عصر دوشنبه کمیته اطلاع‌رسانی ستاد ملی مقابله با کرونا در اطلاعیه‌ای از مصوبه این ستاد مبنی بر توقف چاپ مطبوعات کاغذی تا پایان طرح فاصله‌گذاری اجتماعی خبر داد. در صورت اجرایی شدن این مصوبه نسخه کاغذی روزنامه‌ها تا مدت نامعلومی منتشر نخواهد شد. در بحبوحه شیوع ویروس کووید-۱۹ ایران از جمله معدود کشورهای درگیر بحران است که روزنامه‌ها را به عنوان کالای غیرضروری تلقی کرده و فعالیت یکی از مهم‌ترین بخش‌های سیستم اطلاع‌رسانی کشور را به حلت تعلیق درآورده است.

این در حالی است که تاکنون شواهد علمی چاپ و توزیع روزنامه‌ها را بی‌خطر یا کم‌خطر نشان داده و گفته شده مطبوعات چاپی به دلیل شیوه و روند چاپ اصولا آلوده‌کننده نیستند. در ایتالیا که به لحاظ تعداد تلفات وخیم‌ترین شرایط را دارد، دولت خبرنگاران و روزنامه‌نگاران را در رده مشاغل ضروری و مهم دسته‌بندی کرده و دکه‌های روزنامه‌فروشی نیز برخلاف دیگر مشاغل در حال فعالیت هستند. در ایالت کالیفرنیای آمریکا با وجود مقررات سخت‌گیرانه برای محدود شدن کسب و کارها اما مطبوعات جز کالاهای اساسی قرار گرفته‌اند و اجازه فعالیت دارند. در نیویورک و واشینگتن دی.سی هم روزنامه‌ها از جمله فعال‌ترین مشاغل هستند. در اسپانیا، آلمان، فرانسه، چین و ... نیز روزنامه‌های کاغذی فعالیت خود را ادامه می‌دهند.

در همین رابطه با «عباس عبدی» روزنامه‌نگار و رئیس انجمن صنفی روزنامه‌نگاران تهران گفت‌وگویی ترتیب داده شد تا نظر این فعال رسانه‌ای را در این زمینه جویا شویم. عبدی ضمن ابراز مخالفت با مختل شدن فعالیت این بخش از نظام رسانه‌ای کشور، یک ایرادات ساختاری این نظام را زمینه‌ساز این اتفاق عنوان کرد، اما بخشی از تقصیر را نیز متوجه دست‌اندرکاران روزنامه‌ها دانست که با تعطیلی خودخواسته نوروزی در اثنای شیوع ویروس، عملاً مطبوعات را غیرضروری نشان داده و نادانسته به استقبال چنین تصمیمی رفته‌اند.

***

آقای عبدی از نگاه رئیس انجمن صنفی روزنامه‌نگاران تهران، فعالیت روزنامه‌های چاپی در شرایط فعلی غیرضروری است؟ به عبارت دیگر آیا با تصمیم ستاد ملی مقابله با کرونا موافق هستید؟ چرا؟

برای پاسخ به این سوال لازم است  ابتدا از نظام اطلاع‌رسانی صحبت کنیم. همانگونه که امکان تعطیلی مغازه‌های خواروبارفروشی، میوه‌فروشی و داروخانه‌ها وجود ندارد، نظام رسانه‌ای کشور هم تعطیل‌بردار نیست و حتی در مواردی وجود و فعالیت آنها ضرورت بیشتری دارند. اساساً اجرای درست هر نوع سیاستی در این مقطع و بحران بدون وجود نهاد رسانه و اطلاع‌رسانی امکان‌پذیر نیست. روزنامه‌نگاران و خبرنگاران باید در عرصه عمومی حضور داشته باشند تا اخبار و گزارش ها را منعکس کنند تا از این دریچه؛ هم به درک و آگاهی مردم کمک کنند و هم به مسئولین در راستای تصمیم به موقع و بهتر یاری رسانند.

