جزئیات روند رسیدگی به پرونده مهسا امینی از زبان سخنگوی قوه قضائیه
فوت خانم مهسا امینی در مرکز آموزش پلیس امنیت اخلاقی که به گواهی پزشکی قانونی به دلیل وجود بیماری زمینهای او صورت گرفت، موجی از اعتراضات را در کشور ایجاد کرد؛ این اعتراضات در برخی موارد به شکل ایجاد اغتشاشات و تخریب اموال شهری و حمله به امنیت روانی جامعه و شهروندان ظهور و بروز پیدا کرد.
در اغتشاشات اخیر شاهدیم که به بهانه سوگواری برای مرگ مهسا امینی، عدهای ارزش اجتماعی حجاب را با عنوان واهی حجاب اجباری مورد وهن و توهین قرار میدهند همچنین حمله به نیروهای حافظ امنیت و انجام فعالیتهای نابهنجار از دیگر اقدامات اغتشاشگران بوده که عمده آنها به تحریک رسانههای فارسیزبان و نیز عده اندکی از فعالان پرمخاطب فضای مجازی در میدان اعتراض و اغتشاش حضور پیدا کرده و اقدامات مجرمانه خود را انجام میدهند.
این اقدامات ساختارشکنانه، نیازمند ورود دستگاههای مسئول از جمله دستگاه قضائی است که وظیفه رسیدگی به پروندههای تشکیل شده در جریات اغتشاشات اخیر را بر عهده دارد.
در این باره گفتوگویی با مسعود ستایشی؛ سخنگوی قوه قضائیه انجام دادیم که در ادامه منتشر میشود:
تسنیم: این روزها شاهد اعتراضاتی به مسئله حجاب به بهانه فوت مهسا امینی هستیم؛ سالمسازی جامعه در موضوع حجاب و عفاف آیا مورد تأکید و مطالبه دستگاه قضائی است و در این باره چه برنامههایی در پیش دارید؟
نکاتی که در حوزه عفاف و حجاب مطرح شده، نکات ویژه، عمیق و واجد خصوصیتهای بارزی است و همواره در نظام مقدس جمهوری اسلامی به این مهم پرداخته شده و توجه لازم از ناحیه مبادی ذیربط داده شده، اما متأسفانه برخی از اوقات میبینیم که شرایط بهگونهای رقم میخورد که به حجاب بیتوجهی میشود و افرادی موجبات مقابله با این اقدام ارزشی و الهی را فراهم میآورند. حجاب و عفاف امری است شرعی، و امری است اجتماعی، اخلاقی و فرهنگی که فقط مربوط به اسلام نیست.
وقتی نگاهی به تاریخ کنیم میبینیم که در گذشته و قبل از اسلام، حجاب در ادیان مختلف مورد توجه قرار گرفته و نهتنها در ایران بلکه در کشورهای دیگر هم به آن توجه شده و این امر را یک امر ارزشی دانسته و به آن متمسک شدند؛ در هر دوره هر دین و مذهبی که بوده به آن توجه کرده است. همچنین تاریخ نشان میدهد که رویکرد حجاب، رویکرد سیاسی نیست و مسأله عفاف و حجاب یک امر اجتماعی و یک توجه شرعی و الهی بوده است اما متأسفانه میبینیم که در برخی از موارد و در برخی اعصار، این نگاه سیاسی شده و همزمان یکسری مسایل از آن خارج شده و یکسری نتایجی داشته که نتایج درخور شأن جامعه نبوده است.
وقتی نگاه تاریخی داشته باشیم میبینیم که در هیچ دورهای بحث بیحجابی مطرح نبوده و در ادیان مختلف چه در دین یهود و چه در مسیحیت و چه آئین زرتشت، در همه آنها به حجاب مقید بودند و مردم متوجه بودند البته این موضوع در دین مبین اسلام به احسن وجه به منصه ظهور درآمده است. این نکاتی است که علما و بزرگان و دانشمندان علوم دینی بایستی آن را برای مردم جامعه تبیین کنند.
