بانکهای اروپایی؛ بانکهای ایرانی
چالش سیاسی ایران و غرب به روزهای حساس میرسد.
محمود اسلامیان*
چالش سیاسی ایران و غرب به روزهای حساس میرسد. هر روز شبکهها و رسانههای دنیا و خصوصا غربیها به این موضوع میپردازند. همه رفتوآمدها تحتتاثیر این مساله قرار دارد.اگر پوتین به ایران میآید، اصل موضوع سفر فراموش میشود و بحث فوق باز پررنگ میگردد.بوش به صراحت اعلام میکند که هدف از تحریم، تغییر عقیده مسوولان نظام جمهوری اسلامی ایران است. سه ماه پیش وزیر خزانهداری آمریکا در یک سفر طولانی اروپایی با تکتک بانکهای غربی رودررو مذاکره کرد و خواهان عدمهمکاری با بخشهای اقتصادی و بانکی ایرانیان شد.شکی نیست که سلسله اعصاب مالی کشور مورد هدف قرار گرفته است؛ اصولا خود جنگ هم هدف نیست، تحریمها نیز هدف نیستند، هدف تسلیم یک کشور به شرایطی است که مهاجم میخواهد.
هدف فشار اقتصادی در تنگنا قرار دادن مردم و گرفتن امتیازات است. همه اینها واقعیتی است که هر تولیدکننده و فعال اقتصادی از صبح تا شام با آن درگیر است. طبیعی است اقتصادی که بیش از دو دهه و پس از جنگ، ارتباطات وسیع بانکی و اقتصادی با شبکههای دنیا برقرار کرده است، در تنگنا قرار گیرد.
فعالان اقتصادی از بانکهای اروپایی که تحت سیطره خزانهداری آمریکا عمل میکنند، انتظاری ندارند. آنچه غیرطبیعی است برخوردهای نظام بانکی کشور در این شرایط با تولیدکنندگان داخلی است. در یک شرایط بحرانی و فشار انتظار از شبکه بانکی خودی، ارائه یک طرح اضطراری در حمایت از اقتصاد ملی است. فکر میکنم، همه پذیرفتهایم که شرایط اگر نگوییم بحرانی ولی غیرعادی است. غریبهها هل میدهند تا به دره سقوط کنیم از خودی انتظار داریم دستهایمان را بگیرد نه اینکه او هم همان کاری را بکند که غیر خودی اصرار دارد. اخطارهای پیاپی، احضار مدیران به دادگاهها حکم جلب اموال و انواع تهدیدها، روش مناسبی در یک حالت بحرانی نیست. تولیدکننده و کارآفرینی که تعدادی بر سر سفره او نشستهاند و در خدمت اقتصاد کشور است، نقش یک سرباز فداکار جبهه را دارد، سربازی که تدارک او از خارج مرزها در تنگنا قرار گرفته است.
این امر مسلم است که خودیها باید تدابیری بیاندیشند. نمیشود کشور درگیر مهمترین چالش سیاسی خود پس از جنگ باشد و هرکس راه خود را برود؛ شرط اصلی مقاومت، هماهنگی اجزای این سیستم در دفاع است. آیا نباید به مشکلات به وجود آمده توسط مسوولان اقتصادی غرب توجه داشت؟ آیا درگیر یک نبرد اقتصادی نشدهایم؟ آیا هدف راهبردی غرب فشار از مجرای اقتصاد نیست؟
هرچند دنیا به دلیل تفکر چندقطبی قادر به اعمال فشار کامل صددرصدی نیست؛ ولی باید پذیرفت که به هر حال تحریم اقتصادی در جریان است. بانکها باید پیگیر مطالبات خود باشند؛ ولی آیا نبایستی به عنوان یک رکن اقتصادی نظام به شرایط به وجود آمده توسط دشمن که دقیقا در حوزه عمل آنها است؛ توجه نمایند؟ ما نیازمند یک برنامه خاص اقتصادی برای مقابله هستیم. بازی غرب مدتها است شروع شده است، ما چه کردهایم؟
حرف بسیار است، ولی در عمل شاهد همان روندهای گذشته و عادی هستیم. تردید نداشته باشیم در جریان یک مبارزه نمیشود با شرایط عادی به نتیجه رسید. هر شرایطی الزامات خاص خود را میطلبد. مساله و اولویت اول امروز واحدهای صنعتی، نرخ بهره نیست، هرچند اهمیت داشته باشد. وقتی ارتباطات بانکهای دنیا با ایران مورد هدف قرار میگیرد، نظام بانکی ما هدف نیست بلکه هدف فعالان اقتصادی کشور هستند؛ زیرا آسیب به آنان است که میتواند در روند اقتصادی کشور اخلال ایجاد کند. امروز مساله اصلی واحدهای تولیدی، حمایت نظام بانکی در قالب یک برنامه عملیاتی متناسب با شرایط فعلی است نه تنها نظام بانکی، بلکه کلیه سازمانهایی که به نحوی درگیر این موضوع هستند، نیازمند یک برنامه خاص میباشند. متاسفانه عادت بد ما صبر کردن تا درگیر شدن با بحران است و آن زمان چارهاندیشی هزینههای بالا دارد. از شخص ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران انتظار داریم با توجه به شرایط موجود از سیستم بانکی کشور بخواهند با تعامل و تسامح با تولیدکنندگان، نه دلالان عمل نمایند؛ والا روند موجود؛ یعنی از یکسو مشکلات تامین مواداولیه به دلیل مسائل خطوط ارزی و بانکهای خارجی و از سویی دیگر فشار بانکهای داخلی باعث ریزش نیروی انسانی واحدها و توسعه بیکاری خواهد شد. امید است با ارائه یک برنامه مشخص از سیستم بانکی کشور، شاهد تعدیل برخوردهای موجود باشیم.
* رییس اتاق بازرگانی و صنایع و معادن اصفهان
ارسال نظر