محمد اکبرپور*

حدود ساعت ۳ و ۳۰ دقیقه بامداد تلفن همراه «آلوین راث» (Alvin Roth) زنگ می‌خورد. تا از خواب بیدار بشود تلفن قطع می شود. اما خب، او می‌داند که امروز چه روزی است و بنابراین به شماره‌ای که با او تماس گرفته زنگ می‌زند.

بلافاصله از آن سوی خط یک خبر بسیار مهم به او می‌دهند و سعی می‌کنند قانع‌اش کنند که این تلفن واقعی است و کسی او را فریب نداده. «من فکر نکردم که خبر سرکاری است، اما برایم جالب بود که از پشت خط گمان کردند که من چنین برداشتی دارم و سعی کردند قانع‌ام کنند که خبر واقعی است!» به او می‌گویند: این خبر تا ساعت ۴ محرمانه است. ساعت ۳ و ۴۵ دقیقه است که آلوین راثِ ۶۰ ساله، استاد پیشین دانشگاه‌هاروارد و استاد فعلی دانشکده‌ اقتصاد دانشگاه استنفورد، اطمینان کسب می‌کند که از امروز او زندگی متفاوتی خواهد داشت: او، به همراه لوید شپلی (Lloyd Shapley) اقتصاددان ۸۹ ساله‌ دانشگاه کالیفرنیا در لس‌آنجلس، برنده جایزه نوبل علوم اقتصادی در سال ۲۰۱۲ هستند.

ساعت ۱۰ صبح مصاحبه مطبوعاتی آلوین راث آغاز می‌شود. مجری برنامه تاکید می‌کند که پروفسور راث این ترم کلاسی ارائه داده‌اند که در ساعت ۱۱ آغاز می‌شود؛ بنابراین مصاحبه نمی‌تواند بیش از یک ساعت طول بکشد. جایزه نوبل امسال به دلیل فعالیت‌هایشان در زمینه‌ «نظریه‌ تخصیص پایدار و عملی‌سازی طراحی بازار» به آنها داده شده و کلاس ساعت ۱۱ آلوین راث دقیقا در مورد همین موضوع است. مصاحبه مطبوعاتی به پایان می‌رسد و آلوین راث به سمت کلاس می‌رود. در آغاز کلاس دوربین‌های شبکه‌ ای‌بی‌سی و خبرنگاران در کلاس جمع شده‌اند. شاگردان سابق پروفسور راث که بسیاری از آنها استاد دانشگاه استنفورد هستند برای وی جشنی کوچک تدارک دیده‌اند. برنامه در کمتر از ۵ دقیقه تمام می‌شود، خبرنگارها و استادهای دیگر می‌روند و کلاس «طراحی بازار» آلوین راث به شکل سابق به کار خود ادامه می‌دهد.

اما برنده‌ پیشکسوت جایزه‌ نوبل امسال اقتصاد، لوید شپلی است که مدت‌ها است همه منتظر اعلام نام وی به عنوان برنده‌ جایزه‌ نوبل اقتصاد هستند. شپلی که خبر جایزه‌ نوبل‌اش را صبح روز دوشنبه با حضور دو خبرنگار آسوشیتدپرس در جلوی خانه‌اش فهمیده، خود را یک ریاضیدان می‌داند و می‌گوید: «من خودم را یک ریاضیدان به حساب می‌آورم در حالی که این جایزه برای اقتصاد است. من هرگز در زندگی‌ام حتی یک درس اقتصادی نگذرانده‌ام!» با این همه، برخی از مهم‌ترین دستاوردهای علم اقتصاد و حتی مهندسی صنایع و علوم کامپیوتر در زمینه‌ نظریه بازی‌های همکارانه و «نظریه‌ جورسازی» (Matching theory) متعلق به این ریاضیدان بزرگ است و در روند پیشرفت نظریه بازی‌ها در نیم قرن گذشته، شپلی یکی از بزرگ‌ترین نام‌ها است.

یکی از مهم‌ترین فعالیت‌های علمی شپلی، مقاله معروف سال ۱۹۶۲ او همراه با دیوید گیل (David Gale) است. مساله‌ای که گیل و شپلی در این مقاله بررسی می‌کنند، به مساله «ازدواج پایدار» (Stable marriage) شهرت دارد که یکی از پایه‌های اصلی شاخه‌ تخصیص منابع در اقتصاد است. چکیده‌ حرف اصلی این مقاله را با یک مثال ساده می‌توان فهمید: فرض کنید ده بیمارستان و ده پزشک وجود دارند. هرکدام از پزشک‌ها ترجیحاتی شخصی به روی بیمارستان‌ها دارند و آنها را از بهترین به بدترین برای خود مرتب می‌کنند و هرکدام از بیمارستان‌ها نیز ترجیحاتی روی پزشک‌ها دارند و برخی را به برخی ترجیح می‌دهند. هر بیمارستان دقیقا یک پزشک نیاز دارد و هر پزشک فقط می‌تواند در یک بیمارستان کار کند. سوالی که گیل و شپلی می‌پرسند این است که چطور می‌توان بیمارستان‌ها و پزشک‌ها را دوبه‌دو با یکدیگر پیوند داد به نحوی که این جورسازی پایدار باشد؛ به این معنی که هیچ پزشک و بیمارستانی نباشند که هر دو ترجیح بدهند، پیوند قبلی خود را از بین ببرند و به هم بپیوندند و هر دو از این تغییر راضی باشند. گیل و شپلی الگوریتمی ارائه می‌دهند که به زیبایی چنین پیوند پایداری را پیدا می‌کند.

