دکتر علی شریعتی هنگام تنظیم سخنرانی و مقالاتش دانش خود را با شور و شیدایی که در روز عاشورا به او دست می‌دهد ترکیب می‌کند و محتوایی پراحساس و پرمغز را به مخاطبش عرضه می‌کند؛ او شور و شعور را در کنار هم می‌نشاند و متنی فاخر و خواندنی را عرضه می‌کند.

کتاب «حسین وارث آدم» گردآوری سخنرانی‌های شریعتی در باب عاشورا و نهضت امام حسین است. وی فضای روحی و فکری خاص خود را در آن دوران در مقدمه کتاب به خوبی توصیف می‌کند. شریعتی از موقعیت نامعلومش میان اقشار مذهبی، روشنفکران و عامه مردم می‌گوید و عنوان می‌کند که روشنفکران او را به عنوان روشنفکر قبول ندارند و اقشار دین‌دار نیز وی را فردی مومن قبول نمی‌شناسند. شریعتی می‌نویسد: «گفتم بروم به مجلس روضه‌ای، از همین روضه‌ها که همه جا هست و صدایش از هر کوچه و خانه امشب بلند است. دیدم، ایمان و تعصب من به عظمت حسین و کار حسین بیش از آن است که بتوانم آن همه تحقیرها را بشنوم و تحمل کنم. منصرف شدم.» شریعتی در شب عاشورا سرگشته می‌شود و ذهنش نسبت به موقعیت خود به عنوان یک مسلمان و مومن به نهضت عاشورا مشوش می‌گردد، دست به قلم می‌شود و اثری ماندگار را در تاریخ نواندیشی دینی در موضوع حماسه حسین(ع) می‌آفریند.

وی درباره انگیزه نگارش این مقاله می‌نویسد: شب عاشورا بود، عاشورای سال ۴۹؛ نشستم تا تنها سوگواری کنم؛ روضه‌ای برای دل خویش نوشتم؛ تفسیری بر زیارت «وارث»! وراثت آدم تا حسین، وراثت آدم تا یزدید! تمامی تاریخ در دو سوی فرات، از اعمال زمین برشوریدند و پیش چشمم نمایان شدند، همه جلادان، همه شهیدان، محشر تاریخ!

شریعتی در ادامه می‌نویسد: ناگهان پیش چشمم را پرده‌ای از خون گرفت، گویی به چشم می‌دیدم که ناگهان همه چیز غریب شد و آنچه هست صحرایی است به پهنای تمامی هستی! صحرایی پوشیده از خون، و... در قلب صحرا مجسمه‌ای خونین و خاموش ... روئیده از خون. از هراس بر خود لرزیم، به خود آدم، ساعت ۹ صبح بود، به کوچه گریختم، در شهر نمی‌دانم چه خبر بود.

عنوان ایت کتاب برگرفته از «زیارت وارث» است. شریعتی در این کتاب تقابل ظالم و مظلوم را ماجرایی تاریخی می‌داند و شواهد تاریخی خود را از ماجرای هابیل و قابیل تا اکنون پی‌ می‌گیرد. وی به همین دلیل ظلم ستیزی و ایستادگی در برابر بی عدالتی را یک الگوی تاریخی می‌داند که تا زمانه فعلی نیز ادامه دارد و هنوز پایان نپذیرفته است.

حسین وارث آدم، عنوان کتابی از علی شریعتی، حاوی هشت سخنرانی ایراد شده در سال‌های ۱۳۴۹ و ۱۳۵۰ شمسی ( بجز یکی از سخنرانی‌ها ) در حسینیه ارشاد است. حسین وارث آدم، ثار، شهادت، پیش از شهادت، بحثی راجع به شهید، بینش تاریخی شیعه و «انتظار، مذهب اعتراض» و در نهایت ضمیمه‌ها از بخش‌های این کتاب هستند.

 

حسین وارث آدم محصول اندیشه‌های علی شریعتی در سال ۱۳۴۹ است. شریعتی ابتدای متن خود را با جمله تکان دهنده «پیش چشمم را پرده‌ای از خون پوشیده است» آغاز می‌کند. وی سپس به شیوه‌ای عالمانه و ادیبانه تاریخ بشر را مرور می‌کند و نشان می‌دهد چگونه در طول تاریخ ظالمان صفحه تاریخ را خون آلود کرده‌اند و خون مظلومان را به زمین ریخته‌اند.

ثار عنوان دومین بخش این کتاب است. شریعتی درباره معنی این واژه می‌گوید: « کلمه‌ای داریم بنام ثار- که در دعاها می‌خوانیم «یا ثارالله و ابن ثاره- به خود امام حسین می‌گوییم که تو ثار خدا هستی.» وی سپس می‌پرسد اساسا کلمه ثار به چه معنی است؟ و شریعتی برای پاسخ به این سوال مسائل جامعه شناختی فضای فرهنگ قبیله‌ای عرب را مرور می‌کند و از نقش پیامبر اسلام در تبدیل فرهنگ قبیله‌ای عرب به یک نظام اجتماعی سخن می‌گوید. شریعتی می‌گوید در جوامع قبیله‌ای فرد معنای خود را از دست می‌دهد و کسی که کشته می‌شود ثار قبیله است. بنابراین برای جبران این خسارت باید فردی از قبیله قاتل کشته شود.فرد مقتول ثار قبیله است و قبیله فرد مقتول یک خون از قبیله قاتل طلب دارد. شریعتی در ادامه می‌گوید بزرگی نهضت پیامبر این بود که ثار را از خون قبیله به سمت آرمان الهی برد. وی در نهایت می‌گوید ثار امروز ما، ثارالله است و «حسین، وارث از ورثه است، که خودش به صورت ثار درآمد و پدرش، همه ثارهای خدا هستند و پدر ثارهای خدا و پسر ثارهای خدا»

شهادت؛ شریعتی در این سخنرانی تلاش می‌کند شهادت امام حسین (ع) را معنا کند؛ او همان ابتدا می‌گوید: «از یک سو باید شهادت را به عنوان یک مساله فکری، علمی، فلسفی مطرح کنم و در این حال باید فقط بیاندیشم و استدلال کنم و تنها از قدرت علم و منطق مدد بگیرم. از سویی دیگر، داستان شهادت و آنچه را که شهادت تداعی می‌کند، به قدری احساسی و قدری هیجانآمیز و عاشقانه است که روح را به آتش می‌کشد و منطق را فلج می‌کند و قدرت ناطقه را ضعیف و اندیشیدن را دشوار.»

پس از شهادت، عنوان شورانگیز بحث شریعتی است. او با بیانی تکان دهنده از وظیفه انسان امروز در برابر شهادت امام حسین(ع) سخن می‌گوید. وی می‌گوید: «اکنون شهیدان مرده‌اند، و ما مرده‌ها زنده هستیم. شهیدان سخشان را گفتند، و ما کرها مخاطبشان هستیم، آنها که گستاخی آن را داشتند که –وقتی نمی‌توانستند زنده بمانند- مرگ را انتخاب کنند، رفتند و ما بی‌شرمان ماندیم، صدها سال است که مانده‌ایم. و جا دارد که دنیا بر ما بخندد که ما –مظاهر ذلت و زبونی۰ بر حسین و زینب۰ مظاهر حیات و عزت- می‌گرییم.»

شریعتی همچنین مباحثی درباره شهید و بینش تاریخی شیعه و انتظار، مذهب اعتراض دارد که هریک خواندنی و پرکشش است.

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.