فرهنگ ما هم همین را صحه گذاشته است و در آن حجاب همواره مورد تأکید و توجه بوده و مردم ما هم عفت و حجاب را رعایت میکنند. مردم بزرگوار، حقدار و اندیشمند ما همواره به این مهم توجه کردهاند و این را یک ارزش دانستهاند و به آن متمسک شدهاند و اکنون با فراز و نشیبهای مختلف ولی به هر حال حجاب در جامعه ما بروز و ظهور دارد.
معالأسف برخی وقتها میبینیم علیرغم اینکه حجاب را شرع و عرف تجویز کرده و در تاریخ نیز تکرار شده و جامعه هم آن را پذیرفته و فرهنگ هم آن را تجویز کرده، بعضیها نسبت به آن بیتوجه هستند. مردم ما که مردم بزرگوار و مسلمان و معتقد به موازین شرعی هستند؛ وقتی میبینند شارع مقدس و مقررات برتر، حجاب را تجویز کرده و به آن توجه داده، نسبت به آن پایبندند. آحاد جامعه هیچ موقع بیبندوباری و بیعفتی و بیحجابی را برنتابیده و نپذیرفته و زیر بار بیحجابی و بیعفتی نرفته است. مردم همواره به حجاب و حیا متمسک بودند و به علت آن که حجاب بازدارندگی دارد و از فساد و فحشا و منکرات جلوگیری میکند به آن پایبند بودهاند.
از آنجا که حجاب یک امر فرهنگی است، اگر بعضی از افراد جامعه به آن توجه نکنند در مرحله اول بایستی به صورت اقناعی اقدام کنیم؛ یعنی فرهنگسازی کنیم و اشخاص را به حجاب توجه بدهیم و آثار و برکات آن را تأکید کنیم. باید برویم دنبال گفتمانسازی و اقناعسازی؛ باید برویم دنبال تبیین مطالب و مفاهمه به طوری که همه ارزشهای والایی که بر این قضیه مترتب هست را بفهمند و بهره ببرند.
اما اگر بخواهیم فرایندی نگاه کنیم، در بررسی و تدقیق باید اشکالاتی که واجد بازدارندگی فراروی فرآیند در حوزههای تقنین، اجرا و در حوزه قضائی برای امر نظارت است را با تدبیر و توجه و متناسب با شرایط رفع کنیم. بالاخره هر چه رو به جلو میرویم باید اشکالاتی که مترتب است را بهگونهای رفع کنیم که ارزشهای والای مترتب بر عفاف و حجاب که همواره مورد تأکید شارع مقدس و شرع انور و جامعه الهی است، دچار مشکل نشود. همچنین باید آموزش دهیم و موازین را تبیین کنیم، موازین شرعی را بگوییم و فکر نکنیم همه، این موازین را میدانند و آنها را دوباره تأکید و تبیین کنیم.
البته در خصوص اقدامات نظارتی بایستی از کارهای هیجانی که به مسایل سیاسی وصل میشود بپرهیزیم، اینها آفت و اشکال است. با آرامش، با تأنی، با حوصله، با توجه دادن و صرف وقت مناسب باید به موضوع بپردازیم و مشکلات را یکی پس از دیگری حل کنیم.
روشن است که بهترین راه تجلی عدالت و احقاق حق، اجرای دقیق قانونی است که منبعث از موازین شرعی است، و همانگونه که عرض شد باید از کارهای هیجانی و زودگذر در این حوزه پرهیز کرد و اقدامات ما بایستی مدبرانه، متقن، اثرمند و مستدل ـ برای کارهای اقناعی ـ و توأم با آرامش باشد. همچنین این را بدانیم که دشمنان قسمخورده نظام مقدس مقدس جمهوری اسلامی دنبال روزنههایی هستند تا یک چیزی را بیابند و مشکلاتی ایجاد کنند.
پیشتر حجتالاسلام محسنیاژهای، رئیس قوه قضائیه نیز بارها اشاره داشت که باید در این زمینهها کار زیربنایی و اساسی کرد، باید آسیبشناسی کرد که اگر این موارد به دقت انجام شود در موضوع حجاب دچار آفتهای بعدی نخواهیم شد.
