محمود صدری

گزارش تازه آژانس بین‌المللی انرژی اتمی درباره برنامه هسته‌ای ایران، با گزارش‌های قبلی تفاوت بنیادی ندارد و صرفا زبان آن تندتر از گذشته است. این زبان تند، فی‌نفسه هراس‌آور نیست و نشانه‌ای از تغییر رفتار آژانس در برابر ایران تلقی نمی‌شود؛ اما واکنش‌های داخلی به آن می‌تواند، گزارش را به اهرم فشار به ایران یا بر عکس تبدیل کند. گزارش‌های قبلی آژانس به‌ویژه گزارش‌هایی که تا دو سال پیش منتشر می‌شد، بازتاب «همکاری و رقابت» آمریکا، اروپا و روسیه بود، اما گزارش امسال ظاهرا مستظهر به «همکاری و همسویی» این کشورها است. ایران برای بازگرداندن صورت روابط بازیگران بین‌المللی به وضع سابق و قرار دادن آنها در وضع همکاری رقابتی، به تدابیری در حوزه سیاست خارجی نیاز دارد که جانمایه آن سیاسی و صورت بیرونی آن حقوقی باشد.

قوی‌ترین ابزار ایران برای پیگیری این استراتژی، تقلیل دادن پاسخ‌های رسمی به اعتراض‌های کتبی حقوقی توسط سازمان انرژی اتمی و اداره مربوطه در وزارت امور خارجه است. پاسخ‌های سیاسی به گزارش آژانس، تامین‌کننده منویات کشورهایی است که ایران آنان را محرک گزارش آمانو، مدیر کل آژانس می‌داند. زبان حقوقی ایران در پرونده هسته‌ای نیرومندتر از توان سیاسی آن برای مقابله با ‌آمریکا و اروپا است و در مقابل زبان حقوقی این کشورها در برابر ایران ضعیف‌تر از داعیه‌های سیاسی آنها است. به همین علت، ایران با تاکید بر زبان حقوقی، فرصت بهره‌برداری از مزیت خود را افزایش می‌دهد و سلاح سیاسی رقیب را بی‌آماج می‌کند. به عنوان نمونه، داوری آژانس درباره مقدار اورانیوم غنی شده ایران( با غنای پایین) در گزارش اخیر،‌کمابیش مانند داوری آن درباره اورانیوم سه سال پیش است. در آن زمان گفته می‌شد ایران حدود سه هزار کیلوگرم اورانیوم دارد و در گزارش دیروز، این رقم به ۴۱۰۵ کیلوگرم افزایش یافته است؛ با وجود این، لحن آژانس در این مورد با لحن گزارش قبلی فرق نکرده است.

معنای این ادبیات واحد درباره دو وضع متفاوت این است که آژانس، افزایش تدریجی میزان اورانیوم با غنای پایین ایران را به صورت دو فاکتو به رسمیت شناخته است. از این لحن می‌توان نتیجه گرفت که چارچوب حقوقی آژانس، با استناد به بند چهارم معاهده منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای، مخالف غنی‌سازی اورانیوم منطبق با شاخص‌های پژوهشی و کاربری‌های غیرنظامی نیست. ایران می‌تواند این پذیرش تلویحی را به سابقه و رویه حقوقی تبدیل کند و به فعالیت هسته‌ای صلح‌آمیز خود ادامه دهد.

از سوی دیگر، ورود تمام عیار سیاستمداران ایرانی به جنگ لفظی با آژانس، این خطر را دربردارد که منطق حقوقی ایران که قوی‌تر است، زیر سایه منطق سیاسی و زورمدارانه غرب کمرنگ شود.

رویه‌سازی حقوقی در مناقشات بین‌الملل برای کشورهایی که در مقابل «همکاران همسو» بین‌المللی قرار می‌گیرند،‌ ابزاری مناسب است که می‌تواند بازیگران بین‌المللی را به «همکاران رقیب» تبدیل کند. ایران در برابر روش همکاری و رقابت قدرت‌های جهانی، قدرت تحرک بیشتری دارد تا در برابر همکاری و همسویی آنان.