اما اینکه روزنامه‌های چاپی مصداق موارد بالا هست یا خیر، جای بحث دارد. نوروز سال گذشته نیز در بحبوحه سیل سراسری اغلب روزنامه‌های کشور ۱۵ روز تعطیل بودند. امسال هم که از ابتدا محدودیتی وجود نداشت، بلکه خود روزنامه‌ها تصمیم به تعطیلی گرفتند.. بنابراین متاسفانه روزنامه‌ها با چنین اقدامی بصورت تلویحی اعلام کرده‌اند که وجودشان چندان ضروری نیست. البته صحبت من مطلقا به این معنا نیست که تقصیر را بر گردن روزنامه‌ها بیندازم. من اینگونه مسئله را تبیین می‌کنم که نظام رسانه‌ای ایران از یک‌سو انحصاری و ناکارامد و از سوی دیگر بی‌دروپیکر است. انحصار آن در دست صداوسیما، و بی‌دروپیکر بودنش در گستره فضای مجازی است. در چنین فضایی، عرصه برای روزنامه‌ها تنگ است و جای چندانی برای فعالیت موثر ندارند. اینگونه است که روزنامه‌ها بیش از دو هفته به تعطیلات می‌روند و ظاهراً آب از آب هم تکان نمی‌خورد.

بطور کلی بنده پویایی و تمام‌وقت بودن نظام رسانه‌ای و اطلاع‌رسانی را ضروری می‌دانم و معتقدم حتی جمعه‌ها نیز باید فعال باشند. اگرچه خود بنده هم عملاً در دو هفته گذشته اینچنین رفتار کرده‌ام. با اینکه برنامه‌های زیادی برای عید داشتم، با گسترش بحران شیوع کرونا همه آن‌ها را کنار گذاشتم و تمام‌وقت مشغول مطالعه، بررسی و نوشتن دراین باره هستم. طبعاً اگر روزنامه‌ها فعال بودند ترجیح می‌دادم از طریق روزنامه‌ها این کار را انجام دهم، اما در خلأ انتشار روزنامه‌ها، از طریق کانال و دیگر دریچه‌ها اقدام می‌کنم. بنابراین با غیرضروری شمردن نظام اطلاع‌رسانی بشدت مخالفم اما واقعیت این است که روزنامه‌ها پیشتر تا حدودی ناکارامد شده‌اند، آن هم به دلیل ساختار نظام رسانه‌ای که در کشور حاکم است. فقدان آزادی و استقلال این نهاد، آن‌ها را به حاشیه رانده، از جهتی انحصار را تقویت و از جهت دیگر یک فضای مجازی غیرقابل کنترل را جایگزین کرده است. بعلاوه دولت و هیچ نهاد دیگری حق سلب این ضرورت و انتشار روزنامه را ندارد.

بطور کلی بنده با پویایی و تمام‌وقت بودن نظام رسانه‌ای و اطلاع‌رسانی موافقم و معتقدم حتی جمعه‌ها نیز باید فعال باشند. اگرچه خود بنده هم عملاً اینچنین رفتار کرده‌ام. با اینکه برنامه‌های زیادی برای عید داشتم، با گسترش بحران شیوع کرونا همه آن‌ها را کنار گذاشتم و تمام‌وقت مشغول مطالعه، بررسی و نوشتن دراینباره هستم. طبعاً اگر روزنامه‌ها فعال بودند ترجیح می‌دادم از طریق روزنامه‌ها این کار را انجام دهم، اما در خلأ انتشار روزنامه‌ها، از طریق کانال و دیگر دریچه‌ها اقدام می‌کنم. بنابراین با غیرضروری شمردن نظام اطلاع‌رسانی از اساس مخالفم اما واقعیت این است که روزنامه‌ها خودشان پیشاپیش سیگنال این عدم ضرورت را ارسال کرده‌اند، آن هم به دلیل ساختار نظام رسانه‌ای که در کشور حاکم است. فقدان آزادی و استقلال این نهاد، آن‌ها را به حاشیه رانده، از جهتی انحصار را تقویت و از جهت دیگر یک فضای مجازی غیرقابل کنترل را جایگزین کرده است.

