چرا بوش و اوباما پاسخی به نامههای احمدینژاد نمیدادند؟
از مذاکرات محرمانه هسته ای در عمان تا پایان مذاکرات ایران و ۵+۱ در هتل کوبورگ وین، و نهایتاً امضای برجام و تصویب آن در مجلس و هرگام برداشته شده دیگر در این عرصه با نظارت کامل رهبر انقلاب انجام شد. نظارتی که حال برخی دلواپسان آن را خواسته یا ناخواسته نادیده می گیرند تا اینگونه القا کنند که رهبری در جریان جزئیات مذاکرات نبوده اند یا برجام با رضایت ایشان به تصویب نرسیده است.
این درحالیست که بنابر خاطرات مذاکرهکنندگان آمریکایی (جان کری، وندی شرمن و ویلیام برنز) در طول مذاکرات با طرف ایرانی، آنها تمامی محورهای مهم را به اطلاع رهبری ایران میرساندند و توصیهها و رهنمودهای مربوطه را نیز از ایشان دریافت میکردند.
جالب اینجاست که گویا طرفهای خارجی اهمیت جایگاه رهبری در ساختار سیاسی ایران را بسیار بهتر از دلواپسان داخلی درک کردهاند و همگی میدانند که ضمانت اجرایی هر نوع توافقی با مقامات دولتی و دیپلماتیک ایرانی منوط به نظر مثبت مقام رهبری است.
به همین دلیل بود که از جرج بوش پسر تا باراک اوباما، رؤسای جمهوری سابق و اسبق آمریکا نامههای محمود احمدینژاد را بیپاسخ گذاشتند و همه تلاشهای محمود از کانالهای متنوع برای برقراری ارتباط مستقیم با واشنگتن بدون تأیید رهبری به در بسته خورد. همان احمدینژادی که دلواپسان هاله نور اطرافش را میدیدند، او را معجزه هزاره سوم لقب می دادند و کلمات نامه وی به بوش را «الهام الهی» میخواندند.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.
ارسال نظر