ناصر یارمحمدیان

کشورهای صنعتی غربی آبستن دو قرن تجربه توسعه‌یافتگی پس از انقلاب صنعتی می‌‌باشند و رسیدن کشور‌های در حال توسعه به ماشین حرکت توسعه آنها بدون توسل به تجربه توسعه‌یافتگی‌شان ... ... به همان اندازه وقت‌گیر است که این کشورها تحمل کرده‌اند و از سوی دیگر به دلیل سرعت فزاینده رشد و توسعه علم و دانش، ممکن است این شکاف بین کشورهای شمال و جنوب به طور فزاینده افزایش یابد؛ به همین خاطر توجه به میانبر‌ها در رفع این شکاف اهمیت بسزایی دارد.

سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی که معمولا از جانب کشورهای توسعه یافته‌تر به سمت کشور‌های در حال توسعه سرازیر می‌‌شود، یک راه انتقال این تجربه است. انتقال تکنولوژی، مدیریت، آموزش، انتقال سرمایه انسانی و کارآفرینی، از جمله پیامد‌های انتقال سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی است. متاسفانه کشور ایران در این بخش پس از انقلاب اسلامی‌‌ تاکنون نتایج امید بخشی نگرفته است. اگر به برخی آمارهای بین‌المللی نگاهی کنیم، عدم توجه سیاست‌های دولت‌های بعد از انقلاب را به این امر متوجه خواهیم شد. مطابق با گزارش سرمایه‌گذاری جهانی کنفرانس توسعه و تجارت سازمان ملل (UNCTAD ۲۰۰۸)، جریان ورودی سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی ایران برای سال ۲۰۰۵ که بیشترین مقدار را در بین این سال‌ها به خود اختصاص داده است، ۹۱۸‌میلیون دلار بوده و در سال قبل و بعد به ترتیب ۳۰۶ و ۳۱۷‌میلیون دلار بوده است. این در حالی است که این مقدار برای کشور چین در سال ۲۰۰۵ چیزی حدود ۷۹ برابر ایران بوده و در سال قبل و بعد به ترتیب ۱۹۸ و ۲۲۹ برابر ایران بوده و برای ترکیه در این سه سال ۹و ۱۱ و ۶۳ برابر ایران بوده است، ملاحظه می‌‌شود که این ارقام تا چه اندازه نجومی‌‌هستند و نشان دهنده عقب افتادن از قافله توسعه اقتصاد جهانی است.

کشور ایران در طول سال‌های ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۷ فقط توانسته است ۲/۰‌‌درصد از جریان ورودی سرمایه‌های خارجی در حال جریان در قاره آسیا را به خود اختصاص دهد که رقم بسیار پایینی است. همچنین نسبت سرمایه‌های وارد شده به ایران به کل سرمایه‌های وارد شده به کشور‌های در حال توسعه ۱/۰‌درصد است.

از آنجا که ایران به طور بالقوه قابلیت جذب سرمایه‌های خارجی را با توجه به وجود منابع و ذخایر خدادادی و همچنین نیروی کار گسترده دارا می‌‌باشد، امید می‌‌رود رییس‌جمهور آینده برنامه‌ای مدون و هدفمند برای جذب سرمایه‌گذاری خارجی داشته باشند. وجود پتانسیل جذب سرمایه‌های خارجی را می‌توان در شاخص پتانسیل سرمایه‌گذاری مستقیم(۱) ایران که توسط آنکتاد محاسبه شده است، ملاحظه کرد. این شاخص برای ایران در بین ۱۴۱ اقتصاد ۵۹ محاسبه شده است؛ این در حالی است که شاخص کارایی سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی(۲) ۱۳۳ محاسبه شده است.

در شرایطی که اقتصاد ایران از عدم تعادل‌های اقتصادی داخلی و خارجی رنج می‌‌برد و وضعیت نابسامان اقتصادی محسوس‌تر خود را نشان می‌‌دهد و دیگر درآمد‌های نفتی مثل گذشته نمی‌تواند این عدم تعادل‌ها را بپوشاند، بهترین استراتژی دولت برای بهبود اوضاع تمرکز بر امر سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی است و شایسته است نامزد‌های انتخابات ریاست‌جمهوری با ارائه برنامه و ایده‌های نو برای جذب سرمایه‌های خارجی وارد عرصه انتخابات شوند و در صورت پیروزی، مستقیما با نظارت شخصی به دنبال جذب سرمایه‌های خارجی باشند. اگرچه نگارنده اهمیت این موضوع را با برخی نامزدهای محترم ریاست‌جمهوری، در سفری که به اصفهان داشتند، در میان گذاشته است، اما امید می‌‌رود این چشم‌انداز مورد التفات همه نامزد‌های ریاست‌جمهوری در صورت پیروزی در انتخابات قرار بگیرد و رییس‌جمهور آینده مستقیما به امر جذب سرمایه‌های خارجی اقدام کند و با اختیاراتی که در دست دارند، در جهت رفع موانع و تسهیل سرمایه‌گذاری سرمایه‌گذاران خارجی بپردازند؛ کاری که بسیاری از روسای‌جمهور متقدم کشورهای نوظهور صنعتی پیش از این انجام داده‌اند.

منبع داده‌ها:

UNCTAD, World Investment Report ۲۰۰۸ ; www.unctad.org/wir

۱ - Inward FDI Potential Index

۲ - Inward FDI Performance Index