البته اگر نمایندگان درست انتخاب شوند و آنها به وظائف خود عمل کنند می­توان آن را پذیرفت. زیرا نماینده است که قانون خوب، جامع و مانع تصویب می­کند، اوست که به وزرا رأی اعتماد می دهد، اوست که باید ناظر دقیق اجرای قانون باشد.

قانون انتخابات همیشه مورد بحث و کنکاش خود نمایندگان بوده و کمتر دوره ای است که از آن بحث نشده باشد. چرا؟ آیا بیشتر برای این است که بهترین فرد به مجلس بیاید؟ آیا برای این است که تقلب کمتر صورت گیرد؟ آیا برای این است تا مشارکت مردم بیشتر باشد؟ آیا به گونه­ای تصویب می شود تا شامل حال خودشان هم بشود؟ هرچه باشد، ولی روند کلی بیشتر ناظر به شکل برگزاری است. اما شاید بتوان ازجنبه کیفی هم به مسئله نگریست.

باز همه بر طبق قانون می­ دانند که وظیفه نماینده  عمدتأ دو تا است: قانونگذاری و نظارت بر اجرای قانون. اگر نماینده ای خوب انتخاب شود و کارآمد و آشنای به کار باشد سرعت کار در مجلس بیشتر، و جلوی بسیاری از دوباره کاری ها، بحث و جدل ها، سؤالات و استیضاح ها تا برسد به تحقیق و تفحص ­ها، که هزینه گزافی برای کل کشور دربر دارد و خاصیت چندانی هم ندارد، گرفته می­شود؛ زیرا در خیلی از موارد، اگر بحث­ های جناحی مطرح نباشد استفاده نابجا از این ابزارها ناشی از جهل یا عدم تسلط به قانون است. دست کم پاسخ مسئولان به نمایندگان این نخواهد بود که ما بر طبق قانون داریم عمل می­کنیم و شما از آن بی­خبرید!

از طرف دیگر یکی از اشکالات بزرگی که به مجلس می گیرند این است که با تورم قانون مواجه است. بارها گفته شده که نمایندگان بیایند و این قوانین دست و پا گیر را حذف کنند ولی به خاطر درگیری های مختلفی که نماینده پس از ورود به مجلس پیدا می کند فرصت این کار را ندارد.

اگر بپذیریم که یکی از معیارهای انتخاب نامزدِ برتر این است که او به قوانین حوزه و کمیسیونی که می خواهد در آن به انجام وظیفه بپردازد، آشنا باشد، می­توان از او انتظار داشت تا نسبت به کمیسیون یا کمیسیون های مورد علاقه آتی خود، با تحقیق و بررسی کارشناسانه بگوید چه قوانینی وجود دارد، چه مقدار آنها مربوط به قبل از انقلاب است، قوانین آن حوزه در راستای کدام مواد قانون اساسی است، کدام ها تکراری است، کدام ها جلوی پیشرفت کار را می گیرد،  قوانین در آن حوزه چه سیر تحولی داشته است، کجای آن ها زائد است و یا با هم تزاحم دارد، حتی نوع نگارش قانون چگونه است، به این معنا که آیا گویا است، یا دارای ابهام است و موجب سوء استفاده مجریان می­شود و از این قبیل. مردم هم با مقایسه تسلط نمایندگان بر قوانین و راههای پیشنهادی آنها، می توانند به نامزدها رأی دهند.

پایگاه اطلاع رسانی مجلس و یا کتابخانه مجلس، و یا مرکز پژوهش ها می­تواند قوانین را در اختیار بگذارد، که البته هست ولی می توانند آن را تکمیل کنند.

اگر نامزدها در بخشنامه ­های وزارتخانه­ های مرتبط هم ورود کنند چه بهتر. زیرا داد مردم بیشتر نه از نبود قانون بلکه از وجود بخشنامه های مزاحم و متعارض بلند است.

به نظر می رسد از همین حالا تا زمان انتخابات فرصت خوبی است. و اگر مقامات مسئول آن را اجرایی بدانند، که هست، می تواند ملاک مثبتی در انتخاب نماینده برتر باشد.

فواید دیگر این کار این است که:

* افراد زیادتری به عنوان نامزد درگیر شناخت قوانین به عنوان وظیفه اصلی می­شوند.

* آنکه سرانجام انتخاب می شود پشتوانه آشنایی قانونی بهتری دارد و به اصطلاح صفرکیلومتر وارد مجلس نمی شود.

* توانمندی افراد منتخب در تسلط به قانون بیشتر مشهود می­شود و نوعی رقابت کاری و علمی صورت می­گیرد.

* کار نمایندگی به مسیر خودش برمی گردد و به جای بلوف زدن ها، بحث ­های قانونی و علمی محور می­شود.

* نمایندگان پس از ورود به مجلس، به ویژه در دوران فترت آن تا شکل گرفتن مجلس جدید، به صورت فردی و کمیسیونی اولین کارشان می­تواند بحث و بررسی در مورد قوانین مزاحم باشد. باشد تا با  جمع و جور کردن قوانین، یکی از وظائف مجلس بهتر و سریعتر انجام، و از طفره مجریان برای اینکه قانون نداریم، و یا قوانین متناقض داریم جلوگیری شود.

* مردم هم بیشتر با قوانین آشنا می شوند.

به نظر می رسد اگر نمایندگان محترم هم قبول کنند این بهترین فرصتی است برای یک پویش علمی  - قانونی برای همه کسانی که به قانونگزاری اعتقاد دارند و می­خواهند مجلس در رأس امور باشد.

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.