در اروپا، آمریکا و حتی چین و هند روزنامه‌ها طبق روال همیشگی در حال فعالیت هستند و حتی می‌توان گفت فعال‌تر شده و در مواردی اقبال عمومی نیز نسببت به آن‌ها افزایش یافته است. حتی در مناطق قرنطینه شده برخی کشورها، روزنامه از سوی دولت خریداری می‌شود و به افراد داده می‌شود. تفاوت ایران با دیگر کشورها چیست که آن را غیرضروری می‌دانند؟

سوال خوبی را مطرح کردید. دلیل آن واضح است. نظام اطلاع‌رسانی جزو نیازهای ضروری مردم است در این کشورها روزنامه نیز رکن مهم این نظام هستند. اگر روزنامه‌ها و روزنامه‌نگاران نباشند، کسی نیست که گریبان سیستم آنان را بگیرد و آن را به چالش بکشد. روزنامه‌نگاران، خبرنگاران، تحلیلگران و نویسندگان در مواقع بحرانی باید فعال‌تر باشند. مردم هم نیاز رسانه‌ای خود را بیشتر از همین طریق تأمین می‌کنند. در ایران هم نیاز به رسانه و اطلاع‌رسانی مانند دیگر کشورها وجود دارد، اما این نیاز را اغلب از منابع دیگری  یعنی از طریق فضای مجازی، شبکه‌های ماهواره‌ای و تلویزیون و در اخر از همه از روزنامه‌ها تأمین می‌کنند. بر اساس نظرسنجی های موجود متأسفانه سهم مطبوعات در تأمین این نیاز مردم در ایران بسیار پایین‌تر از کشورهای غربی است. به علاوه؛ فضای مجازی غربی‌ها به تناسب تحت کنترل و مدیریت همین مطبوعات است، نه مانند فضای مجازی بی‌دروپیکر ایران که هرکس هرچیزی را بتواند در ابعاد مختلف و با کپی‌پیست نشر می‌دهد. مشکلات حقوقی فضای مجازی ایران یکی از عوامل تضعیف مطبوعات و نشریات چاپی است.

 فضای آنلاین در ایران بیشتر در جایگاه چرخش و گسترش اطلاعات قرار دارد و بخش بزرگی از داده‌ها غیرواقعی و دست‌کم غیرموثق است. در حالی که روزنامه‌ها در جایگاه تولید محتوا و نشر اطلاعات قابل استناد هستند و منبع بخش مهمی از اطلاعات قابل اعتماد در حال گردش در فضای آنلاین، روزنامه‌ها هستند. در خلأ آن‌ها امکان انتشار شایعات و اخبار واقعی بیشتر نخواهد شد؟

تا حدی همینطور است. ولی خبرگزاری‌ها در واقع بخش خبری روزنامه‌ها را عمل می‌کنند و گزارش و خبر و گفتگو و تا حدی هم یادداشت‌نویسی را انجام می‌دهند. با امدن فضای مجازی و فشارهایی که بر مطبوعات وارد امد در کارکرد مطبوعات و خبرگزاری‌ها تداخل ایجاد شد. ایرادی که شما مطرح کرده‌اید هم پیش از تعطیلات هم بود. مشکل اصلی در نظام رسانه‌ای ایران است که بشدت عقب‌افتاده و ناکارکرد است و بحران اصلی مطبوعات در این نظام است.

