بررسی پاسخ ایران به بسته پیشنهادی ۱+۵

محمود صدری

ایران، براساس موعدی که دو ماه پیش تعیین کرده است، قرار است فردا به بسته پیشنهادی اعضای شورای امنیت سازمان ملل و آلمان‌ که اصطلاحا گروه ۱+۵ خوانده می‌شوند، پاسخ دهد. هنوز به درستی معلوم نیست پاسخ دولت ایران به پیشنهاد اروپا چه خواهد بود، اما یک موضوع از هم‌اکنون روشن است. این نخستین بار است که ایران نه در چارچوب قیودی که غرب تعیین کرده، بلکه براساس تدبیر و ابتکار خود می‌خواهد پاسخ دهد.

پاسخ‌های پیشین ایران در سه سال گذشته همواره بر پایه ضرب‌الاجل‌هایی بوده که غرب تعیین کرده اما این بار زمان توضیح و پاسخ را جمهوری اسلامی تعیین کرده است. این پدیده از منظر روابط بین‌المللی یک گام به پیش تلقی می‌شود. زیرا طبق عرف دیپلماتیک جهانی، کشوری که دستور مذاکره و ازجمله زمان آن را تعیین می‌کند، با این کار، قدرت تاثیرگذاری خود را افزایش می‌دهد.نکته دیگری که در مذاکرات آتی پیرامون برنامه هسته‌ای ایران تاثیر می‌گذارد، پاره‌ای تحولات منطقه‌ای است که در دوماه اخیر رخ داده و اگر چه ارتباط مستقیمی با پرونده هسته‌ای ایران ندارد، به اقتضای یک جبر ژئوپولتیک در جهت منافع ایران عمل می‌کند. تهاجم اسرائیل به جنوب لبنان و تفسیر غالبی که در ایران و جاهای دیگر درباره ناکامی این تهاجم وجود دارد، اعتماد به نفس مذاکره‌کنندگان ایران را افزایش داده و احتمالا آنها با قوت بیشتری در برابر همتایان غربی خود ظاهر خواهند شد.

آنچه که در مذاکرات آینده ایران و غرب از یکدیگر طلب می‌کنند، به گونه‌ای است که فقط اراده سیاسی مذاکره‌کنندگان می‌تواند جهت گیری آن را تعیین کند. زیرا خواسته‌های طرفین روشن و بی مناقشه است و اگر بنا بر مذاکرات بر پایه قواعد کنونی باشد، بن‌بست شکسته نخواهد شد. گروه ۱+۵ در بسته پیشنهادی خود مجموعه‌ای متشکل از تشویق‌ها و تهدیدها مطرح کرده که هیچ یک برای جمهوری اسلامی تازگی ندارد. در بخش تشویق‌ها گفته شده است که اگر ایران برنامه غنی‌سازی اورانیوم را متوقف کند، می‌تواند از غرب کمک‌های تکنولوژیک دریافت کند و اگر بر ادامه غنی‌سازی اصرار ورزد با اقدام‌های تنبیهی از جمله محدودشدن روابط سیاسی و تحریم‌های اقتصادی (در صورت تصویب مجدد در شورای امنیت) روبه‌رو خواهد شد. ایران نیز بارها در پاسخ به چنین تشویق و تهدیدهایی گفته است توقف غنی‌سازی اورانیوم نمی‌تواند دستور مذاکره باشد.بنابراین، آنچه از این پس بر روابط ایران و غرب و ایضا روسیه و چین حکمفرما خواهد بود، نقش منطقه‌ای ایران در تحولات خاورمیانه خواهد بود که احتمالا ایران از آن به عنوان برگ برنده استفاده خواهد کرد.

آتش‌بس متزلزل در لبنان، آرامش نسبی در فلسطین و ادامه درگیری‌های پراکنده در عراق، همگی از نگرانی‌های جدی غرب در خاورمیانه هستند و دست بر قضا هر سه حوزه با صدها رشته به ایران پیوند خورده است. حزب‌ا... لبنان ادامه فکری و معنوی انقلاب اسلامی است. جنبش آزادی‌بخش فلسطین، پاره‌ای از آرمان‌های جمهوری اسلامی است و بخش غالب حکومت عراق - برخلاف میل آمریکا به عنوان شکل‌دهنده این حکومت - متحد استراتژیک ایران به شمار می‌رود.

این سه کانون تاثیرگذار در خاورمیانه، اکنون به صورت توامان به عنوان برگ برنده در دست جمهوری اسلامی قرار دارد و مذاکره‌کنندگان ایرانی می‌توانند از آن برای تحقق اراده سیاسی تهران بهره‌ جویند. فقط همین اراده سیاسی است که می‌تواند بر اراده سیاسی غرب تاثیر بگذارد و حریفان بین‌المللی ایران را به واردشدن به فرآیندهای حقوقی در چارچوب معاهده منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای (ان.پی‌.تی) وادار کند.