علی هاشم، خبرنگار بخش ایران در شبکۀ بی بی سی عربی، در تحلیلی پیامدهای منطقه ای و بین المللی تحریم ایران را مورد بررسی قرار داده است. هاشم می گوید: سهم درآمدهای نفتی طی سال های گذشته به علت در پیش گرفتن سیاستی که در ایران به نام «اقتصاد مقاومتی» شناخته می شود، کاهش یافته است و ایران در حال کاهش وابستگی خود به نفت است. از این رو تحریم ها، نتیجه ای که ترامپ به دنبال آنست، را نخواهد داشت. مشروح یادداشت علی هاشم را در ادامه بخوانید:

دولت رئیس جمهور آمریکا دونالد ترامپ به دنبال کاهش منابع ارزی ایران است به همین علت مستقیما به سراغ نفت رفته است که منبع اصلی تامین بودجه مورد نظر تهران برای تاثیرگذاری مستمر و جنجال برانگیز در منطقه خاورمیانه است.

از نظر ترامپ، زمانی که ایران نتواند به اندازه کافی دلار و یورو به دست آورد، نخواهد توانست هزینه های متحدانش و حقوق آنها و هزینه تبلیغاتی را بپردازد که در تثبیت برنامه ایران علیه آمریکا و هم پیمانانش در منطقه نقش داشته است.

این شرایط، همسو با بخش بزرگی از خواسته های ۱۲ گانه ای است که مایک پمپئو وزیر امور خارجه آمریکا در ماه مه سال گذشته هنگام خروج کشورش از برجام مطرح کرد. بخش اعظم این خواسته ها حول محور نقش منطقه ای ایران دور می زند که از عراق تا یمن و فلسطین و لبنان و سوریه امتداد دارد.

با گذشت نزدیک به یک سال از زمان خروج آمریکا از برجام، به نظر نمی رسد تحریم ها توانسته باشد نقشه تاثیرگذاری ایران در منطقه را تغییر دهد.

درست است که تحریم ها تاثیر زیادی بر اقتصاد ایران و پرداخت هایش به متحدانش در منطقه بخصوص حزب الله لبنان و گروه های فلسطینی داشته است، ولی تاثیری را که ترامپ به دنبال آن بود نگذاشته است بنابراین به تشدید فشارها نیاز است هرچند این کار به زیان برخی هم پیمانان واشنگتن در جهان باشد.

به همین علت بود که آمریکا تصمیم گرفت معافیت خرید نفت ایران را که شامل هشت کشور چین، هند، کره جنوبی، ژاپن، ترکیه، یونان، ایتالیا و تایوان می شد، لغو کند.

 

همراهی تدریجی

آمریکا در توجیه این تصمیم خود از فراهم بودن شرایط برای این کشورها به منظور یافتن جایگزینی برای نفت ایران سخن گفت، به ویژه کشورهایی مثل کره جنوبی و ژاپن و هند که با تصمیم آمریکا دچار مشکل می شوند. دیگرکشورها مانند یونان و ایتالیا و تایوان تمایلی به استفاده از معافیت های آمریکا نداشتند و تصمیم گرفتند فورا خرید نفت از ایران را متوقف کنند اما کشورهای چین و ترکیه به این تصمیم آمریکا اعتراض کردند.

تا زمانی که معافیت ها وجود داشت مشکلی پیش نمی آمد ولی لغو معافیت ها، ایران و کشورهای خریدار نفت این کشور و بازار نفت را با گزینه هایی مانند پایبندی به تصمیم آمریکا و اعتراض به آن و دور زدن آن مواجه کرد.

پیش از آن که بازار نفت به کمبود احتمالی عرضه واکنش نشان دهد، کشورهای عربستان سعودی و امارات ضمن استقبال از تصمیم آمریکا تاکید کردند هرگونه کمبود احتمالی در بازار نفت را پوشش خواهند داد. کاخ سفید نیز بر این مسئله تاکید کرد.

در شرایطی که آنکارا و تهران ساز و کاری برای ادامه یافتن روند صادرات و واردات بین خود راه اندازی کرده اند، هنوز معلوم نیست آیا چین به اعتراض اکتفا خواهد کرد یا ممکن است اعتراض خود را به افزایش واردات نفت (از ایران) تبدیل کند به ویژه که ساز و کاری برای پرداخت بهای نفت با پول چین (یوان) در دسترس است.

در شرایطی که واشنگتن با توجه به تاثیر شدید تصمیم آمریکا بر چین، به همراهی تدریجی پکن با اقدامات آمریکا دل بسته است، تا این لحظه چین عملا سیگنالی مثبت یا منفی ارسال نکرده است اما آنچه در چند ماه گذشته به چشم می آمد، تغییر در مقدار نفت وارداتی چین از ایران بود.

شاید این اقدام چین به تمایل این کشور برای دریافت بهایی بالاتر از ایران –نه فقط در زمینه واردات نفت بلکه به صورت دیگر فرصت های اقتصادی در داخل ایران که مدنظر پکن است- ارتباط داشته باشد.

