گزیده صحبت‌های وی را در ادامه بخوانید:

*در اواخر سال ۵۶، برخی معتقد بودند که سقوط شاه مستلزم یک مبارزه ۳۰ ساله است. معلمی در زندان با ما بود که می‌گفت ریشه شاه تا ۱۰ سال آینده کنده خواهد شد؛ اما دیگران می‌گفتند این آقا توجیه نیست و غیر ممکن است تا ۱۰ سال آینده شاهی که از پشتوانه آمریکا، غرب و اسرائیل بهره‌مند است، سقوط کند.

*در گروهی که ما پیش از انقلاب داشتیم، پس از جشن ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی، شهیدمهدی فیروزی پیشنهاد داد تا ۲۰ عدد مقوای A.۳ تهیه کنیم و بر روی آن‌ها احادیث مربوط به مبارزه با ظالم را بنویسیم و پشت شیشه‌های مغازه‌ها نصب کنیم. جمعه‌ها هم این احادیث را جابجا می‌کردیم تا پس از ۲۰ هفته، تمامی احادیث در تمامی مغازه‌ها نصب شده باشد؛ این اولین اقدام ما در راستای مبارزه بود.

*بعدها که احساس کردیم ممکن است درگیری‌های مسلحانه به وجود بیاید، اسلحه تهیه کردیم، اما از آن استفاده نکردیم؛ چرا که آیت الله مدنی به ما اجازه استفاده ندادند. البته با آن‌هایی که با مردم مقابله می‌کردند، برخوردهایی شد اما مسلحانه نبود.

سفر به پاکستان و سوریه برای مبارزه با شاه

*گروه‌های بسیاری از مبارزان انقلابی در خارج کشور خصوصاً در پاکستان حضور داشتند. ما هم در هتلی در کراچی اسکان داشتیم که یکی از اعضای این گروه‌ها به دیدن ما آمد و گفت هتل امنیت ندارد و از ما خواست تا به محل سکونتشان در منطقه نظام‌آباد برویم. محل اسکان آنان طبقه دوم خانه‌ای بود که درب مجزایی داشت. سید سراج الدین موسوی، عبدالله نوری و حسن ابراهیمی در آن منزل بودند که با مهدی هاشمی در ایران ارتباط داشتند و از او خط می‌گرفتند. ما در موضوع انقلاب با آن همراه بودیم، اما خط­مان متفاوت بود.

*شهید مهدی فیروزی اگرچه به لحاظ سنی از بنده کوچکتر بود اما مسئول ما و گروه بود. قبل از حضور امام خمینی (ره) در فرانسه، سفر یک ماهه‌ای هم به آنجا داشت. مهدی پس از بازگشت، در گزارشی که خدمت آیت‌الله مدنی ارائه کرد، گفت: «گروهی در فرانسه هستند که به دنبال حکومت در ایران می‌باشند. آیت‌الله مدنی با تعجب پرسید که این افراد چه کسانی هستند؟ مهدی هم گفت: هفت خطی به نام یزدی، لاتی به نام قطب زاده، آدم موذی بنام بنی‌­صدر و...»

 

پادگان گلف اولین مرکز فرماندهی جنگ سپاه

* {در پاسخ به این سوال که در پادگان گلف چه کسانی حضور داشتند؟} : پادگان گلف مرکز فرماندهی جنگ سپاه در جنوب بود که فرماندهان سپاه با حضور در این پادگان به تصمیم‌گیری در مورد عملیات‌ها می‌پرداختند. داوود کریمی، حسن باقری، رحیم صفوی و غلامعلی رشید از جمله فرماندهان پادگان گلف بودند.

 

*سرلشکر رشید در دوران دفاع مقدس یکی از یاران بسیار موثر محسن رضایی بود و شاید هیچ کس مانند آقای رشید، حسن باقری را نمی‌شناخت. ایشان تلاش داشته همواره خود را در سایه نگه دارد و حاضر نیست خود را نشان بدهد. فهم و درک وی بسیار بالاست، مسائل را عمیق‌تر می‌بیند و موضوعات را جدی‌تر دنبال می‌کند.