البته این را هم باید بپذیریم که وقتی قانونی تصویب شد باید قانون را به احسن وجه اجرا کنیم. نمیشود که قانون معطل شود و به تعویق بیفتد؛ بلکه باید اجرا شود؛ ضمن اینکه جامعه حجاب را میخواهد. حال اگر قانون ایرادی دارد باید به سمت رفع ایراد برویم.
بنابراین نگاه ما این است که قانون حجاب و عفاف باید اجرا شود؛ اما مقید هستیم که کار فرهنگی، اقناعسازی و توجه دادن و قانع شدن جامعه میتواند ارزشها و امتیازاتی را برای این قضیه به همراه داشته باشد.
معتقدم که مردم ما دیندار و متدین، متعبد، خداترس و امام حسینی هستند. ملاحظه کردید که در حماسه اربعین حسینی چه سیلی از عاشقان اباعبدالله الحسین(ع) با پای پیاده با آن عشق و توجهی که دارند، با سختیهایی که داشت به کربلای معلی و نجف اشرف رفته و زیارت کردند. در مراسم جاماندگان اربعین هم ملاحظه کردید که سیل عظیمی از مردم که نتوانستند در کربلا حاضر شوند، در این مراسم حضور داشتند. یا تجمع امت رسوالالله(ص) در روز یکشنبه سوم مهر ماه که سیل مردم حضور پیدا کردند. همین مردم مجری عفاف و حجاب هستند.
تسنیم: در پی فوت خانم مهسا امینی که همه را ناراحت کرد، عدهای آمدند و هیجاناتی را بروز دادند که به آشوب و اغتشاشات در تعدادی از شهرها تبدیل شد، بگویید که تحلیل قوه قضائیه از این اغتشاشات چیست و واکنش دستگاه قضا نسبت به این تجمعات چیست؟
صادقانه عرض میکنم که از این شرایطی که برای مرحومه مهسا امینی پیش آمد متأسفیم، همچنانکه در آخرین جلسه نشست سخنگویی به رسانهها درباره خانم مریوانی عرض کردم که از فوت او متأسف بودیم، از فوت این خواهر هم که در تهران حضور پیدا کرد و فوت کرد، متأسف هستیم و با خانواده محترم معزا اظهار همدردی میکنیم و امید داریم که منبعد این موارد تکرار نشود.
اما روشن است که علت تامه مرگ و فوت، توسط مرجع قانونی آن که پزشکی قانونی است تعیین میشود البته بر اساس آنچه در فیلم دیده میشود عارضهای برای ایشان ایجاد میشود و بر اساس آن، مرحومه امینی در بیمارستان فوت میکند اما مرجعی که باید علت فوت را مشخص کند پزشکی قانونی است که علت را با اقدامات فنی و تخصصی مانند کالبدگشایی (که صورت گرفته) تا ملاحظه کالبد و تدقیق در آن و بعد هم متعاقب آن کارهای آزمایشگاهی که صورت میگیرد، مشخص میکند.
رسانههای معاند با اقدامات و برنامهریزیهایی که انجام دادند، به این موضوع میدمند و در هر لحظه آن را مطرح و بهرهبرداری میکنند و عدهای هم تحت تأثیر آنها قرار میگیرند نشان میدهد که این ماجرا برای برخی رسانههای معاند بهانه است.
در این بین افرادی هم محرک بوده و تشویق میکنند، افرادی هم به این صحبت مشوقین توجه میکنند و به میدان میآیند و اقداماتی انجام دادهاند، کارهایی که نباید صورت میپذیرفت و در شأن این مردم بزرگوار و در شأن کشور نیست که در نتیجه مردم بزرگوار ما متحمل خسارت شدند. متأسفانه مسایلی پیش آمد و موجب شد که شاهد بیحرمتیهایی باشیم که در اثر آن عدهای از دشمنان خوشحال شدند. آنهایی که از قبل طراحی و برنامهریزی داشتند ورود پیدا کرده و بهرهبرداری کردند.
البته اصل ابراز همدردی آحاد جامعه و تأثر جامعه از این اتفاق امر مطلوبی است. قبلآً هم ثابت شده وقتی که یک اتفاقی مانند سیل و زلزله و ... برای یک بخشی از کشور رخ میدهد، همه مردم برای دیگر هموطنان خود ناراحت میشوند. چنانچه اتفاقی که برای آن خواهر محترمه مریوانی حاصل شد، همه ناراحت شدند و اظهار همدردی کردند.
