دکترپویا جبل عاملی

این ستون پیش از این نیز بر این امر پافشاری کرده است که از منظر تئوری فرق است میان سرمایه و پول. یکی جزئی از عوامل تولید است و دیگری وسیله مبادله. یکی از دل بازار و خلاقیت خلق می‌شود و دیگری بیش از همه به دست بانک مرکزی. با این وجود عدم‌تمایز میان پول و سرمایه مالی موجب می‌شود که برخی تصور کنند می‌توان پول را تبدیل به سرمایه فیزیکی و انسانی کرد.

حال فراتر از این دید تئوریک، تحقیق معاون سابق اقتصادی بانک مرکزی نشان می‌دهد که در بلندمدت سیاست‌های انبساطی پولی در ایران تاثیر معناداری بر تولید و رشد اقتصادی ندارد و تنها بر تورم می‌افزاید. این همان اثبات تئوری در صحنه عمل است. جالب آنجا است که مقاله مورد ذکر می‌گوید که اتفاقا سیاست‌های انقباضی پولی می‌تواند موجب رشد اقتصاد ایران شود، آن هم از کانال تورم زدایی در اقتصاد؛ بنابراین توصیه سیاستی برای رشد اقتصادی و کاهش بیکاری بر مبنای این پژوهش می‌تواند این باشد که نباید برای ایجاد رونق به دنبال تزریق پول و ایجاد اعتبارات بود. چنانکه این پژوهش نشان می‌دهد، سرمایه خود بخش خصوصی کارآیی بالاتری نسبت به اعتبارات بانکی دارد. شاید این پرسش به ذهن خطور کند پس چرا مثلا در رکود اخیر اقتصاد جهانی بسته‌های پولی انبساطی به خصوص برنامه‌های تسهیل مقداری از سوی بانک‌های مرکزی به اجرا گذارده شد؟

پاسخ این است که مجریان این سیاست‌های پولی انبساطی بیش از همه به دنبال یک نقش کوتاه مدت برای پول بوده‌اند که ای بسا با یک شوک پولی اقتصاد به حرکت درآید؛ ضمن آنکه قصد آن بوده که این سیاست‌ها از طریق افزایش تقاضای کل ایجاد‌کننده رشد و رونق اقتصادی باشد. در حالی که در ایران، سیاست‌های پولی انبساطی بیشتر از طریق دادن اعتبارات بر آن است که به طور مستقیم تولید و عرضه کل اقتصاد را تحت‌تاثیر قرار دهد. در حقیقت خلط میان پول و سرمایه بیش از همه در سیاست‌های پولی ما دیده می‌شود تا موارد مشابه بین‌المللی آن. از سوی دیگر نباید از یاد برد که جنس رکود‌هایی که در اقتصاد‌های توسعه یافته ایجاد می‌شود با کشور‌های در حال توسعه متفاوت است. رکود در کشور‌های پیشرفته نه به دلیل تنگنا‌های تولید و عدم‌کشش عرضه کل، بلکه به دلیل عواملی در بخش تقاضا ایجاد می‌شود و از همین رو می‌توان با شوک‌های پولی بر تقاضا افزود و از دام رکود فرار کرد؛ هر چند روند آتی بهبود اقتصاد، بیش از همه متکی به عوامل بازاری است؛ اما در اقتصاد‌های در حال توسعه، رکود بیش از همه به دلیل تنگنا‌های تولید و مشکلات ساختاری بخش عرضه ایجاد می‌شود و از همین رو نمی‌توان با رویکرد‌ها و سیاست‌های پولی بر آن فائق شد.

شاید تنها عامل اثرگذار بر رشد اقتصادی همانی باشد که در پژوهش انجام شده آمده است و آن هم سیاست انقباضی پولی است که بتواند یکی از مشکلات ساختاری اقتصاد ایران-تورم دورقمی- را درمان کند. به این شکل، رکود در اقتصاد ایران وابسته به بخش عرضه است تا تقاضا.

از این رو سیاست پولی انبساطی قادر نیست رکود را تخفیف و رشد و تولید را افزون کند. از این رو است که تنها کاری که در حوزه مسوولیت مقامات پولی می‌گنجد آن است که سیاست‌هایی را اتخاذ کنند که در جهت لگام زدن بر تورم باشد و این امر تنها با اتخاذ سیاست پولی انقباضی صورت‌پذیر است و این مقامات نباید از اثر منفی این انقباض پولی بر رشد اقتصادی بیم داشته باشند که ای بسا با کاهش تورم اتفاقا بتوانند اثری مثبت بر رشد اقتصادی گذارند. با تمام اینها به نظر نمی‌رسد که با وجود وابستگی شدید سیاست‌های پولی به بودجه دولت، آن هم در زمان کنونی، شاهد سیاست‌های انقباض پولی مورد نیاز اقتصاد ایران باشیم.