دکتر پویا جبل عاملی

در حال حاضر بحثی پیرامون فروش نفت خام در داخل مطرح شده است و از آن جا که تا به حال چنین سیاستی در ایران انجام نشده است، باید بیشتر در مورد وجوه آن غور کرد. بیایید از این پرسش شروع کنیم: انگیزه سرمایه‌گذاران ایرانی برای خرید نفت چه می‌تواند باشد؟ پاسخ شاید خیلی راحت باشد؛ کسب سود از طریق نوسانات بهای آن. می‌توان تصور کرد که بهای نفت در داخل همراه با قیمت‌های جهانی باشد، اما مساله اصلی این است که اگر بورس بازان داخلی بشکه‌های نفت خام را خریداری کنند، آیا قادر خواهند بود تا آن را به مصرف‌کننده‌اش که تولیدکنندگان بزرگ و پالایشگاه‌ها هستند، بفروشند. نباید از یاد ببریم که نفت‌خام در نهایت به دست تولیدکنندگانی می‌رسد که از آن به عنوان نهاده در تولید استفاده می‌کنند و پایان خط خرید و فروش و بورس بازی نفت خام، رسیدن آن به درب پالایشگاه‌ها است و در نتیجه بورس بازان داخلی نیز تنها در صورتی تمایل به خرید نفت خام دارند که بتوانند آن را به دست مصرف‌کننده نهایی این بازار برسانند و اگر این اتفاق رخ ندهد، عملا بازار داخلی با رکود مواجه است و دادوستدی صورت نمی‌پذیرد. وقتی مصرف‌کننده‌ای برای نفت خام نباشد، بورس بازان و سرمایه‌گذاران تمایلی به خرید نفت‌خام ندارند، زیرا دست به دست شدن آن تنها در زمانی کوتاه رخ می‌دهد و پس از آن به دنبال خریدار مصرف کننده هستند و وقتی چنین خریداری را نیابند دیگر نفت خام از دولت نمی‌خرند و این شروع رکود فراگیر در همان اوان آغاز چنین طرحی است.

برای ملموس شدن این مساله می‌توان نگاهی به بازار مسکن انداخت. تا زمانی که مصرف‌کننده این بازار حاضر به خرید بود، سرمایه‌گذاران و بورس‌بازان اقدام به معامله می‌کردند و هر ملک می‌توانست در مدت کوتاهی چند بار دست به دست شود و بهای آن افزایش یابد، اما زمانی که آرام آرام معلوم شد قیمت مسکن به سطح غیرقابل تحملی برای مصرف‌کننده نهایی رسیده، خود به خود بورس بازی متوقف شد.

به همین ترتیب نیز اگر قرار بر این است تا نفت‌خام ایران به سرمایه‌گذاران داخلی فروخته شود، باید دید که سرمایه گذاران می‌توانند نفت خام را به دست خریداران نهایی برسانند یا خیر؟ در حالی که به نظر می‌رسد نفس پیشنهاد فروش نفت‌خام به ایرانیان از آن‌رو باشد که خواهان آن هستیم تا با آینده نگری، فروش نفت‌خام خود را تضمین کنیم، باید به این نکته توجه کرد که چون مصرف‌کنندگان نهایی نفت‌خام در ایران خود دولت است، وی نیازی به خرید نفت‌خام ندارد و در نتیجه حتی اگر سرمایه‌گذار داخلی اقدام به خرید نفت کشور کند، چاره‌ای جز این ندارد تا نفت خریداری شده را به دست مصرف‌کنندگان خارجی برساند، از این رو اگر بیم آن می‌رود که در آینده خللی در فروش نفت به بازارهای جهانی ایجاد شود، شاید این راه پیشنهادی نتواند مشکلی را برطرف کند.

در واقع تا تضمینی صددرصدی برای فروش نفت‌خام یک ایرانی در بازار جهانی وجود نداشته باشد، ایرانیان اشتیاقی به خرید نفت از دولت ندارند و چند صباحی بعد می‌فهمند که دیگر خریداری برای بشکه شان نیست. از این رو آنچه می‌تواند به عنوان سیاستی پر اهمیت جلوه کند آن است که همیشه راهی شفاف و آسان برای فروش نفت خام ایران در بازار‌های جهانی وجود داشته باشد و به هر طریق ممکن باید از این راه محافظت کرد. در آن صورت شاید بتوان به فروش نفت خام در داخل و به ایرانیان نیز فکر کرد.