مردم ما مردم محترم و باتوجهیاند؛ ملاحظه کردید که نسبت به فوت مرحومه امینی چطور با خانواده او اظهار همدردی کردند؛ رئیس جمهور محترم ما بلادرنگ بعد از بازگشت از اجلاس شانگهای با پدر مهسا امینی تماس گرفت و از وی دلجویی کرد. قبلاً هم از همان اجلاس در ازبکستان، به صورت تلفنی دستور پیگیری داد. رئیس قوه قضائیه بلادرنگ دستورات بررسی و توجه و تدقیق در فرآیند را داد.
به هر حال آنچه میتوانم در این بخش جمعبندی کنم این است که مردم و به خصوص خانواده محترم امینی مستحضر باشند که همانگونه که رئیس قوه قضائیه اعلام کرد، فرآیند رسیدگی به این موضوع و مشخص شدن این موضوع از ابتدا تا انتها، مطابق موازین قانونی و مقررات مربوطه با دقت کامل و سرعت مناسب و در کمال صحت صورت میگیرد.
مطمئن باشید مؤلفههای دقت، سرعت و صحت در این موضوع خواهد درخشید و در نهایت، نتیجه اعلام خواهد شد؛ به نحوی که این نتیجه مستند به ادله و شرایط موضوع و ابراز مکفی خواهد بود و إنشاءالله منبعد هم شاهد این گونه موارد نباشیم.
اما مردم این را به خوبی میدانند که برخی اغتشاشات رخ داده ناشی از سرپنجههای ناپاک و خباثتآلود دولتهای خبیث آمریکا و انگلیس و خاصه رژیم منحوس و اشغالگر قدس و متأسفانه برخی دولتهای مرتجع منطقه بود. ما این را میبینیم و لمس میکنیم که سرویسهای بیگانه این کشورها با تمسک به رسانهها و ظرفیتها و امکاناتی که دارند، کینه و دشمنی خود را بروز و ظهور داده و مبادرت به ایجاد آشوب و تعرض به نوامیس مردم کرده و موجبات اخلال در نظم و آرامش عمومی شدند. اینها شرایطی را فراهم کردند که خیلی از مردم متأثر و متضرر شدند. اعتقاد من این است که در این موضوع باید همه دنبال شفافیت باشیم. اگر رسیدیم که این اقدامات آشوب طلبانه، عمل درستی نیست باید از کسانی که این شرایط را فراهم آوردند ابراز انزجار کرده و از آنها تبری بجوییم و بگوییم ما، آن آشوبطلبان نیستیم.
بالتبع کسانی که مبادرت به این اقدام کردند اما متوجه میشوند که مرتکب اشتباه و اغفال شدهاند، در قوه قضائیه به اینها توجه شده و مورد رأفت اسلامی قرار میگیرند البته به شرط اینکه دست شان به خون کسی آغشته نشده باشد و خدای ناکرده به اموال مردم و جان و ناموس مردم و اموال دولتی متعرض نشده باشند. اگر غیر این باشد، قطعاً مورد رأفت قرار میگیرند اما آنهایی که به هر ترتیب جزو سازمانهای سردمدار و تروریستی بودند، کسانی که افراد را تهییج کردند و به میدان آوردند، بدانند که دستگاه قضائی با آنها تعارفی ندارد و با قاطعیت و صلابت تمام با آنها برخورد میشود و محکم و استوار در مقابل فتنههای آنها ایستادگی میشود.
به عبارت دیگر باز هم تأکید میکنم دستگاه قضائی با آنهایی که به میدان آمدند و این شرایط را ایجاد کردند؛ آنهایی که مشوق بودند و حمایت کردند و آنهایی که نقشههای پلید دشمنان را اجرا کردند و دل دشمنان اسلام و نظام اسلامی را شاد کردند؛ آنهایی که با ضدانقلاب که متوجه بهکارش بود و عالماً و عامداً این کار را انجام داد همصدا و همنوا شدند؛ آنهایی که در این جنایات و خباثتها مباشرتاً حضور پیدا کردند و مباشر و معاون جرم بودند و یا ارتکاب جرم را تسهیل کردند و به ملت و کشور که در تحریم و سختیهاست ظلم کردند، برخورد جدی خواهد شد.
