گمشده انتخابات
صرف برگزاری انتخابات ضامن توسعه نیست. بیشتر کشورها در دنیا بهنوعی انتخابات برگزار میکنند تا دستکم، حضور مردم را در تصمیمسازیهای خود به نمایش بگذارند، اما آیا انتخابات توانسته است عامل ثبات پاکستان، رشد اقتصادی ونزوئلا، یا عدالت اجتماعی مکزیک باشد؟ ملاحظه تفاوتهای انتخاباتها ممکن است بتواند موفقیتهای مردمسالاری را در برخی کشورها و شکستهای آن را در برخی دیگر توضیح دهد. در هفته حاضر دو انتخابات برگزار خواهد شد. در یکسو ایرانیان برای تعیین نمایندگان دو مجلس مهم خبرگان و شورای اسلامی به پای صندوقهای رای میروند و در سوی دیگر، رایدهندگان ایالتهای نوادا و کارولینای جنوبی برای تعیین نماینده دموکراتها و جمهوریخواهان رای خواهند داد.
صرف برگزاری انتخابات ضامن توسعه نیست. بیشتر کشورها در دنیا بهنوعی انتخابات برگزار میکنند تا دستکم، حضور مردم را در تصمیمسازیهای خود به نمایش بگذارند، اما آیا انتخابات توانسته است عامل ثبات پاکستان، رشد اقتصادی ونزوئلا، یا عدالت اجتماعی مکزیک باشد؟ ملاحظه تفاوتهای انتخاباتها ممکن است بتواند موفقیتهای مردمسالاری را در برخی کشورها و شکستهای آن را در برخی دیگر توضیح دهد. در هفته حاضر دو انتخابات برگزار خواهد شد. در یکسو ایرانیان برای تعیین نمایندگان دو مجلس مهم خبرگان و شورای اسلامی به پای صندوقهای رای میروند و در سوی دیگر، رایدهندگان ایالتهای نوادا و کارولینای جنوبی برای تعیین نماینده دموکراتها و جمهوریخواهان رای خواهند داد.
تفاوت این است که در ایران، کل فرآیند انتخابات بیش از دو ماه (شامل تنها 10 روز تبلیغات) نیست اما در آنسو، این انتخابات تنها بخش کوچکی از فرآیند 18 ماهه کمپین انتخاباتی است. تفاوت این دو انتخابات نه در آزادی ورود به آن (که در آمریکا هم شرایط سختی برای ورود به انتخابات است) بلکه در فرآیند و تمرکز آن است. برخلاف تصور بیشتر روشنفکران ایرانی، آزادی ورود به انتخابات چندان اهمیت ندارد. در بسیاری از کشورها مانند آمریکای جنوبی اتفاقا انتخابات بسیار آزاد هست و کمترین مانعی برای حضور در انتخابات نیست. حتی در برخی کشورها مانند هند بعضا مجرمان و رهبران مافیا به مجلس راه یافتهاند.
انتخابات، مردمسالاری نیست. انتخابات تنها یک وسیله است تا اول، مسائل و اولویتهای آحاد جامعه مشخص شود؛ دوم، راهبردهای احزاب و سیاستمداران برای حل این مسائل تبیین شوند و سوم، رایدهندگان ترجیحات خود را بر این راهحلها در پای صندوقهای رای نشان دهند. بهعنوان مثال، برای تعیین نمایندگان هر حزب، انتخابات درون حزبی برگزار میشود که طی آن موضع اعضای حزب درباره همه مسائل روز جامعه کاملا مشخص و به بحث گذاشته میشود. این را مقایسه کنید با روند ریشسفیدانه انتخاب لیستهای احزاب در ایران که اصلا مشخص نیست با چه مبنای فکری و رویکرد عملیاتی تهیه شدهاند.
به جای تمرکز بر شناسایی افراد شاخص و موضوع تایید صلاحیت، باید بر «موضوعات» و «راهحلها» تمرکز کرد. تاکید دارم هر وسیلهای که بتواند این فرآیند را شبیهسازی کند همین کارکرد انتخابات را دارد. با کاهش هزینههای جمعآوری و توزیع اطلاعات به لطف فناوریهای روز و شبکههای اجتماعی، این اطلاعات را میتوان بهتر از گذشته در دسترس قرار داد. دو راهکار عمده برای شکلدهی جریان اطلاعات میان مردم و سیاستمداران بهمنظور بهبود فرآیند سیاسی توسعه پیشنهاد میکنم:
اول) پیمایشهای حرفهای: پیمایشهای حرفهای میتوانند با پرسش از نمونهای از جامعه، نظرات آنها را دریابند. این پیمایشها میتوانند در دوران جدید با هزینهای کم صورت پذیرند و ابزاری هستند که احزاب و سیاستمداران در هر برهه میتوانند به آرای مردم رجوع کنند. پیمایشها اکنون جزو سیاست مدرن شدهاند و نظرسنجی تنها محدود به انتخابات نیست.
دوم) کمپینهای موضوعی: کمپینهای موضوعی با اهداف تعامل سازنده و عملگرایانه مردم و سیاستمداران نیز میتوانند نقش مهمی در تولید ارزش در انتخابات داشته باشند. بهعنوان مثال، کمپینهایی مانند «بهبود خدمت سربازی» توانستهاند تا حدی نشان دهند که تعداد 12 میلیون نفر از رایدهندگان با این مساله درگیرند و خواستار ارائه راهحل کاندیداها برای این مشکل عمومی هستند. متاسفانه مسائلی حتی مهمتر نیز ممکن است وجود داشته باشد که افراد بیشتری را نیز درگیر کرده باشد، اما فعالان این حوزهها نتوانستهاند با تجمیع قربانیان آن مشکلات، حل آن را بهصورت خواستهای طرح و پیگیری کنند. تضارب آرا و برنامهها، گمشده انتخابات ایران است. انتخابات احتمالا در بسیاری از حوزهها به دور دوم کشیده خواهد شد. شاید چند ماه مانده تا دور دوم فرصت مناسبی است برای شکلدهی خواستهها در کمپینهای موضوعی و امکاندهی به احزاب برای ارائه راهکار و تبادلنظر. مسوولیت ناکارآمدی انتخابات دیگر نه با مسوولان انتخابات که با فعالان اجتماعی است.
ارسال نظر