پویا جبل‌عاملی

بی‌تردید، اقتصاد و جنبه‌های معیشتی یک جامعه می‌تواند ابزار تبلیغی مناسبی برای کاندیداها در انتخابات باشد، ... ... اما چگونگی استفاده از این ابزار برای ثمربخش بودن آن نیز دارای اهمیت است. شاید زمانی در ایران این امر کافی بود که کاندیدایی تنها بگوید اقتصاد را سامان و بیکاری و تورم را کاهش می‌دهم، لیکن حال به نظر می‌رسد مخاطبان کاندیداها در ورای اهداف، به دنبال روش‌ها و برنامه‌ها هستند. به نظر می‌رسد اکثریت رای‌دهندگان پس از عبور از چندین انتخابات به این واقعیت دست پیدا کرده‌اند که هدف و انگیزه صرف برای رویارویی با موانع اقتصادی، کافی نیست و نمی‌توان به کاندیدایی که برنامه‌ای برای وصول به این اهداف ندارد، تکیه کرد. بنابراین برنامه و تیم حامی یک کاندیدا می‌تواند علامت‌های مناسبی برای ارزیابی یک کاندیدا باشد.

اگرچه برخی نامزدهای کنونی نیز از این مساله چشم‌پوشی نکرده‌اند، اما هنوز نه تیم‌ها آنچنان واضح و آشکار هستند و نه برنامه‌ها به صورت متمرکز و با جزئیات ارائه شده است. البته ممکن است ادعا شود که رای‌دهندگان معمولا با همان ادبیات کلی گویانه، قرابت بیشتری دارند و در جزئیات غور نمی‌کنند تا به یک نامزد برسند، اما دلایل آشکاری وجود دارد که در کنار آن حربه، برای تجهیز انگیزه عموم جامعه، باید در فکر برنامه‌ای متشکل، دارای نظمی منطقی، عملی و فارغ از مباحث کلی نیز بود. با بالا رفتن سطح عمومی دانش، در میان همان مردم عادی نیز، می‌توان تشنگی دانستن روش‌ها و برنامه‌ها و مقایسه آنها را مشاهده کرد. اینکه کسی مدعی شود «تورم و فقر را کاهش می‌دهم» ابدا در روزگار ما کافی نیست و این را دیگر حتی مردم عادی نیز درک می‌کنند. بنابراین تعمیق در راه‌حل موردنظر و روشن ساختن جنبه‌های مختلف آن می‌تواند در انتخاب درست رای‌دهندگان نقش بسزایی داشته باشد.

از سوی دیگر، هر چند شاید برای بسیاری از رای دهندگان، کارشناسان اقتصادی آنچنان آشنا نباشند، اما در هر گروه از رای‌دهندگان می‌توان کسانی را سراغ گرفت که احاطه‌ای بر چهره‌های نخبه داشته و با تعیین تیم موردنظر هر کاندیدا می‌توانند ارزیابی مشخصی از آن نامزد داشته باشند. فراموش نکنیم که در برخی از کشورها چون بریتانیا، دولت موردنظر هر حزب، قبل از انتخابات مشخص است و اگر ۲۴ساعت پس از اعلام نتایج حزب پیروز دولت را معرفی نکند، از منظر بریتانیایی‌ها یک رسوایی سیاسی رخ داده است. اگرچه ما انتظار معرفی دولت پیروز در ۲۴ساعت را نداریم، همچنان که نمی‌خواهیم مانند بریتانیایی‌ها تنها برای مبلغی در حدود ۱۵۰‌هزار پوند به مدت یک ماه غوغا کنیم و کل نظام تصمیم‌گیری‌مان را به چالش بکشیم، اما حداقل می‌توانیم انتظار داشته باشیم که نامزد مورد حمایتمان چه تیم فکری و تکنوکراتی را در نظر دارد. بنابراین معرفی تیم اقتصادی نیز می‌تواند کمکی باشد به انتخاب بهتر نامزد.اما نکته اساسی‌تر دیگری که شاید می‌توان گفت گروه هدفش رای‌دهندگان نخبه است، نشان دادن یک نظم منطقی نه تنها در زمینه اقتصاد، بلکه میان تمامی زمینه‌هایی است که یک رییس‌جمهور با آن سر و کار دارد. تسلسل منطقی میان برنامه‌های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی - فرهنگی، آن برگ برنده‌ای است که می‌تواند رای‌دهندگان نخبه را که خود یک گروه مرجع در میان رای‌دهندگان هستند و بسیاری بر مبنای رای آنان به یک نامزد متمایل می‌شوند، به حرکت وادارد. بر این مبنا است که رای‌دهنده نخبه با اطمینان بر اینکه نامزدش مشکلات را نه به طور موردی که به صورت پازل وار و مرتبط با یکدیگر دیده است و راه‌حل وی نیز فارغ از پیشنهادهای غیرمنسجم و غیرجامع است و از پشتوانه فکری و کارشناسانه برخوردار است، می‌تواند رای دهد و به دیگران توصیه کند به نامزد موردنظرش رای دهند. لیکن گویی، انتخابات کنونی به خصوص از این زاویه دارای نقص است و امید است نامزدها بتوانند در مدت زمان باقیمانده این کاستی را مرتفع سازند و بتوانند رای بیشتری از گروه‌های مرجع را از آن خود کنند.