این افراد دل مردم را به درد آوردند و آنها را اذیت کردند؛ کسی که دستفروش است و از بابت دستفروشی ارتزاق داشته وقتی در اثر عمل اغتشاشگران، متضرر شدند و بساط آنها بابت این اغتشاشات جمع شد، وقتی در فروش اجناس مغازهها محدودیت ایجاد شد و دربهای آنها بسته شد و بالاخره به زندگی مردم فشار آمد؛ آنها قطعاً بدانند که دستگاه قضائی با قاطعیت و در نهایت اقتدار با اینها برخورد جدی بازدارنده انجام میدهد که البته این برخورد سخت و عبرتآموز هم خواهد بود.
اما آن کسانی که خدای ناکرده سادهانگاری داشته و فریب خوردند و یا مرتکب جنایتی نشدند و کارهای آنها ساده و مقدماتی بوده، اطمینان داشته باشند که مورد رأفت اسلامی قرار گرفته و مورد عنایت واقع میشوند و به دامان خانوادههایشان بازمیگردند.
دسته دیگری هم هستند که ما آنها را در دسته افراد به ظاهر شاخص قرار میدهیم؛ چه چهرههای ورزشی و چه هنری و دیگران؛ اینها برای مردم ما محترم هستند و مردم برای اینها به این دلیل که شاخص شوند و چهره شوند زحمت کشیدهاند. دوربین و رسانه برای مشهور شدن این افراد مؤثر بودند، همین افراد برای مشهور شدن باید در رسانهها توسط مردم دیده شوند. انتظار آن است که این افراد باید مشوق و همراه با مردم باشند، اینها از برکت مردم به این جایگاه رسیدهاند، این حق و انصاف نیست که لطف مردم توسط برخی اینگونه پاسخ داده شود.
از نظر ما چهرههای هنری و چهرههای ورزشی مورد عنایت مردم و مورد احترام نظام هستند و همواره تکریم شدهاند و الان هم تکریم میشوند؛ مگر آنهایی که بالاخره بخواهند آبی به آسیاب دشمن بریزند و بخواهند در این شرایط کاری کنند که نه شأن خودشان است و نه شأن نظامی است که در آن زندگی میکنند و آرامش و آسایش دارند. به هر ترتیب به آنها با احترام این توجه را میدهیم که حتماً رعایت موازین را داشته باشند.
انتظار آن است که شرایط را درک کرده و برای کسانی که اغفال شدهاند، در مقام راهنمایی و ارشاد بربیایند، مثل خیلی از عزیزان چهرههای هنری و ورزشی که این کار را انجام داده و رهنمون و تذکر دادند؛ بالاخره باید بدانیم که در آینده؛ تاریخ مشخص میکند که در این عرصهها چه کسی چه کار کرد و چه اقدامی را به جا آورد.
تسنیم: رئیس قوه قضائیه در جلسه شورای عالی قضائی چهارم مهر ماه نسبت به کسانی که تحریک کردند و جوانان را به میدان آوردند، نسبت به کسانی که میدانداری کردند و نسبت به کسانی که قتل و جرم انجام دادند و اموال عمومی را به آتش کشیدند هشدار داد که خسارتهای وارده را باید جبران کنند. آیا قانون پیشبینی کرده که خسارتهای وارد شده را افراد بازداشت شده جبران کنند؟
متأسفانه عمل مرتکبین در این اغتشاشات در برخی موارد هم منجر به قتل شد، هم منجر به جرح شد، هم صدمه جانی نسبت به اشخاص ایجاد کرد و هم به اموال عمومی و دولتی تعرض شد و در برخی از موقعیتها، اموال دولتی دچار تخریب و تحریق شد.
