مهاجری: رفتن لاریجانی تنفس اعتدال را سختتر و اصولگرایان را فشلتر میکند
محمد مهاجری، در یادداشتی نوشت: «علی لاریجانی از یک سال پیش به نزدیکان خود اعلام کرده بود که نامزد انتخابات مجلس یازدهم از هیچ حوزهای نخواهد شد. او این وعده را یک روز مانده به ثبت نام کاندیداهای مجلس عملی کرد تا فعلاً خود را از حضور در صحنه سیاست به دور نگه دارد.
علیلاریجانی چهره سیاسی اصولگرا را، شاید خیلیها با حضورش در صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران بشناسند اما سابقه او به قبل از ریاست بر رسانه ملی بازمیگردد. او وزیر ارشاد بوده و پیش از آن نیز در وزارت سپاه، معاونت پارلمانی را بر عهده داشته است. تا آنجایی که از او شناخت دارم، از همان زمان هم، همچون این سالهایی که رئیس قوه مقننه بوده، چهرهای کاملاً اهل تعامل و گفتوگو بوده است. حتی در دوران دولت اصلاحات یعنی زمانی که ریاست صداوسیما را بر عهده داشته، با مخالفانی از طیف اصلاحطلبان تندرو مواجه بود. با وجود انتقادات تندی که به او میشد، علی لاریجانی هیچوقت برخوردهای تند شخصی با کسی نکرد. حتی در بین مدیران صداوسیما هم بودند کسانی که گرایشهای اصلاحطلبانه داشتند و همچنان همکاری خود را با او ادامه میدادند؛ چرا که لاریجانی چهرهای اهل تعامل و گفتوگو بود.
امروزه همه کسانی که با عالم رسانه آشنا هستند و مدیریت ۱۰ ساله علی لاریجانی بر رسانه ملی را به خاطر دارند، شهادت میدهند که او قویترین مدیر صداوسیما در بین همه مدیرانی که قبل و بعد از او در صداوسیما حضور داشتند، بوده است. آنها معتقدند که اگر صداوسیمای ما پس از پیروزی انقلاب نظم و نسقی چه بهلحاظ کیفی و چه از منظر کمی گرفته عمدهاش در زمان ریاست علی لاریجانی بوده است.
با پایان گرفتن ۱۰ سال حضور ریاست علی لاریجانی بر صداوسیما، دوره دیگری از زندگی سیاسی او آغاز شد. او کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری نهم شد اما پس از شکست در این انتخابات ۲ سالی را بهعنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی فعالیت کرد تا با هشتمین انتخابات مجلس شورای اسلامی این بار بهطور جدی وارد مرحله دیگری از سیاست شود.
همه انسانها در طول زندگی خود دچار تحولات و تغییراتی می شوند؛ بعضی از آنها به اقتضای شغل و برخی هم بهدلیل شرایط سیاسی فرهنگی و اجتماعی جامعه. علی لاریجانی وقتی که رئیس مجلس شد طبیعی است که نوع تعاملات و اقدامات و فعالیتهایش باید متفاوت از زمانی میبود که رئیس سازمان را بر عهده داشت. لاریجانی از زمانی که بر صندلی ریاست مجلس تکیه زد نیز همچنان روحیه تعامل و گفتوگوی خود را حفظ کرد. میتوانم ادعا کنم که او در مقایسه با رؤسای مجلس قبل از خود و حتی نسبت به حجتالاسلام ناطق نوری که آوازه ریاستش همه جا پیچیده است، بیشتر اهل تعامل با نمایندگان بود.
علاوه بر تعامل با نمایندگان، علی لاریجانی در دوران ریاست بر مجلس در فرآیندهای سیاسی سایر قوا هم تأثیر مثبتتری نسبت به رؤسای مجالس قبلی داشت. بخشی از این اثرگذاری به این امر برمیگردد که فضای سیاسی کشور رو به سویی بود که او میتوانست تأثیرگذاری بیشتری داشته و نقشش در سپهر سیاسی ایران تقویت شود. البته نباید از این که توانمندیهای شخصی او در این زمینه هم براحتی گذشت و آن قدرت لاریجانی در حاکمیت اعتدال بود.
علی لاریجانی از سال ۸۴ که به عرصه انتخابات ریاستجمهوری وارد شد پیام اعتدال را در جریان اصولگرایی نهادینه کرد. در آن مقطع، محمدباقر قالیباف، محمود احمدینژاد و چهرههای دیگری هم کاندیدا هم بودند اما از این میان علی لاریجانی گرچه منتسب به جریان سنتی اصولگرا بود اما مواضعش بر خلاف مواضع سایر کاندیداها، معتدل بود که این امر خود سنگ بنایی برای جریان اعتدال در سالهای بعد شد. پس از عضویت لاریجانی در مجلس شورای اسلامی که از شهر قم انتخاب شد، همان جریانی که ایشان منادی آن بود در مجلس پا گرفت. البته نباید از حق گذشت که در مجلس هشتم و نهم این جریان بهطور قویتری فعال بود اما در مجلس دهم بنا به محاسبات متعددی این اتفاق تکرار نشد. با وجود این که هم در مجلس هشتم و هم نهم، افراد بشدت تندرویی بهعنوان نماینده حضور داشتند اما خود شخص لاریجانی و خط اعتدالی که ایشان پایهگذاری کرد سنگ محکی بود برای سنجش آن آدمها، جریان تندرو و افراطی و بداخلاق.
حال سؤال این است که با رفتن علی لاریجانی اعتدال چه سرنوشتی خواهد یافت؟ اعتدال اسم شخص نیست، یک روش و منش و مکتب است. علی لاریجانی در چند سال اخیر توانست این منش را در قالب عمل توضیح دهد. اعتدال واژه سختی نیست و با ویژگیهایی مثل خردورزی، تحمل و تامل، کنترل خشم، رعایت اخلاق و ادب تعریف میشود. اتفاقاً مخالفان اعتدال دوست دارند این ویژگیها از جامعه رخت بربندد. با رفتن او از نهاد قانونگذاری کشور، ممکن است خردگرایی و اعتدال برای مدتی به محاق برود اما نابود نمیشود. رفتن لاریجانی میتواند تنفس اعتدال را سختتر کند اما با رفتن او تفکر اعتدال از بین نمیرود.
جریان اصولگرایی از رفتن آقای ناطق ضربه خورد. همانطور که از کم اعتبار شدن آقایان مهدوی کنی و عسکراولادی و سپس فقدان آنها آسیب دیده است. الان هم رفتن لاریجانی میتواند وزن این جریان را کاهش دهد و شاخههای پوپولیست و عصبانی جناح اصولگرا، جایگزین افراد عاقل و منطقی بشوند.
در جریان اصولگرا کسانی که عکس مار میکشند و عوامفریبی میکنند، ماشاءالله کم نیستند و در غیاب امثال لاریجانی این جریان میتواند راحتتر نفس بکشد.
از جریان اصولگرا چیز زیادی باقی نمانده و بخش بزرگی از آن استحاله شده است. خلأ افراد معتدل و منطقی میتواند اصولگرایان را بهسمت فشلتر شدن سوق دهد.»
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.