مساله‌ ریاضی فوق در دنیای واقعی مساله بسیار جدی و دردسرسازی بود. در دهه ۴۰ میلادی پیوند پزشک‌ها و بیمارستان‌ها در آمریکا با مشکلات فراوانی همراه بود. به دلیل آنکه هیچ نهاد مرکزی‌ای کنترل این پدیده را به عهده نداشت، برای جذب نیرو بیمارستان‌ها به پزشک‌ها از سال‌ها پیش از فارغ‌التحصیلی پیشنهاد کار می‌دادند. به دلیل این پیشنهادهای پیش از موعد، بیمارستان‌ها اطلاعات کافی از توانایی‌های پزشک‌ها نداشتند؛ بنابراین بسیاری از پیشنهادها در آستانه شروع کار ملغی می‌شد؛ چرا که پزشک‌ها و بیمارستان‌ها با گذر زمان و شناخت بهتر علاقه‌ها و توانایی‌ها، گزینه‌های بهتری برای همکاری پیدا می‌کردند. اما این ردکردن پیشنهادهای قبلی مشکلات زیادی برای بیمارستان‌ها ایجاد می‌کرد. به عنوان مثال بیمارستان‌ها فرصت کافی برای تکمیل پرسنل خود نداشتند. به ناچار بیمارستان‌ها مهلت‌های نهایی بسیار سخت‌گیرانه‌ای برای تصمیم‌گیری اعمال کردند که منجر به تصمیم‌گیری نپخته پزشک‌ها و پشیمانی آنها می‌شد.

در چنین شرایطی بود که یک سیستم مرکزی به نام «برنامه ملی جورسازی پزشکان» در اوایل دهه‌ ۵۰ میلادی در آمریکا آغاز به کار کرد. آلوین راث در مقاله‌ سال ۱۹۸۴ خود نشان داد که الگوریتمی که آن سازمان استفاده می‌کرد شباهت زیادی به الگوریتم گیل و شپلی دارد و ثابت کرد که علت موفقیت آن این بود که جورسازی پدیدآمده توسط آن پایدار بود. در اوایل دهه‌ ۹۰ میلادی، آلوین راث همین مساله پزشکی را در انگلستان بررسی کرد و نشان داد در مناطقی که الگوریتم مورد استفاده پیوندهایی پایدار پدید می‌آورد، مساله تخصیص پزشک‌ها موفقیت‌آمیز بود و بالعکس.

اما حتی این هم پایان این داستان نبود. سیستم مرکزگرای فوق هم مشکلاتی داشت. به دلیل افزایش تعداد زنان در بازارکار پزشکی و در نتیجه افزایش تعداد زوج‌هایی که متقاضی شغل در بیمارستان‌هایی نزدیک به هم بودند مشکلاتی پدید آمد. بسیاری از زوج‌ها درخواست شغل نمی‌دادند چون بعید می‌دانستند در کنار هم شغل به دست بیاورند و ترجیح می‌دادند در کنار هم زندگی کنند. این مشکل و مشکلات دیگر باعث شد که آلوین راث و همکارانش در سال ۱۹۹۵ اقدام به طراحی الگوریتم جدیدی کنند که از سال ۹۷ تا امروز از آن استفاده می‌شود و سالانه بیش از ۲۰ هزار پزشک از طریق آن در بیمارستان‌های سراسر آمریکا مشغول کار می‌شوند که حدود ده درصد آنها زوج‌های پزشک‌اند.

