند در دستور کار قرار گیرد. ایران چه نیازی دارد که حزب کمونیست چین را به اندازه سرسوزن تقویت کند و بازارهایش را در اختیار شرکتهای چینی قرار دهد. کاش کار به اینجا نمیرسید که ناگزیر شویم از یک سفیر بیاختیار انتظار مساعدت داشته باشیم، اما راه برگشت وجود دارد.
ارسال نظر