اولین استثنا یا دومین استثنا
در مصاحبه اخیر رییسجمهور در سیمای جمهوری اسلامی، این سوال مطرح شد که آیا این امکان هست که اجرای طرح تحول اقتصادی به بعد از انتخابات ریاستجمهوری موکول گردد؟
علی سرزعیم
در مصاحبه اخیر رییسجمهور در سیمای جمهوری اسلامی، این سوال مطرح شد که آیا این امکان هست که اجرای طرح تحول اقتصادی به بعد از انتخابات ریاستجمهوری موکول گردد؟ این سوال در واکنش به اظهارنظرهای مختلفی دایر بر تعویق اجرای طرح مذکور مطرح شد.
درخواست تعویق اجرای طرح تحول از سوی دو گروه مطرح میشود. یک عده از هواداران دولت معتقدند که اجرای این طرح ریسک بزرگی است که دولت نباید قبل از انتخابات به آن دست زند و سرنوشت خود را با آن گره بزند. این امر با توجه به این واقعیت که رایدهندگان در هنگام رای دادن بیشتر تحتتاثیر عملکرد دولت در سال آخر آن قرار دارند، توجیه میشود. در سخنان رییسجمهور نیز مشخص شد همانگونه که انتظار میرفت، عدهای از نزدیکان و افراد ذینفوذ داخل دولت مخالف اجرای آن بودهاند، اما با اصرار رییسجمهور مجاب یا ناچار به عقب نشینی گردیدهاند. در سوی دیگر طیفهای مختلف گروههای سیاسی مخالف دولت قرار دارند که تصور میکنند اجرای طرح تحول اقتصادی ابزاری تبلیغاتی برای دولت است یا اینکه اعتقاد دارند امکان اجرای آن در دولت فعلی موجود نیست و اجرای ناموفق آن خساراتی را به بار خواهد آورد که کمترین آن، امکانناپذیر شدن تکرار این تجربه در آینده است.
تمام این دیدگاهها منطبق با دیدگاههای رایج در مدلهای اقتصاد سیاسی است.در این مدلها فرض بر این است که مهمترین دغدغه رهبران سیاسی در جوامع دموکراتیک (و شبه دموکراتیک)، انتخاب مجدد در انتخابات بعدی است. در این مدلها با چنین فرضی تلاش میشود تا سیاستگذاریهای اقتصادی در سالهای قبل از برگزاری انتخابات مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد. در مدلهای اقتصاد سیاسی رفرم نیز این مساله محوری مورد توجه است که چه زمانی برای رهبران سیاسی میصرفد تا اقدام سخت اصلاحات ساختاری را در اقتصاد خود به اجرا در آورند. طبیعی است که این مدلها مدعیاند وقتی رهبران سیاسی حاضر به چنین کار سختی میشوند که منافع آن بر مضارش بچربد. معیار تشخیص منافع و مضار نیز عمدتا منافع سیاسی شخص رهبران سیاسی و گروههای ذینفع حامی رهبران است. در مصاحبه رییسجمهور، نکته جالبی از این حیث مطرح شد. ایشان به درستی خاطر نشان کردند که بسیاری از این کارهای خوب در سالهای گذشته مطرح شد، اما دولتهای قبل به هر دلیل حاضر به انجام چنین کار بزرگی نشدند و همه از ترس پیامدهای سیاسی آن در انتخاباتهای بعدی، از اجرای آن شانه خالی کردند. به تعبیر ایشان، این دولت حاضر است که چنین کار بزرگی را که به نفع اقتصاد است، انجام دهد، ولو اینکه هزینههای سیاسی آن یعنی از دست رفتن محبوبیت و انتخاب نشدن در دور بعد را بپذیرد. این رویکرد رویکردی کاملا استثنایی و برخلاف مدلهای رایج اقتصاد سیاسی است که باید آن را قدر شمرد و بزرگ داشت. در اکثر مقاطع تاریخ، سیاستمدارانی که حاضر به چنین گذشتهایی از محبوبیت و قدرت باشند، به راستی به ندرت یافت میشوند. لذا این دیدگاه ریاستجمهوری را باید مورد تکریم قرار داد ولو اینکه با ایشان در دیگر مواضع سیاسی یا اقتصادی تفاوت دیدگاه داشته باشیم.
نکته مهم و جالبی که باید به آن اشاره کرد، این است که این رفتار در تاریخ معاصر مسبوق به سابقه است. قریب ۱۶ سال پیش، همین موضع گیری از سوی رییسجمهور وقت، آقایهاشمی رفسنجانی، اتخاذ شد. در آن زمان کمیسیون برنامه و بودجه (یا کمیسیون اقتصادی) جلسات متعددی را با هیات دولت برگزار کرد که مضمون اصلی جلسات متوقف کردن سیاستهای اصلاح ساختار به دلیل بروز مشکلات اقتصادی بود. از آن جلسات چنین نقل شده است که شخص آقایهاشمی رفسنجانی شدیدا بر اصلاح قیمت بنزین تاکید میکند و اعلام میدارد که حاضر است که پیامد سیاسی آن که بدنامی در نزد افکار عمومی است، پذیرا شود ولی این مشکل اساسی اقتصاد یک بار برای همیشه حل شود.
متاسفانه در آن مقطع زمانی، مجلس با این کار همراهی و همکاری نمی کند و این آمادگی دولت برای فداکاری سیاسی در جهت اجرای یک سیاست اقتصادی صحیح به کلی نادیده گرفته میشود و فرصت طلایی مذکور از دست میرود، تا اینکه معضل بنزین در طی سالها بزرگ و بزرگتر شد*.
واقعیت این است که چنین فرصتهای طلایی برای فداکاریهای سیاسی در تاریخ معاصر به ندرت یافت میشود و باید هر زمان که چنین فرصتی دست داد، آن را گرامی داشت. مشکل دولت فعلی این است که فداکاریهای خود را میبیند و از نادیده گرفتن این فداکاریها توسط منتقدان رنجیده میشود، اما خود فداکاریهایی را که توسط پیشینیان آنها صورت گرفته است، به کلی نادیده میگیرد. در نهایت باید این نکته را نیز خاطرنشان ساخت که غرض از طرح این مساله تایید یا رد طرح تحول اقتصادی و دفاع از اجرای آن در زمان فعلی یا آینده نیست، بلکه هدف، نشان دادن اهمیت فرصتهایی است که سیاست مداران در آن فرصتها حاضر به اجرای طرحهای اصلاح ساختار اقتصادی میشوند
_______________________.
*برای تفصیل بیشتر در این زمینه به مصاحبه دکتر نیلی با روزنامه دنیای اقتصاد در دهه اول مرداد امسال رجوع کنید.
ارسال نظر