تاثیر شاخه‌ علمی نسبتا نوین «طراحی بازار» در زندگی انسان‌ها همین‌جا به پایان نمی‌رسد. بازارهای گوناگونی وجود دارند که آلوین راث و دیگر دانشمندان علم طراحی بازار به کمک دستاوردهای گیل و شپلی در آنها تاثیراتی بسیار مثبت داشته‌اند. یکی از مهم‌ترین این بازارها، بازار کلیه است. خرید و فروش کلیه در بسیاری از کشورهای جهان ممنوع است؛ بنابراین تنها راه نجات بیماران کلیوی اهدای کلیه است. در خیلی از موارد نزدیکان یک بیمار حاضر به اهدای یک کلیه خود به بیمارشان هستند. اما لزوما هر کلیه‌ای قابل پیوند به هر بدنی نیست. اما وقتی چندصد و گاهی چندهزار متقاضی اهدای کلیه وجود دارد، می‌توان چرخه‌ای از اهدای کلیه‌ها تشکیل داد که در نهایت همه‌ افرادی که کلیه‌ خود را به شخصی که امکان دریافت کلیه‌ آنها را دارد، اهدا کرده‌اند، از طریق یک شخص دیگر برای بیمار خود کلیه به دست آورده باشند. طراحی و یافت چنین چرخه‌هایی از دیگر فعالیت‌های آلوین راث و همکارانش در دودهه گذشته بود.

مثال‌های فراوان دیگری وجود دارد که دانشمندان طراحی بازار به کمک ابزارهای ریاضی زندگی بهتری را برای انسان‌ها فراهم کرده‌اند. در عین حال، یکی از جالب‌ترین ویژگی‌های علم طراحی بازار این است که نقش ریاضیات درآن بسیار پررنگ است و ریاضیدانانی مانند شپلی در پیشرفت آن نقش اساسی داشته‌اند و با این همه، یکی از موثرترین شاخه‌های اقتصاد مدرن در بهبود رفاه اجتماعی بوده است. لوید شپلی و آلوین راث بدون شک شایسته کسب این جایزه بودند چراکه مانند بسیاری از دیگر برندگان نوبل اقتصاد دستاوردهای این دو علاوه بر پیشبرد علم اقتصاد تاثیر بسزایی در بهتر زیستن بشر داشته است. اما، به‌‌رغم ممتاز بودن این دو اقتصاددان، چندین دانشمند بزرگ دیگر در این شاخه‌ علم اقتصاد فعالیت می‌کنند که شایستگی کسب این جایزه را داشتند. همانطور که آلوین راث در مصاحبه مطبوعاتی‌اش اشاره کرد، این جایزه، جایزه‌ای برای کل دانشمندان شاخه‌ طراحی بازار است و انتظار می‌رود در چندسال آینده حداقل یک جایزه‌ نوبل دیگر به دانشمندان طراحی بازارها و این بار احتمالا به شاخه‌ «نظریه‌ حراج» (Auction theory) و طراحی مزایده یا مناقصه که پیوند نزدیکی با نظریه‌ جورسازی دارد، داده شود. نظریه‌ طراحی بازارهای حراج کاربردهای عملی بسیار مهمی در مساله‌ تخصیص منابع با ارزش مالی بالا مانند فرکانس‌های مخابراتی، چاه‌های نفت، الماس، برق تولیدی نیروگاه‌ها و بازار تبلیغات اینترنتی دارد.

بعد‌از‌ظهر روز دوشنبه پانزده اکتبر، دانشجویان دکترا و اساتید دانشکده‌ اقتصاد و مدرسه‌ تجارت دانشگاه استنفورد به همراه همسر و فرزندانشان در مراسمی خودمانی در منزل یکی از اساتید، کسب این جایزه را با حضور آلوین راث جشن می‌گیرند. استاد راهنمای تز دکترای آلوین راث هنگامی که راث دانشجوی تحصیلات تکمیلی دانشگاه استنفورد بوده، رابرت ویلسون، چند خاطره از دوران دانشجویی او تعریف می‌کند. همه لبخند می‌زنند. ویلسون این‌گونه صحبتش را به پایان می‌برد که بسیار خوش‌بین است که در دهه‌ پیش رو چند جایزه‌ نوبل دیگر به اساتید دانشگاه استنفورد داده شود و همه می‌دانند او چه افرادی را در ذهن دارد. خودش و چند دانشمند بزرگ دیگر که در سه دهه‌ گذشته عمیقا به پیشبرد فهم بهتر بشریت از تعاملات انسانی و اقتصادی کمک کرده‌اند و امروز در حال پرورش نسل‌های بعدی اقتصاددان‌ها هستند؛ نسل‌هایی که باید مسائل دنیایی را که محدودیت منابع در آن هرروز بیشتر و بیشتر می‌شود بهتر حل کنند. آلوین راث در پایان مراسم برای اقتصاددان‌های جوان پیامی داشت: «ما حتی به نزدیکی حل کامل مسائل طراحی بازار نرسیده‌ایم! مسائل بسیار مهمی باقی مانده که پیش روی نسل شماست.»

با تشکر از آقای محمدحسین رحمتی، دانشجوی دکترای اقتصاد دانشگاه «آستین تگزاس» به دلیل نظرات و پیشنهاداتش در مورد این نوشته.

* دانشجوی دکترای اقتصاد دانشگاه استنفورد و دانشجوی پروفسور «آلوین راث»