در برخی گروه‌های سنی امکان دسترسی به نسخه‌های آنلاین سخت است. اتفاقاً بخشی از گروه سنی که بیش از دیگر گروه‌ها در معرض تهدید ویروس است، با نسخه‌های چاپی بیشتر خو گرفته‌اند. فضای آنلاین در ایران محدودیت‌ها و ایرادهایی دارد که به برخی از آن‌ها اشاره کردید. به علاوه اینکه فضای مجازی اغلب کارکرد اطلاع‌رسانی و گردش اطلاعات دارد. اما روزنامه‌های چاپی وظیفه آموزش و آگاه‌سازی دقیق و نشر اطلاعات موثق را دارند. چنان که گفتید در شرایط بحران اهمیت اطلاع‌رسانی، آموزش و داده‌های قابل اعتماد دوچندان می‌شود. چرا با وجود همه این ضرورت‌ها حاکمیت آن را در شرایط کنونی غیرضروری می‌داند؟

در ایران گروه‌های سنی مورد اشاره اغلب از طریق رسانه‌های تصویری از اخبار مطلع می‌شوند و سروکار زیادی با روزنامه‌ها ندارند. بویژه اکنون که خطر بیماری هم وجود دارد مطبوعات خوانان این گروه احتمالا عطای کاغذ را به لقایش ترجیح می‌دهند. ولی با توجه به نظرسنجی‌ها و تیراژ مطبوعات، بخشی از جامعه که از روزنامه‌ها استقبال می‌کنند، توان استفاده از فضای مجازی را هم دارند.

در هر حال به جای تأکید صرف بر ادامه فعالیت روزنامه‌ها در شرایط فعلی، که طبعا بیش از مدتی متوقف نخواهد ماند نهاد رسانه و مطبوعات مکتوب (اعم از کاغذی یا غیرکاغذی) را در همه شرایط به جایگاه اصلی‌اش برگردانیم. واقعیت این است که بدون روزنامه کاغذی زیستن هم وضعیت عجیبی خواهد بود و باید مانع آن شد.

البته سایت‌ها کمابیش فعال هستند. روزنامه‌ها باید تدبیری بیاندیشند که با همکاری روزنامه‌نگاران، به موقعیت بهتری در فضای مجازی دست پیدا کنند. وگرنه این روند می‌تواند کل این نهاد را با مخاطره جدی روبرو کند. متاسفانه حکومت متوجه خطری که نظام ناکارآمد رسانه‌ای تهدیدش می‌کند نیست.

 

با توجه به نامعلوم بودن زمان پایان بحران (که اغلب دست‌کم تا اواخر بهار تخمین زده می‌شود) در صورت اجرایی شدن مصوبه تعطیلی نسخه‌های کاغذی، این اقدم چه تبعاتی برای مطبوعات کشور خواهد داشت؟ روزنامه‌ها بالأخص روزنامه‌های مستقل و خصوصی که از پشتوانه دولتی برخوردار نیستند و هزینه های جاری و تداوم حیات آن‌ها در گرو انتشار روزانه نسخه کاغذی است، امکان سرپا نگه داشتن مجموعه را خواهند داشت؟  ناتوانی احتمالی در پرداخت حقوق کارکنان منجر به بیکاری موقت یا دائمی خیل کثیری از روزنامه‌نگاران و خبرنگاران خواهد شد. آیا ستاد ملی مقابله با کرونا برای معیشت این قشر تدبیری اندیشیده است؟

قطعاً تبعات سنگینی برای نهاد مطبوعات و مهم‌تر از آن برای روزنامه‌نگاران خواهد داشت. به همین دلیل فرض ۲۰ فروردین را می‌پذیریم و برای بعد از آن باید از درخواست مدیران مسئول در حل این مساله حمایت کرد. ممکن است بتوان با بیمه برای روزنامه‌نگاران و کمک به روزنامه‌ها برای مدتی مشکل را حل کرد اما بیمه و بسته حمایتی نمی‌تواند مسئله انتشار و شغل را برای آن‌ها حل کند. بنابراین انتظار داریم دولت بخشی از امکاناتی که در اختیار دارد را برای ادامه حیات و فعالیت روزنامه‌ها و نیز بازسازی این مجموعه در چارچوب گذشته یا چارچوبی سازگارتر با شرایط جدید تخصیص دهد.

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.