همه روسای جمهور علاقه دارند که خط فکری آنها در دولت بعد از خودشان ادامه پیدا کند و رئیس جمهوری سرکار آید که با آنها همفکر باشد تا وقتی به قدرت رسید در سابقه عملکردی دولت گذشته کنکاش نکند و کارهای انجام شده را زیر سئوال نبرد. آقای روحانی هم از این اصل مستثنی نیست. رسم حکومتداری در ایران این طور است که سال اول تخریب، سال دوم بررسی و فهم و سال سوم سازندگی است.

درباره اینکه روحانی ترجیح می دهد چه کسی رئیس جمهور آینده شود، معتقدم احتمال دارد روحانی با لاریجانی ببندد ولی روحانی خودش محصول اضطرار بود. یعنی وقتی پایگاه اجتماعی اصلاحات پشت سر او قرار گرفت به پیروزی رسید.

سال ۹۲ نوبت اصلاح طلبان بود که به قدرت برسند اما چون گزینه رأی آوری نداشتند مجبور شدند از روحانی حمایت کنند تا در پناه او وارد عرصه مدیریت اجرایی کشور شوند و مسئولیت و سهم بگیرند. حالا باید دید چه وضعیتی بر انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ حکم فرماست. آیا اصلاح طلبان همچنان دست شان از داشتن نامزد رأی آور خالی است یا خیر؟ پاسخ این سئوال مشخص می کند اصلاح طلبان با لاریجانی راه می آیند یا خیر.

اینکه روحانی در ۱۴۰۰ حمایت علنی از لاریجانی نخواهد کرد، اگر هم حمایت کند حمایتش اثر نخواهد داشت. روحانی همچون آقای خاتمی نمی تواند بگوید تکرار می کنم و تکرار می کنم او تأثیرگذار باشد.چون حمایت اصلاح طلبان اثرگذار است و به لاریجانی شانس پیروزی می دهد نه حمایت آقای روحانی.

در حالت عادی اصلاح طلبان پشت سر آقای لاریجانی قرار نمی گیرند مگر آنکه نامزد مطلوب آنها نتواند از شورای نگهبان کار ورود به صحنه انتخابات را دریافت کند که در این صورت همچون سال ۹۲ در حالت اضطرار قرار می گیرند.

روحانی بعد از ریاست جمهوری محبوبیت کنونی خاتمی و احمدی نژاد را در جامعه نخواهد داشت، خاتمی در دوره ریاست جمهوری خودش به لحاظ اقتصادی و معیشتی خوب عمل کرد اما روحانی با رواج گرانی ها و کوچک کردن سفرهای مردم به خرمن اعتمادعمومی آتش زد. احمدی نژاد نیز خوب عمل کرد، در اوج تحریم ها نگذاشت مردم زیاد آثار تحریم را لمس کنند، به همین خاطر همچنان محبوب است اما روحانی تحریم را به بطن جامعه آورد و بر روی سفره های مردم ولو کرد.

*استاد دانشگاه و نماینده مجلس نهم

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.