در این چارچوب نمی توان دغدغه های متقابل این دو کشور را نادیده گرفت چرا که شرکت ملی نفت چین در سال ۲۰۰۶ به قراردادی چند دهه ای برای توسعه میدان های نفتی در ایران از جمله میدان نفتی آزادگان در جنوب غرب استان خوزستان دست یافت ولی تهران در سال ۲۰۱۴ این قرارداد را به علت پایبند نبودن طرف چینی به تعهداتش لغو کرد.

سرمایه گذاری شرکت های چینی در ایالات متحده آمریکا، موجب تشدید تردید چین برای افزایش واردات نفت از ایران می شود که بعد از تحریم های آمریکا به میزان ۲۵ درصد کاهش یافته است. این مسئله بین موضع گیری سیاسی و سیاست عملی در روابط بین پکن و تهران، فاصله می اندازد.

هند نیز به نوبه خود میزان واردات نفت از ایران را پیش از اعلام تصمیم آمریکا افزایش داد به طوری که واردات نفت این کشور از ایران با ۳۵ درصد افزایش به هفت میلیون بشکه در ماه رسید تا کمبودهای بعدی را جبران کند. هرچند هند و ایران به ساز و کار ویژه ای (برای پرداخت ها) بین خود دست یافته اند ولی هند تلاش می کند از فهرست کشورهایی که ترامپ را تحریک می کنند دور بماند و در عین حال نیم نگاهی به منافع خود دارد که با نفط ایران در ارتباط است.

تهران برای پرداخت بهای نفت خود مهلتی ۶۰ روزه به همراه بیمه رایگان محموله ها به دهلی نو داده است و تعرفه باربری را نیز پایین آورده است. همچنین نمی توان پروژه بندر چابهار در جنوب ایران را نادیده گرفت که دو کشور به طور مشترک در حال اجرای آن هستند و از تحریم های آمریکا معاف شده است.

 

نظریه اقتصاد مقاومتی

با توجه به آنچه گفته شد، به نظر نمی رسد هدف اعلام شده آمریکا برای به صفر رساندن فروش نفت ایران در شرایط کنونی، به رغم همه فشارهایی که ممکن است به تهران وارد شود، قابل تحقق باشد. در عین حال این فشارها تاثیری آشکار بر سیاست نفتی ایران و ساختار اقتصاد این کشور خواهد داشت که هر سال به سوی کاهش وابستگی به نفت و افزایش صادرات دیگر کالاها پیش می رود.

در بودجه سال ۲۰۱۹-۲۰۲۰ (۱۳۹۸) ایران، سهم صادرات نفت در کل درآمدهای ایران کمتر از ۳۰ درصد بود ولی همچنان ۱۲  درصد بیشتر از سهم ۱۵ درصدی است که طبق توصیه های برنامه ششم توسعه باید تحقق یابد. سهم درآمدهای نفتی طی سال های گذشته به علت در پیش گرفتن سیاستی که در ایران به نام «اقتصاد مقاومتی» شناخته می شود، کاهش یافته است. نظریه اقتصاد مقاومتی را رهبر ایران آیت الله علی خامنه ای مطرح کرد که بخشی از آن مبتنی بر قطع وابستگی به نفت و تقویت خودکفایی و برپایی الگویی اقتصادی است که بتواند زیر فشارهای خارجی قابل استمرار باشد.

اما اجرای کامل نظریه اقتصاد مقاومتی –آن گونه که مدنظر (آیت الله) خامنه ای است و فشارهای ترامپ به تدریج به اجرای آن منجر خواهد شد- به این معنا خواهد بود که ارتباط ایران با اقتصاد جهان بجز در موارد استثنایی کمتر و کمتر خواهد شد و با گذشت زمان، توانایی ایران برای مواجه شدن با تدابیر خارجی مشابه، افزایش خواهد یافت.

از این رو، با این فرض که ایران بتواند یک سال و نیم دیگر زیر فشار تحریم ها دوام بیاورد و خود را با آن سازگار کند، خواهد توانست مانند تحریم های قبلی با این دور از تحریم ها نیز کنار بیاید. اما خبر بد این خواهد بود که شرایطی که موجب دستیابی به توافق هسته ای در سال ۲۰۱۵ شد احتمالا در آینده تکرار نخواهد شد چرا که توافق هسته ای در شرایط کنونی به علت پیامدهای تحریم ها، به باری بر دوش حامیان آن تبدیل شده است.

کشمکش بین تهران و ایالات متحده بر سر برجام، به موازات جدال در داخل ایران بر سر فایده گفتگو با غرب به طور کلی و امضای قرارداد با آن، به پیش می رود. این جدال به شکلی آشکارتر در شعارهای انتخابات (پارلمانی) ایران که قرار است اوایل سال آینده (میلادی) برگزار شود و در نتایج آن نمایان خواهد شد، نتایجی که مشخص خواهد کرد کدام طرف اکثریت کرسی های پارلمان را به دست خواهد آورد تا بعدا انتخابات ریاست جمهوری در تابستان سال ۲۰۲۱ برگزار شود.

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.