پویا جبل عاملی

یکی از مباحث بحث‌برانگیز میان اقتصاددانان این است که آیا «پول» بر اقتصاد اثر «واقعی» دارد یا نه؟ منظور از اثر واقعی تاثیر بر تولید ملی و رشد اقتصادی است. در ایران فارغ از این حجم مطالعاتی، همگان می‌پندارند، برای تولید و رشد نیاز به «پول» است. هر جا خواسته‌ایم تولیدی راه بیافتد و اشتغالی حاصل شود به دنبال ایجاد «اعتبار» و «پول» بوده‌ایم.

در حقیقت این یک اشتباه فراگیر است که اصولا مفهوم «پول» با «سرمایه مالی» خلط می‌شود. سرمایه در ذات خود مولد است، اما پول ضرورتا قادر به ایجاد سرمایه برای تولید نیست. اگر بخواهیم ساده‌تر به این مساله فکر کنیم کافی است خواننده یک بار از خود بپرسد «چرا اگر پول، سرمایه موردنیاز برای تولید و رشد است، بانک‌های مرکزی جهان چون کارخانه پول‌سازی عمل نمی‌کنند تا مدام سرمایه تولید کنند و باعث رشد شوند؟» پاسخ معلوم است: پول سرمایه نیست که مولد باشد. با این وجود تاریخ اقتصادی ایران به خاطر همان درد نفتی بودن همیشه انگاشته است که برای رشد نیاز به پول است و نفت باید فروخت و پول حاصل باید کرد و نظاره‌گر رشد نشست. پروسه‌ای که همه دولت‌های تاریخ معاصر بدون استثنا به‌دنبال آن بوده‌اند. اگر امروز شاهد رشد نقدینگی هستیم که حتی از بیان آن در مجامع علمی و مراکز بین‌المللی عرق شرم بر پیشانیمان جاری می‌شود، همه به خاطر آن است که همه در این دیار فکر می‌کنند «تولید ملی» تابع «پول» است. با اطمینان می‌توان گفت که اعتبارات بانکی فارغ از مکانیسم بازار نه سرمایه‌ای برای ایجاد رشد و اشتغال که پولی است برای ایجاد تورم.

امروز اکثریت اقتصاددانان به این باور رسیده‌اند که پول «خنثی» است و تاثیری بر رشد اقتصادی ندارد. آنها نیز که به غیرخنثی بودن آن تاکید دارند می‌دانند که اثر آن بر تورم بیش از رشد اقتصادی است. راه رشد و توسعه هر چه باشد با سیاست‌های پولی انبساطی هرگز تامین نمی‌شود و سرانجامش به جز تورم نیست.

دولت محترم اگرچه نه با گوشزد متخصصان که با دیدن واقعیت بالاخره به این نکته دست یافت که دیگر نباید به تقاضاهای پولی پاسخ دهد، اما هنوز قدمی تا درک این منظور فاصله دارد که رشد و توسعه را در گرو رشد اعتبارات و پول نبیند.

اگر اقتصاددانان توسعه حتی در کشورهای نفتی بر سرمایه‌گذاری خارجی برای ایجاد رشد تاکید می‌کنند، به خاطر همین موضوع است که درآمد نفتی پیش از آنکه خصلت سرمایه‌ای در این اقتصادها از خود نشان دهد ماهیت پولی دارد و اگر امروز بسیاری در ایران معتقدند با این درآمد سرشار چه نیازی به سرمایه‌گذاری خارجی است، در حقیقت عدم فهم خویش را از ماهیت سرمایه نشان داده‌اند.

اینکه چگونه می‌توان «پول» نفتی را به «سرمایه» تبدیل کرد، خود بحث جداگانه‌ای را می‌طلبد که در خصوصی‌سازی صنایع نفتی نهفته است و اصولا با مشکلات بی‌شمار اجرایی شدن آن، بهتر است بحثی از آن نکنیم. اما نکته هنوز پابرجا است که نفت دولتی خصلت مولدی از خود در هیچ اقتصادی نشان نداده است.

رشد پولی باید متناسب با رشد اقتصادی صورت گیرد و دومی معلول اولی است و نه بالعکس. با درک این موضوع چه بسا یکی از عوامل موثر در تورم از بین رود و فرایند رشد از عناصر دیگری غیر از «پول» طلب شود و اقتصاد رونقی حقیقی گیرد.