 سرلشکر رشید؛ فرمانده‌ای در سایه

*سرلشکر غلامعلی رشید فرمانده قرارگاه مرکزی خاتم الانبیاء (ص) است که پیش از انقلاب اسلامی با گروه منصورون وارد فعالیت‌های مبارزاتی شد و پس از انقلاب با پیوستن به سپاه در کنار حسن باقری به یکی از طراحان عملیاتی دفاع مقدس تبدیل شد که سرلشکر محسن رضایی فرمانده اسبق کل سپاه از او به عنوان استراتژیست یاد می‌کند و سردار اسدی هم معتقد است که او فرماندهی است که همواره خود را در سایه نگه داشته است.

*مقابله دشمن با انقلاب از همان بدو تولد انقلاب آغاز شد و ضد انقلاب از درب دانشگاه تهران تا استان‌های مرزی همچون کردستان، سیستان و بلوچستان، جنگل‌های شمال و خوزستان حضور داشت. در دوران دفاع مقدس فعالیت‌های ضدانقلاب کم شد؛ اما متوقف نشد. به محض اینکه دوران دفاع مقدس به پایان رسید، ضدانقلاب فعالیت‌های خود را شدت بخشید. پس از دفاع مقدس تامین امنیت مرز بانه به لشکر عاشورا سپرده شد و با ضدانقلاب از جمله کومله و دموکرات درگیر بودیم.

ماجرای یک عکس یادگاری

* {در پاسخ به این سوال که در سال‌های اخیر، خصوصاً پس از شهادت سردار همدانی در سوریه، عکسی از شما در کنار سردار سلیمانی و سردار شهیدهمدانی منتشر شد که عکس جالبی بود. در مورد این عکس بفرمایید که کجا بود؟} : عکس مربوط به چند ساعت پیش از شهادت سردار همدانی است. سردار قاسم سلیمانی و حسین همدانی و اینجانب جلسه‌ای در دمشق داشتیم و قرار بود بعد از ناهار، دو نفری به حلب برویم، البته گفتم من جلسه‌ای دارم و بعد از آن جلسه به حلب می‌رویم. سردار همدانی مخالفت کرد و گفت اگر با یک ماشین برویم و اتفاقی رخ بدهد، ما را ملامت می‌کنند که هر دو در یک ماشین بودند. لذا من می‌روم و شما بعد از جلسه بیایید. که ایشان رفتند و در مسیر حلب به شهادت رسیدند.

تصویر فوق آخرین تصویر از سردار شهید همدانی است که ساعاتی پیش از شهادتش در دمشق و در کنار سردار سلیمانی و سردار اسدی به ثبت رسید. سردار همدانی مهرماه ۹۴ وقتی سردار اسدی فرماندهی مستشاران ایرانی در سوریه را برعهده داشت، در مسیر دمشق به حلب به شهادت رسید.

درخواست آمریکایی‌ها از بشاراسد چه بود؟

* {در پاسخ به این سوال که با توجه به اینکه شما در سوریه مسئولیت داشتید، وضعیت امروز سوریه را در مقایسه با روزهای اول بحران چطور ارزیابی می‌کنید؟ نقش آمریکا، غربی‌ها و صهیونیست‌ها در کمک به تروریسم چیست؟} : بساطی که در سوریه به‌وجود آمد بر سر شخص بشار اسد انقلابی فرزند حافظ اسد بود. در دوران دفاع مقدس تنها یک نفر و یک کشور با فهم، شعور، درک و معرفت از ایران دفاع کرد و آن هم حافظ اسد رئیس جمهور سوریه بود. قذافی در دوران جنگ به ما کمک می‌کرد اما به اندازه درک و معرفت حافظ اسد نبود. قذافی در مرام و ساختار دیگری بود. دیگر کشورها بخصوص تعدادی از کشورهای حاشیه خلیج فارس و دیگر شیاطین به سرکردگی شیطان بزرگ در برابر ایران بودند.

*در دوران دفاع مقدس تنها یک نفر و یک کشور با فهم، شعور، درک و معرفت از ایران دفاع کرد و آن هم حافظ اسد رئیس جمهور سوریه بود.

*در دیداری سیّد حسن نصرالله گفت: در دوران ریاست جمهوری حافظ اسد، سوریه یک فشنگ هم به ما نداد. اما همین قدر که راه باز بود تا با ایران ارتباط داشته باشیم. خوشحال بودیم. پس از اینکه بشاراسد رئیس جمهور شد، برای عرض تسلیت به دلیل فوت پدرش و عرض تبریک به دلیل انتخابش به عنوان رئیس جمهور به سوریه رفتیم. بشاراسد به من گفت که برای من شما در اولویت هستید.

