سریال‌های تلویزیونی که با پول بیت‌المال در صداوسیمای ملی ایران ساخته می‌شوند باید اشاعه‌دهنده فرهنگ ملی باشند نه اینکه به برخی آسیب‌های جامعه دامن بزنند و آن‌ها را ترویج کنند.

درباره ازدواج سه شاخصه وجود دارد که مدیران سیما در سریال‌سازی برای ملت مسلمان ایران باید آن‌ها را در نظر بگیرند. یکی سن ازدواج است که هر قدر جلو می‌رویم سن ازدواج در جامعه بالاتر می‌رود و تلویزیون موظف است در سریال‌ها فواید ازدواج در سن پایین را برای خانواده‌ها و جوانان جا بیندازد ولی متأسفانه برعکس این عمل می‌شود. در اغلب سریال‌های تلویزیونی دختران و پسران در سنین بالا هستند و ازدواج نکرده‌اند یا در سنین بالا قصد ازدواج دارند.

نکته دیگر درباره مسئله ازدواج این است که سنت خواستگاری در سریال‌های تلویزیونی باید پررنگ شود و فواید حضور و اطلاع خانواده‌ها در امر ازدواج در آثار نمایشی ترسیم شود تا فرهنگ‌سازی از این طریق صورت بگیرد، اما باز می‌بینیم که دقیقاً برخلاف این اتفاق می‌افتد و دختران و پسران در کوچه و خیابان و محل کار با هم آشنا می‌شوند و از یکدیگر خواستگاری می‌کنند. اینکه سنت‌ها در جامعه تضعیف می‌شود یک دلیلش می‌تواند رسانه باشد. به نظر می‌رسد مدیران سیما به جنبه‌های ظریف و دقیق فرهنگ‌سازی در تلویزیون آگاهی و اشراف لازم ندارند.

 

به طور کلی در سریال‌های تلویزیونی خانواده‌ها از هم پاشیده، دچار بحران شده، درگیر خشونت شده و سرد به نمایش درمی‌آیند. این روابط خراب به طور قطع منجر به فرهنگ‌سازی در جامعه می‌شود. مخاطبان تلویزیون سنگ نیستند و از این همه خشونت در سریال‌های تلویزیونی تأثیر می‌گیرند. وقتی هم از این موضوع انتقاد می‌شود پاسخ می‌شنویم که این‌ها حقایق جامعه است، اما به این سؤال پاسخ داده نمی‌شود که چه کسی رسانه ملی را مکلف کرده تا نقاط ضعف جامعه را ترویج کند. آیا دین این اجازه را می‌دهد یا دستورالعمل‌های داخلی سازمان چنین چیزی را ترویج می‌کند؟

البته کافی است مروری بر عقاید و خاستگاه فکری برخی نویسندگان سریال‌های تلویزیونی که از حمایت ویژه مدیران برخوردارند بیندازیم تا متوجه شویم این غفلت‌ها از کجا آب می‌خورد.

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.