ماجرای یک نامه درباره رابطه سپاه با ارتش در دوران جنگ
محمدمهدی کتبیه درباره دلیل بازداشتش در دوران جنگ میگوید: ما قبل از انقلاب فعالیتهایی داشتیم به نام گروه «بینام» که آقای دکتر حسن آیت، دکتر جاسبی، آقای احمد کاشانی، عوامل غیرنظامی ما بودند. بیشتر اعضای این گروه ما نظامی بودند که آقای نامجو، آقای تیمسار محمدرضا رحیمی و آقای اقاربپرست، آقای صیاد شیرازی، بنده و آقای کلاهدوز و یک تعداد دیگری، اینها جزو گروه نظامی بودند که اینها آمادگی داشتند برای اینکه فعالیتهایی ضد نظام شاه داشته باشند، بنابراین ما جلساتی قبل از انقلاب با هم داشتیم.
وی افزود: بعد از انقلاب هم این جلسات ادامه داشت. وقتی که آقای شهید حسن آیت در قید حیات بود، این جلسات با آقای آیت تشکیل میشد و بعد از شهادت حسن آیت این جلسات را تقریبا آقای احمد کاشانی اداره میکرد.
رئیس اداره دوم ارتش در دهه ۶۰ گفت: ما این جلسات را هر هفته با هم داشتیم. دو نفر از افرادی که جزو این گروه نبودند، آقای حسن فروزان و آقای شریفالنسب اقدام به تهیه نامههایی کردند؛ که آن نامهها هم چیز بدی نبود، درواقع در آن نامهها میگفتند سپاه رفتارش با ارتش مناسب نیست و ما که در یک جبهه مشغول فعالیت جنگی هستیم، بهتر است که این کار صورت نگیرد و این حرکات و این رفتارها صحیح نیست. ما از وجود آن نامهها و تهیه و پست آنها اطلاع داشتیم ولی خودمان در تهیه و پخش آنها دخالتی نداشتیم. بنابراین آنها احساس کردند ما مثلا در این نامهها دخالت داریم و ما را بازداشت کردند.
سرهنگ کتیبه که از اعضای انجنمن حجتیه است درباره اختلاف این انجمن با امام خمینی (ره) گفت: بعد از انقلاب آیتالله مطهری و آیتالله خزعلی درصدد این بودند که تقریبا انجمن حجتیه را از وجودشان بهرهبرداری کنند و این مصالح به عرض حضرت امام رسید.
وی افزود: ملاقاتی قرار بود با حضور امام و آقای حلبی [رئیس انجمن حجتیه] انجام شود، اما بعضی افراد مثل آقای خلخالی با امام تماس گرفتند و جلوی این کار را گرفتند. آنها هم مجبور شدند در کنار، کارشان را انجام بدهند. کار خلاف انقلاب انجام نمیدادند، ولی سیاسی نبودند. الان هم خیلی از سران مملکت از همین انجمن حجتیه بودند، الان هم هستند و مشخص است.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.
ارسال نظر