*نصرالله ادامه می‌دهد و می‌گوید که بشاراسد به من گفت این احمق‌ها (آمریکایی‌ها) دو نفر از قطر و عربستان سراغ من فرستادند و گفتند که شما در لبنان بمانید و در آنجا همه کاره باشید، حتی خودتان با دو لشکر در مرز فلسطین اشغالی آرایش بگیرید، اما فقط حزب الله را خلع سلاح کنید. من به آن‌ها گفتم که شما برای این ماموریت، دو فرضیه دارید که یک فرضیه صحیح و یک فرضیه غلط است. فرضیه اول شما این است که بشار جوان است و این صحیح است، اما فرضیه دوم شما این است که بشار چون جوان است، احمق هم هست. این فرضیه غلط است. امروز در جنوب لبنان در کنار هر درخت و هر تخته سنگی یک سرباز حزب اللهی رایگان از دمشق حفاظت می‌کند، آن وقت من اینها را بردارم و ۲ تا تابلو آنجا بگذارم که در یک ساعت اسرائیلی‌ها آن را بر می‌دارند و این حماقت است.

*یک بار نیمه‌های شب همراه با عماد مغنیه به درب منزل محمد سلیمان رفتیم که ایشان هم با روی گشاده ما را تحویل گرفت و گفت: سیدالرئیس به من دستور داده است که هرچه می‌خواهید به شما بدهم. این دیدار مربوط به سال ۲۰۰۴ یا ۲۰۰۵ است. سوری‌ها کمک‌های خوبی به حزب الله کردند.

 جلسه ۲ ساعت و ۲۰ دقیقه‌ای سردار سلیمانی با پوتین

*پس از چهار سال مبارزه و مقاومت ایران در سوریه سردار سلیمانی در سفری به روسیه بود که به مدت دو ساعت و بیست دقیقه با پوتین دیدار و گفتگو کرد تا روس‌ها را قانع کند در سوریه حضور یابند. مصطفی بدرالدین به من می‌گفت به لحاظ دیپلماتیک هر فرد در هر سطحی در مدت زمان مشخصی می‌تواند با رئیس جمهور کشوری مانند روسیه دیدار کند و وقتی که شنیدم سردار سلیمانی دو ساعت و بیست دقیقه با پوتین دیدار کرده، خیلی تعجب کردم.

*سردار سلیمانی به پوتین تفهیم کرد که سوریه آخرین سنگر جبهه شرق است و اگر این را از دست بدهید، غربی­‌ها ارزشی برای شما قائل نیستند.

* {در پاسخ به این سوال که روس‌ها پشتیبان نیروهای زمینی بودند؟} : نیروهای زمینی سوریه به مدت چهار سال بدون حضور روس‌ها پشتیبانی زمینی و هوایی شدند. حضور آن‌ها به پشتیبانی هوایی کمک کرد و قدرت پشتیبانی را افزایش داد. پشتیبانی هوایی صد درصد توسط روس‌ها انجام نمی‌شد؛ چرا که یگان‌های توپخانه‌ای، خمپاره‌ای، پهپادی، بالگردی و هوایی سوریه بیش از حضور روس‌ها نیز فعال بودند. اینگونه نیست که بگوییم، اگر روس‌ها نمی‌آمدند، هیچ پیروزی کسب نمی‌شد.

جولان آزاد خواهد شد

* {در پاسخ به این سوال که آیا به نظر شما جولان در آینده آزاد خواهد شد؟ و اینکه عکس العمل اسرائیل به عملیات آزادسازی احتمالی چه خواهد بود؟} : حضرت امیرالمؤمنین(ع) می‌فرمایند: من تمامی امور را با مردم در میان می‌گذارم الا مسائل جنگ را. سوال شما معطوف به آینده و جنگ آینده است که یقیناً این جنگ صورت خواهد گرفت.

*همانگونه که انقلاب اسلامی به چهل سالگی رسید و به کوری چشم دشمنان به چهارصد سالگی هم خواهد رسید، جولان و قدس هم آزاد می‌­شود ان­شاءالله بلکه نسل شما هم خواهد دید که تل آویو به چه وضعیتی خواهد افتاد.

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.