متأسفانه مشاهده کردیم با آنکه خودروهای امدادی همیشه حتی در جنگها و یا در منازعات برای امدادرسانی در امان هستند اما دشمنان قسمخورده و رسانههای آنان اقدام به تحریک بعضی از افراد ناآگاه کرده و آنان مبادرت به تحریق آمبولانس یا تحریق خودروهای آتشنشانی کردند. عدهای از آتشنشانان عزیز ما و جمعی از تکنسینها و پزشکان خدوم ما که برای امداد رفته بودند مصدوم شدند، کسانی که در مقام برقراری آرامش در جامعه بودند مانند پلیس و برادران بسیجی ما مصدوم شدند.
آمبولانس و یا خودروی آتشنشانی که از دور خارج میشود، خسارت سنگینی است. از بودجه این مملکت هزینه شده و موجبات تهیهشان فراهم شده که متأسفانه میبینیم اینها دچار آسیبها شدهاند. بالطبع کسی که آسیبزننده است باید در مقام جبران خسارت بربیاید.
ما میگوییم به حکم قانونی که منبعث از موازین شرعی هم هست، به صراحت مقررات ما در قانون مدنی باید این خسارات را جبران کند. نمونه آن مقررات حوزه ضمان قهری، در بحث اتلاف و ... است در مقررات مواد 307 و 308 و 331، در حوزه مقررات شکلی؛ مقررات موضوع مواد 520 و تبصره ماده 515 قانون آیین دادرسی مدنی، در بحث قانون مسئولیت مدنی مواد 1 و 2 و 8 این قانون و همچنین مواد 3 و 4 قانون که در مقام تبیین و چگونگی آن است.
تبصره یک ماده 150 قانون مجازات اسلامی هم بر این امر تأکید دارد. مواد ماهیتی منعکس شده در قانون مجازات اسلامی در مقررات ماده 607 و 687 و 689 که همه اینها دقیقاً موضوع خسارت را مشخص میکند. اینها مصادیقی از قانون است. قانون آیین دادرسی کیفری هم معلوم میکند که چگونه در دادگاه صالح و با تمسک به مقررات جاری و شرایط پرونده و ادلهای که وجود دارد، رسیدگی قانونی انجام گیرد.
اطمینان میدهیم که إنشاءالله این موارد با دقت کامل و یکایک بررسی میشود و از کسانی که از باب مباشرت، معاونت و تسبیب، موجبات این خسارات را اعم از مادی و معنوی فراهم آوردند؛ قطعاً علاوه بر مجازاتی که به موجب قانون برای آنها تعیین شده، خسارات وارده هم اخذ خواهد شد. مجازاتها هم متناسب و محکم و بازدارنده خواهد بود.
نکتهای که اینجا وجود دارد این است که خسارت مادی را بالاخره میشود احصا کرد؛ مثلآً اتومبیلی آتش گرفته یا خانهای و مغازهای خسارت دیده که با توجه به نظریه کارشناسی میزان خسارت مشخص میشود و فرد هم در مقام جبران خسارت برمیآید و مطابق قانون مرجع صالح حکم را صادر میکند؛ اما خسارات معنوی چگونه است؟
تکانی که یک نفر بابت این سر و صداها میخورد، فرزندی که پدر خود یا مادری که فرزند خود را در این آشوبها از دست داده است؛ یا اینکه یک سرمایهگذار در این شرایط از فعالیت خود منصرف می شود - در حالی که ما الان به تولید و کسب و کار و اشتغال نیاز داریم و باید به فرآیند تولید توجه شود - خساراتی که به این چرخه وارد میشود را چه کسی میخواهد جبران کند؟ تن آن مادری که دارد میلرزد، اعصابی که از افراد خرد میشود؛ افرادی که به حداقلها نیازمند هستند اما به دلیل تعطیلی برخی مغازهها ناشی از آشوب نمیتوانند آن را تهیه کنند، افرادی که ارتزاق آنها از مسافرکشی است و نمیتوانند درآمدی داشته باشند، واقعاً چگونه میشود این خسارات معنوی را جبران کرد؟ گرچه خسارات معنوی هم مورد توجه است ولی هر آنچه ما زحمت بکشیم ممکن است نتوان گوشهای از آن خسارات پدید آمده را جبران کرد.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.